دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 2161 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
روش تحقیق وجود یا عدم وجود رابطه بین سبک زندگی و آرامش روانی
چکیده
جامعه آماری این پژوهش ، دانشجویان زن دانشکده حقوق و فنی مهندسی واحد مشهد که در سال تحصیلی 84-82 اشتغال به تحصیل داشته ، میباشند . که از بین جامعه آماری نمونه ای به تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد
به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ، از نرم افزای SPSS استفاده و نتایج ذیل حاصل گردید :
مقدمه
بنابراین هرگزینشی از سبک زندگی ، پیش از هر چیز مؤید نوع اندیشه ای است که ذهن را در تسلط و انقیاد خود در آورده و آن را به سوی رفتار وعادت مشخص سوق میدهد و ازهمین منظر است که تحلیل سبک زندگی ها ، به روانشناسی شخصیت ها و کالبد شکافی تفکرات بنیادین افراد مربوط میشود . اما به نظر پرسش اساسی این است که این گزینش ها بر چه معیاری صورت می گیرد و اصولاٌ بستر انتخاب سبک زندگی چگونه پدید می آید و آیا افراد تحت اراده اندیشه و ضمیر خود آگاه خود به این انتخاب تن میدهند یا متهور اراده ای برتر و بزرگترند ؟!
آیا آرامش فی ذاته هدف غایی و نهایی یک سبک زندگی است که افراد آن را برگزیده اند ؟ چگونه می توان اندیشه ها را برای نیل به آرامش روانی تغییر داده ، اصلاح نموده و با شاخص های مطلوب تطبیق داد؟! آیا شاخص های تعریف شده برای طبقات مختلف ، دارای مشروعیت و پذیرش هست و چنانچه پاسخ مثبت است ، چگونه می توان از این مشروعیت بهره برد و با چه ابزارهایی می توان سبکها را به سمت سبک مطلوب هدایت کرد ؟ !
علامات استفهامی و تجزیه و تحلیلی روانشناسانه برای رسیدن به تصویری روشن تر از افق نگه افرادی که آینده را در آرامش می جویند ، اما هنوز تعریف روشن و واضحی از آرامش ندارند و یا به آنچه خشنودند و همان را هدف نهایی خود می پندارند .
بیان مسأله
مسأله اساسی در جامعه ما اینست که آشفتگی زندگی مدرن ، آرامش را دست نیافتنی جلوه میدهد .
بسیاری از مردم عصر ما احساس میکنند که ناراحتی ها و فشار زندگی بیش از حد شده است و با توجه به افزایش روز افزون عوامل استرس زا و شدت گرفتن تنشهای حاصله و عارضه های روان – تنی مانند کولیت ، آسم ،سردردهای عصبی ، لکنت زبان ، فشار خون و آمار افزایش مصرف قرصهای آرام بخش گواهی بر این مدعاست که پرداختن به موضوع آرامش و آموزش فنون ریلاکس ضروری میباشد .
اهمیت و ضرورت تحقیق
پژوهش حاضر از این جعت حائز اهمیت است که با توجه به افزایش تنش و عوامل استرس زا و آگاهی از اصول و فنون ریلاکس تراپی ، مانند یوگا ، مدیتیشن ، موسیقی درمانی ، رنگ درمانی و حتی خنده درمانی و رایحه درمانی ضروری می نماید چرا که طی تحقیقات و آمار جهانی و نتایج حاصله ، قویترین و موثر ترین روش درمانی عارضه های روان – تنی ، ریلاکس یا آرامش معرفی شده است .
همچنین ریلاکس با تقویت قوای روحی و روانی به فرد در جهت رسیدن به اهداف عالی زندگی که همان کمال و دستیابی به زندگی مطلوب میباشد کمک میکند .
به همین دلایل ضرورت آگاهی از سبک زندگی و تاثیر آن بر حل مسائل و مشکلات مربوط به زندگی و نهایتاٌ دستیابی به آرامش عمیق احساس میشود .
اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش حاضر ، بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین سبک زندگی و آرامش روانی میباشد . همچنین با توجه به خصوصیات دموگرافیک آزمودنی ها ، هدف ما دستیابی به این نکته میباشد که بین کدام ویژگیهای فردی و متغیرهای موجود در پژوهش که سبک زندگی و آرامش روانی میباشند ، رابطه معنی داری وجود دارد . بطور مثال ، خصوصیاتی چون وضعیت تأهل سن ، رتبه تولد ، مقطع تحصیلی ، نوع مسکن و منطقه زندگی که مستقیماٌ مربوط به خود آزمودنی میباشند ، چه تأثیری بر روی سبک زندگی انتخابی و آرامش وی دارند ؟ همچنین ، ویژگیهای دیگر مانند تحصیلات پدر ، تحصیلات مادر ، شغل پدر و شغل مادر که بطور غیر مستقیم به وی مربوط میشوند ، چه تأثیری در آرامش و سبک زندگی وی دارند ؟
سئوال ها و فرضیه های پژوهشی
سئوال های پژوهشی
1- آیا بین آرامش روانی و سبک زندگی رابطه معنی داری وجود دارد ؟
2- آیا بین آرامش روانی و خصوصیات دموگرافیک آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد ؟
3- آیا بین سبک زندگی و خصوصیات دموگرافیک آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد ؟
فرضیه ها
1- بین آرامش روانی و سبک زندگی رابطه معنی داری وجود دارد .
