دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
بررسی عوامل ایجاد انگیزه معلمان و مدیران مقاطع مختلف تحصیلی جهت استفاده از راه کارهای نوین آموزش استناد زده شده
مقدمه:
شاید اغراق نباشد که بگوییم « آدمیشاهکار خلقت است » و به یقین میتوان او را آشکارترین و قوی ترین شاهد ثابت وجود خداوند بزرگ دانست . انسانی که خود مخلوق آفریدگاری توانمند است و از طرفی خالق حوادث . به این معنا که هر حادثه ای روی رفتارش تأثیر میگذارد و خودش نیز حادثه می آفریند که با عظمت ترین حادثه ساخته دست او فرهنگ (cutlure)است . (شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1378)
این شاهکار خلقت موجود بسیار پیچیده است که با وجود تمام پیشرفت های ساخته دست خودش هنوز بسیاری از توانمندی های خود را شناخته است و مهمترین و پیچیده ترین جنبه اش ، انسان را چه عواملی متأثر میشود؟ بحث از علیت رفتارهای انسان از جمله مسائل اساسی روان شناسی است ،چون تا علت رفتار شناخته نشود پیش بینی و کنترل رفتار انسان امکان نخواهد داشت. به همین سبب اصطلاح « انگیزش » هم قدیمیترین و هم جدیدترین اصطلاح در روان شناسی است . بحث از انگیزش در واقع بحث از تعلیل یا علت یابی رفتار انسان است بحث از اینکه چرا مردم تفاوت عمل میکنند و حتی یک فرد متفاوت عمل میکند.
داشتن انگیزه در کاری رابطه مستقیم با بهبود نتیجه به دست آمده دارد یعنی هر چه قدر انگیزه در کاری پر نگ تر ،دیده شود نتیجه بهتری حاصل میشود.
بدیهی است که شغل و کار یکی از مسائل مهم در زندگی هر فرد میباشد که گاه به صورت حساب شده وب رنامه ریزی شده انتخاب میشود وگاه بدون هیچ گونه برنامه و تفکری آنچه مسلم است داشتن انگیزه در هر کاری تأثیر بسزایی درنتیجه خواهد داشت.
همه ما می دانیم یکی از سازمانهایی که در تعلیم و تربیت نیروی کار آمد انسانی جامعه نقش کلیدی دارد آموزش و پرورش است که وظیفه بسیار مهمی در شناختن و شکوفا کردن استعدادهای پیچیده ترین شاهکار خلقت را دارد ، پس باید با ایجاد انگیزه قوی در دست اندرکاران امر خطیر تعلیم و تربیت برای بهبود و بالا بردن کیفیت نتایج به دست آمده کوشید.
هدف از انجام این تحقیق این است که چگونه با استفاده از راه کاریهای مناسب ، در مدیران و معلمان سطوح مختلف مقاطع تحصیلی انگیزه ایجاد کرد تا آنها با رغبت بیشتر از راه کارهای نوین در آموزش و پرورش استفاده کنند. به امید روزی که شاهد رشد وشکوفایی این سازمان بزرگ باشیم . (عباس زاده ، سید محمد ، 1369 )
بیان مسئله :
در سالهای اخیر تعداد بی شماری کنفرانس و سمینار در اغلب نقاط دنیا در مورد چگونگی استفاده از راه کارهای نوین آموزشی در آمزش و پرورش رسمی در سطوح مختلف مقاطع تحصیلی رابطه آن با بازدهی و نتایج بدست آمده انجام گرفته است . در ایران نیز کتب و رسالاتی در این زمینه نوشته شده و سمینارهای نه چندان زیاد ولی قابل توجه برگزار گردیده است. اغلب متخصصان رسانههای آموزشی کشورهای در حال توسعه معتقد هستند که تاکنون برنامهریزی های محلی و مناسبی جهت استفاده ازرسانههای آموزشی و راه کارهای نوین به نحوی که متناسب با محدودیتها و نیازهای جوامع این کشور ها باشد ، نشده است . در اغلب موارد یا این راه کارها برای مسئولین آموزشی ناشناخته است و یا اینکه آنها انگیزه استفاده از آن را در خود نمیبینند. منطق ایجاد میکند که علاوه بر سرمایه گذاری ،در معرفی این راه کارها در کشور کوشش شود به گونه ای که استفاده از این راه کارها در سراسر نقاط کشور به صورت خودجوش توسط مدیران و معلمان در داخل مدارس استفاده شود و این هدف میسر نمیشود مگر باایجاد انگیزه لازم در مسئولین آموزشی مدارس. (تولید و کاربرد مواد آموزشی، 1379)
لغت انگیزه ازنظر دستور زبان فارسی اسم و انگیزش اسم مصدر انگیختن است ،بنا به نوشته لغت نامه دهخدا، انگیختن یعنی به حرکت در آوردن . چنان که حافظ میگئید:
اگر غم لشکر انگیزد که خود عاشقان ریزد
انگیزه یعنی سبب، علت وانچه کسی را به کاری وادار کند. انگیزش یعنی تحرک و ترغیب و انگیزش یک عامل درونی است که انسان یا به طور کلی موجود زنده را به حرکت در می آورد و انگیزش حالتی است که در اثر دخالت انگیزه به موجود زنده دست می دهد. برای مثال میتوان گفت کمبود آب بدن یا نیاز به آب انگیزه و احساس تشنگی انگیزش است . انگیزه را میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد:
1ـ انگیزه های فیزیولوژیک : بر اساس نیازهای زیستی موجود زنده میباشد مثل گرسنگی ، تشنگی ،انگیزه های فیزیولوژیک را سیقهای فیزیولوژیک یا انگیزه های حیوانی نیز مینامند چون بین انسان و حیوان مشترک هستند .