2- بین آرامش روانی و وضعیت تأهل آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد .
3- بین سبک زندگی و وضعیت تأهل تفاوت معنی داری وجود دارد .
4- بین آرامش روانی و سن آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد .
5- بین سبک زندگی و سن آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد .
تعریف نظری سبک زندگی
سبک زندگی اشاره به الگوی منحصر به فرد صفات ، رفتارها و عادتهایی دارند که وقتی همراه یکدیگر می آیند ، مسیر ویژه ما را که خود برای رسیدن به هدف زندگی ترسیم کرده ایم ، تعریف میکنند . ( آدلر )
تعریف عملیاتی سبک زندگی : نمره ای که فرد از مقیاس سبک زندگی رایت [1] و همکاران کسب می کند .
تعریف نظری آرامش روانی
داشتن سازگاری کافی یا احساس خوب بودن ( از دیدگاه روان شناختی ) و خاص هنگامی که این نوع سازگاری یا احساس با معیارهای جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند ، همخوانی داشته باشد . ( ساعتچی ، 1374 )
تعریف عملیاتی آرامش روانی : نمره ای که فرد از پرسشنامه شادگامی آکسفورد [2] کسب میکند . هر چه فرد نمره بیشتری کسب نماید از احساس شادکامی بیشتری برخوردار است .
عقده های حقارت و ریشه های آن
ناتوانی در غلبه کرن بر احساسهای حقارت ، آنها را تشدید میکند و به رشد عقده حقارت می انجامد . افراد دارای عقده حقارت ، نظر بدی نسبت به خود دارند و در کنار آمدن با درخواستهای زندگی احساس درماندگی و ناتوانی میکنند . به نقل از زمانی شرفشاهی ، 1370 .
ناز پروردگی کودک نیز میتواند موجب عقده حقارت شود .
چون آنها در مواجهه با زندگی واقعی از نیروی تجهیز عاری اند و طبعاٌ تحمل شکست مختصری را هم ندارند ، دیر یا زود تمایلات انزواجویانه در آنها پدیدار میشود . در موارد اختلالات روان نژند همچنین اغلب انحرافات جنسی ، اعتیاد ، بزهکاری و دیگر اختلالات منش ، همواره یک شمای فکری مشترک وجود دارد که طرح و ریشه ای در ناز پروردگی است .
( ادوان شولتز و سیدنی آلن شوالتز ، سید محمدی ، 1377 )
عقده برتری جویی
این عقده شامل گرایش به مبالغه در مهارتهای جسمی ، عقلی و اجتماعی است چنین فردی به منظور فائق آمدن بر حقارتهای خود ،لاف زن ،متکبر ، خودپسند ، خود محور شده و به تحقیر دیگران گرایش دارد . همچنین وی خویشتن پذیری بسیار کمی دارد و تنها از طریق تحمیل به دیگران است که میتواند احساس مهم بودن کند . (هجل و زیگلر ، 1976 . عسگری )
در حالی که فروید ،[3] معتقد بود که رفتار انسان بوسیله گذشته تعیین میشود یعنی بوسیله غرایز و تجربیات کودکی ، آدلر انگیزش [4] انسان را بر حسب انتظارات برای آینده می دید . وی مدعی بود که ما نمی توانیم به غرایز یا تکانه های اولیه به عنوان اصل توجیهی متوسل شویم ، فقط هدف نهایی برتری یا کمال میتواند شخصیت و رفتار را تبیین کند . ( شولتز ، 1990 کریمی و همکاران )
مفهوم غایت نگری خیالی آدلر ، گستره ای را آشکار میسازد که در آن بر جنبه غایت شناختی و هدف گرایی انگیزش انسان تأکید میشود . پس رفتار ما براساس ادارک مان از هدف خیالی زندگی خویش هدایت میشود . هر چند این هدفها در آینده وجود ندارد اما در ادراک کنونی از آینده به چشم می خورد و با وجود آن که هستی عینی ندارد اما تأثیرات بیشماری در جهت گیری زندگی ما اعمال میکنند . ( هجل و زیلگر ، 1976 ، عسگری )
سبک زندگی
سبک زندگی گسترش و پالایش مفهومی است که آدلر در تلاش برای یک هدف نهای بیان میکند به عبارت دیگر سبک زندگی اشاره به الگوی منحصر به فرد مصفات ،رفتارها و عادتهایی دارند که وقتی به همراه یکدیگر می آیند ،مسیر ویژه ما را که خود برای رسیدن به هدف زندگی ترسیم کرده ایم ، تعریف میکنند . الگوهای رفتاری که افراد برای جبران حقارتهای خود ترتیب داده اند ، بخشی از سبک زندگی آنها میشود . به نظر آدلر این سبک زندگی در سنین 4 و 5 سالگی به گونه بسیار محکمی شکل می گیرد ، سنی که پس از آن به گونه کلی در برابر تغییرات ، مقاومت صورت می گیرد . ( شولتز ، 1990 ، کریمی و همکاران )
1- به اعتقاد آدلر سبک زندگی توسط قدرت خلاق فرد رشد میکند . به عبارت دیگر هر کسی اختیار دارد تا آزادانه سبک زندگی خود را بیافریند ولی نهایتاٌ در قبال اینک چه کسی هستند و چگونه رفتار میکنند ، مسئولند . این قدرت خلاق فرد است که مسئولیت هدف زندگی او را دارد و شیوه تلاش وی را برای رسیدن به هدف تعیین میکند و در رشد علاقه اجتماعی او سهیم میشود . نیروی خلاق بر ادراک ، حافظه ، تخیل ، خیالپردازی و رویا نفوذ کرده و از انسان یک فرد آزاد و خود مختار میسازد . ( هجل و زیگلر ، 1976 ، عسگری )
آدلر 2- « ما سرنوشت خود را در کنترل داریم نه اینکه قربانی آن باشیم ».