2ـ انگیزه های اجتماعی یا ثانویه : یعنی انگیزه هایی که نیاز زیستی را بر طرف نمیکنند بلکه در اثر یادگیری به وجود می آیند مثل انگیزه های کسب قدرت ، پذیرش اجتماعی ،تسلط طلبی و … انگیزه های اجتماعی به طور عمده تحت تأثیر اجتماعی که انسان در آن رشد کرده است قرار دارند . (عباس زاده ، سید محمد ، 1369 )
راه کار :
راه و روشی مناسب برای نیل به هدفی مشخص در زمانی معین به گونه ای که بهترین و سریعترین روش برای مقابله با مشکلات موجود در آن زمینه باشد. از گذشته های دور همیشه انسان در برخورد با مسائل به دنبال آسان ترین و منطقی ترین راه حل برای رسیدن به جواب مسئله میگشت . به عبارتی وجود راه کار برای رسیدن به هدف اجتناب ناپذیر است . مسلم است که در دنیای پیچیده تکنولوژی امروزی راه کارهای تعلیماتی دهه های قبل نمیتواند مؤثر باشد . پس همگام با پیشرفت مسئله راه کار هم باید متناسب با آن باشد.
درجامعه ما که آموزش و پرورش دارای هدفهای معنوی و اقتصادی است و سعی دارد که فرد را در تحقق آن اهداف به فعالیت نهادی وادار باید با ایجاد رغبت و انگیزه ، مدیران و معلمان را تشویق به استفاده از این راه کارهای نوین نماید.
اهمیت مسئله و ضرورت تحقیق:
در گذشته این تصور وجود داشت که هر گاه فردی در یک موضوع ،دانش و تخصص کافی را دارا باشد میتواند آموزش آن را نیز به عهده بگیرد . امروزه داشتن دانش و تخصص در یک موضوع برای اشتغال به کار ،اموزش ان موضوع اگر چه شرط لازم به شمار میرود اما کافی نیست . کسی که به کار آموزش و پرورش اشتغال می وزرد علاوه برداشتن خصصی در موضوع مورد تدریس میباید به دانش و مهارت عملی در اصول و روشهای تعلیم و تربیت نیز مجهز باشد. (تولید و کاربرد مواد آموزشی، 1379)
از جمله اطلاعاتی که هیچ معلم و دست اندر کار آموزشی از آن بی نیاز نیست ،آشنایی با راه کارهای مناسب و نوین آموزش و پروری در رابطه با یادگیری دانش آموزان میباشد. راه کارهای نوین از یک طرف به عنوان عامل کنترل کننده تمامی عناصر تعلیم و تربیت مانندهدف ، برنامه و از طرف دیگر وسیله ای برای هدایت فعالیتهای تحصیلی دانش آموزان به کار میرود. این راه کارها یکی از ارکان اصلی و جدایی ناپذیر آموزش و پرورش است. بنابراین یکی از صلاحیتهای فردی برای احراز شغل در آموزش و پرورش علاوه بر داشتن دانش نظری ، داشتن مهارتهای عملی دراین زمینه است . برای محقق این هدف وجود کتابها، فیلمهای آموزشی، سمینارها برای آشنایی مدیران و معلمان از یک طرف و ایجاد زمینههایی برای تقویت انگیزش در مدیران و معلمان مثلاً انگیزه پیشرفت شغلی،تشویق مادی، استفاده از انگیزش موفقیت ، ایجاد انگیزش گرایش و رغبت از جمله راه کارهای موثر در این زمینه میباشد . مثلاً به علت رشد جمعیت و عدم توانایی مالی بودجه دولت در تأمین هزینه های مورد نیاز برای ایجاد زمینههای شغلی و جذب افراد با علاقه و شایسته سال به سال کیفیت آموزش و پرورش پائین آمده است واین امر باعث گردیده که هر سال هزینه زیادی به علت افت تحصیلی و پائین بودن کیفیت آموزش برجامعه تحمیل گردد ولی بر عوامل یاد شده، کمبود انگیزش شغلی معلمان و مدیران بیش از هر چیز جلب توجه میکند.
ایجاد عشق و علاقه و انگیزش در افراد میتواند به نحوی در بالا بردن کیفیت تعلیم و تربیت نقش بسیار مؤثری داشته باشد. ولی چگونه ؟
عدم توانایی در تأمین احتیاجات مادی ما را از سایر نیازهای آنها غافل کرده است و یکی از عوامل عدم انگیزه در معلمان و مدیران برای استفاده از راه کارهای مناسب در امر یادگیری نداشتن انگیزه پیشرفت ، تعلق پذیری ، قدرشناسی و نداشتن پایگاه مناسب اجتماعی است . در کشورهایی که کاربرد یافته های روان شناسی جایگاه خود را در ابعاد گوناگون حیات اجتماعی یافته است . در آغاز قرن و بین چهل تا پنجاه سال گذشته مسئله انتخاب کارکنان سازمانها تاکنون بعنوان یکی از وظایف اساسی روان شناسی تلقی میشود. در کشور ما توجه به رشد جمعیت ، ضعف پرداخت و موانع عدیده دیگر مانع از توفیق آموزش و پرورش در گزینش بهتر نیروی انسانی علاقهمند شده است .
چون داشتن انگیزه تأثیر مستقیم در استفاده بهینه از راه کارهای آموزشی در تمام مقاطع تحصیلی دارد . این ضرورت احساس شدکه رابطه بین انگیزه و استفاده از راه کارهای نوین یا به عبارتی بررسی راه کارهای موثر ایجاد انگیزه در معلمان و مدیران مقاطع مختلف تحصیلی برای کاربرد هر چه بیشتر تکنولوژی نوین مورد بررسی قرار گیرد. (شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1378)
هدف پژوهش :
فرضهای پژوهش :
تعریف عملیاتی اصطلاحات :
انگیزه : سبب و علت ، آنچه کسی را به کاری وادار کند. عامل روانی گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه که انسان یا حیوان را به منظور تحقق بخشیدن به بعضی از اعمال یا گرایشها به بعضی از هدفها آماده میکند.
راه کار : روش و راهی مناسب بر اینیل به هدفی خاص و غلبه بر مشکلاتی که در راه رسیدن به هدف وجود دارد .
معلم : از عناصر عمده و مهمیکه تشکیل سازمانهای آموزشی بدون او امکان ندارد . کسی که با استفاده از دانش و معلومات و آشنایی با روشهای نوین به امر تعلیم و تربیت می پردازد.
مدیر : هدایت کننده و رهبر یک سیستم برای تحقق بخشیدن به اهداف موجود در سیستم .
مبانی نظری :
شاید بتوان تاریخ روان شناسی را تاریخ بحث انگیزه (انگیزش) دانست که همیشه و برای همه روان شناسان و فیلسوفان مطرح بوده و هست . انسان هم منشأ پرسش است و هم منشأ پاسخ . چرا که یکی از عوامل رشد و تکامل همین پرسش ها و پاسخ هاست .
روان شناسان درباره ماهیت انگیزش اختلاف نظر دارند و بنابراین اصطلاح انگیزش را متفاوت تعریف کرده اند. اکثر تعریف های انگیزش به سه جنبه در رفتار فرد برانگیخته اشاره میکنند: (شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1378)
اگرچه برخی از تعریف ها روی یکی از این سه جنبه، بیش از دو جنبة دیگر تأکید میکنند، با توجه به فرایند انگیزش میتوان به دلایل پرداختن به انگیزش در رفتار انسان پی برد که عبارتند از : اول ، به این دلیل که غالباً مشاهدات اتفاقی و علمی ( کنترل شده) نشان داده اند که چیزی ماشه « رفتاری» را کشیده است.
دوم، برای این که گاهی اوقات ، ما به روش و شیوه خاصی رفتار میکنیم و گاهی به روش دیگر، چرا ؟ چنین میشود؟ یعنی چرا از وقتی به وقت دیگر فرق میکند؟ از قرار معلوم ، زمانی که رفتاری از ما سرمیزند انگیزش وجود دارد وگرنه آن رفتار سر نمیزند.
سوم ، این که مفهوم انگیزش کمک میکند که توجیه و تبیین کنیم چرا « رفتاری» در موقعیت خاص رخ می دهد و در موقعیت های دیگر سر نمیزند؟
چهارم، این که علاوه بر آن، مفهوم انگیزش توان ما را نسبت به شناخت و پیش بینی رفتار می افزاید و این نیز طبعاً ما را در کنترل رفتار کمک خواهد کرد. به همین سبب، روان شناسان ، تقریباً همگی براین باورند که انسان، در هر سن ، بدون انگیزش ، فعالیت نمیکند. (شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1378)
از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که انگیزش در پیدایش رفتار معین تقریباً نقش محوری ایفا میکند.
و یادگیری نیز بدون انگیزش انجام نخواهد گرفت . به عبارت دیگر میتوان گفت که :
انگیزش، تعیین کننده میزان صرف وقت در فعالیت های مختلف است. (لیت لی کیج و دیویدسیب، برلانیز، 1374 )
ما با بحث انگیزش در می یابیم که چه عامل درونی و بیرونی باعث پیدایش رفتار خاصی در شخص یا گروه میشود. آنچه رفتار ما را هدایت میکند و جهت می دهد و شخص را تا دست یافتن به خواسته اش فعال نگه می دارد . به عبارت دیگر در بحث انگیزش رفتار، در واقع به تعلیل رفتار یا افکار واعمال فرد یا گروه می پردازیم . معلم و درمانگر (روان شناس بالینی و روان پزشک) که هدفی جز کمک به تغییر یافتن رفتار (افکار واعمال) محصلان و مراجعان ( به شکل ایجاد، اصلاح یا تکمیل ) ندارند وقتی به هدف خود خواهند رسید که بتوانند پاسخ پرسشهایی نظیر سئوالات زیر را بیابند.
- رفتار موجود که باید تغییر یابد چه و چگونه است ( تحلیل و توصیف رفتار یا موضوع تغییر).
- چه عاملی یا عواملی این رفتار را به وجود آورده است؟
- چه نوع تغییری مورد نیاز است؟ ( ایجاد ، اصلاح ، تکمیل)
- چرا می خواهیم تغییر کنیم؟ (هدف تغییر)
- چه رفتاری را می خواهیم جانشین کنیم ؟ (رفتار مطلوب)
- چگونه می خواهیم یا میتوانیم تغییر دهیم؟
- با چه می خواهیم یا میتوانیم تغییر دهیم؟
- تغییر پیدا شده را چگونه ارزشیابی کنیم ؟
- وضع جدید یا مطلوب را چگونه تقویت کنیم که به وضع قبلی برنگردد؟(شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1378)
پس تا به علت یا عامل اصلی به وجود آورنده رفتار موجود پی نبریم از تغییر مطلوب آن ناتوان خواهیم بود.
به طور کلی انگیزش دارای چند اصل است :
اول :
· انگیزه های اولیه یا ناآموخته
·انگیزه های ثانویه یا آموخته
·انگیزه های بیولوژیک و فیزیولوژیک یا بدنی و زیستی
·انگیزه های اجتماعی (آموخته)
·انگیزه های اجرایی یا انگیزه های افزایش توانایی به عمل کردن روی محیط
·انگیزه های مرکب یا ترکیبی از انگیزه های نا آموخته و آموخته مانند انگیزه های جنسی،انگیزه های مادی .
هرگاه شخصی انگیزه های مذکور را دریابد و بداند که مثلاً رفتار الف نتیجه انگیزه الف است آن انگیزه را انگیزه خود آگاهی مینامند، اما اگر نتواند به منشأ رفتار الف پی ببرد یعنی نداند که کدام انگیزه او را به رفتار برانگیخته است آن انگیزه را ناخود آگاه مینامند. گاهی تشخیص میان انگیزه های نا آموخته و آموخته غیر ممکن است .
در روابط با انگیزه های لازم است به برخی از مفاهیم اشاره شود که عبارتند از :
غریزه : حالت مادرزادی که رفتار خاصی را در همه انواع یک جنس برمی انگیزد.
نیاز : حالت عدم تعادل یا ناشی از به هم خوردن تعادل فرد که به نیازهای فیزیولوژیک وابسته است مثل نیاز به حرارت و گاهی نیازها روان شناختی هستند مثل نیاز به پیشرفت .
سائق : حالتی که معمولاً از نیازهای فیزیولوژیک یا علاقه عام فرد به رسیدن به هدفی ناشی میشود و به صورت نیرویی در می آید و فرد را تا ارضای انگیزه موجود نیرومند نگه می دارد.
با توجه به نیازها انگیزه ها هم به 2 سطح تقسیم میشوند: (بیچرانلو ، راشین ، 1378)
- انگیزه های پیوستگی یا تعلق خاطر
- انگیزه پیشرفت
- انگیزه اقتدار
- انگیزه خودشکوفایی
- انگیزه شناخته شدن
از میان انگیزه های بالا هیچ انگیزه ای به اندازه انگیزه پیشرفت یا موفقیت (vation achievement moti)مورد بحث و تحقیق روان شناسان تربیتی قرار نگرفته است . احتمالاً به این سبب که هر شخص در هر کاری که انجام می دهد، همیشه تلاش میکند که موفقیت به دست آورد و از پیشرفت مطلوب برخوردار شود. انگیزه پیشرفت در همه مقاطع تحصیلی مطرح است که ناکامی در آن طبعاً موجب اضطراب خواهد شد.
دیوید مت کلی لند (1917) معتقد است آدمی در دوران رشد وتکامل خود نیاز به پیشرفت و موفقیت را کسب کرده است . اتکینسون چنین فرض میکند که تفاوتهای افراد در نیروی نیاز به پیشرفت را میتوان با نیروی نیاز به اجتناب از شکست مقایسه کرد. به نظر او بعضی از مردم موفقیت یا پیشرفت خود را جهت می دهند و برخی دیگر از شکست خودرن دارای درجه بالای اضطراب هستند. این روان شناسان همراه ( لیت وین) ضمن آزمایشی نشان دادند که افراد رهنموده موفقیت (succes-oriented) احتمالاً برای تحمل و حل دشواری کاری که می خواهند انجام دهند بی درنگ هدفهای شخصی را پیش بینی میکنند بنابراین شانس موفقیت ایشان تقریباً 50% است. در حالی که رهنموده اضطراب (anxiety oriented) هدفهایی در سطح بالا یا پائین دارند، در کار سخت شکست می خورند و کسی هم نمیتواند ایشان را سرزنش کند و مطمئن هستند که در کارهای آسان موفق خواهند شد. (شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1378)
پیشرفت، انگیزش اجتماعی مهمترین عامل رفتاری در افراد شناخته شده است . انگیزش در هر فردی تنها به وسیله پاداش یا تحریک رغبت به کار و فعالیت انجام نمیگیرد بلکه در هر زمینه یا محیط اجتماعی که افراد در آن تعامل دارند را هم در برمیگیرد. در واقع یادگیری مؤثر و موفق در میان جمعی یا جو اجتماعی انجام خواهد گرفت که در آن آرامش احساس کنند و از کارکردن در آن لذت ببرند و مطمئن باشند که به کار ایشان ارزش می دهند. هر معلم و مدیری تقریباً در تمام مقاطع تحصیلی انتظار دارد که جامعه نیز پیشرفت آنها را مهم و ارزشمند شمارند . به همین سبب است که جامعه و تربیت را هم چون دو روی یک سکه می دانند زیرا مدرسه نمیتواند خودش را از جامعه جدا بداند و جامعه هم بدون رشد مدارس امکان پیشرفت ندارد. (بیچرانلو ، راشین ، 1378)
مهمترین نظریه های انگیزش در آموزش و پرورش عبارتند از :
پیشینة مطالعه انگیزش:
تاریخ مطالعه انگیزش به زمان پیدایش آدمیروی کره زمین بر میگردد. این تاریخ را باید در نوشته های فیلسوفان قدیم از قبیل افلاطون، ارسطو و دیگران جستجو کرد. مثلاً افلاطون مفهوم ازادی اراده را مطرح میکند. به نظر او انسان در فعالیت و انتخاب درست یا نادرست آزاد است . فیلسوفان یونان قدیم در تبیین رفتار بشر، مفهوم انگیزه را به کار نبرده اند، بلکه مفهومهای عقل و آزادی اراده در عمل، مطرح بوده اند عقل یا خرد تعیین کننده رفتار انسان تلقی شده است . به نظر این اندیشمندان ، هدف زندگی ، دنبال کردن خوشبختی است . (شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1378)
دوره دوم بحث، از مفهوم انگیزش یا علیت رفتار آدمیبا انقلاب فکری یا عقلی قرنهای 16 ، 17 میشود. دراین دوران ، فیلسوفان ودانشمندان ، به تدریج ، مفاهیم علمیرا جانشین مفاهیم فلسفی میکنند.