آدلر باور داشت که رابطه داشتن با دیگران ، اولین تکلیفی است که در زندگی با آن مواجه می شویم . سطح سازگاری اجتماعی ما ،که بخشی از سبک زندگی ماست بر برخورد ما با تمام مشکلات زندگی تأثیر می گذارد . پس مفهوم احساس تعاون یا علاقه اجتماعی بطور گسترده تر بصورت استعداد فطری فرد برای همکاری کردن با دیگران جهت دستیابی به هدفهای شخصی و اجتماعی تعریف میشود . ( استپانسکی ، 1983 ، به نقر از عسگری )
تکلیف کار
کار به عنوان مهمترین مسأله زندگی هر فرد ( حتی مهمتر از ازدواج ) ، از منظر روانشناسی تعریف میشود و به زعم جامعه شناسان نیز ، یک نیاز برای زندگی جمعی و ارزش گذاری اجتماعی است .
هیچ انسانی تا عاشق کارش نباشد ،موفق نمی شود . تصویری که نقاش از روی عشق صرف به هنرش خلق میکند ، بزرگترین شاهکار اوست . آثار هنرمندی که فقط برای امرار معاش کار میکند ، همواره فراموش میشود . ( اسکاول شین ، خوشدل ، 1374 )
مثلث عشق آر . جی . استنبرگ
طبق نظریه سه وجهی عشق استنبرگ ؛ [5] عشق و روابط صمیمانه سه عنصر فعال دارد :
تعهد [6] ( بعد شناختی عشق ) - صمیمیت [7] ( بعد عاطفی – هیجانی عشق ) – شهوت وهوس [8] ( بعد انگیزشی عشق )
عشق و علاقه به انواع مختلف تقسیم میشود که به توصیف آن می پردازیم :
1- علاقه مندی / تمایل [9] ؛ مستلزم صمیمیمت است اما تعهد یا شهوت در آن وجود ندارد .
2- دلباختگی / شیفتگی [10] ؛ عاشق شدن در اولین نگاه است . در این نوع عشق ، شهوت وجود دارد ولی روابط آنقدر عمیق نمی شود که در آن صمیمیت و تعهد ایجاد شود .
3- عشق تهی [11] ؛ در روابط کسل کننده ای وجود دارد که زوجین بی حوصله یا صرفاٌ به علت نداشتن اعتقاد به طلاق در کنار هم می مانند . در این نوع عشق ،تعهد بدون صمیمیت و هوس است .
4- عش رمانتیک [12] / خیالی : این عشق ترکیبی از میل ( هوس ) و صمیمیت است و رابطه ای عمیق بدون تعهد را شکل میدهد .
5- عشق احمقانه [13] ؛ عشق ابلهانه ، عشق هالیوودی است . زن و مرد دیوانه وار عاشق همدیگر میشوند و بدون شناخت واقعی از یکدیگر ازدواج میکنند .
6- عشق رفات گونه [14] ؛ این عشق رابطه ای دوستانه و طولانی مدت است . عشق رفاقت گونه ، عشق افلاطونی یا زناشویی صمیمانه بدون میل جنسی است . صمیمیمت و محبت توام با تعهد ولی بدون شهوت است .
7- عشق کامل [15] ؛ رابطه ای ایده آل شامل صمیمیت ، شهوت و تعهد است . ( استنبرگ ، 1986 ، به نقل از محمدخانی )
عشق / اریک فروم[16]
عشق نیروی فعال بشری است ، نیرویی که موانع بین انسانها را می شکند و آدمیان را با یکدیگر پیوند میدهد .
عشق در درجه اول نثار کردن است نه گرفتن . عشق دارای انواع مختلفی است :
1- عشق به خدا / عشق دینی یا عشق به خدا یعنی رسیدن به وصل به منظور غلبه بر جدایی خالق .
2- عشق به خود / باید خود را به اندازه دیگران دوست بداریم . کسی که فقط بتواند دیگران را دوست بدارد ،اصلاٌ معنی عشق را نفهمیده است .
3- عشق مادرانه / قبول بدون قید و شرط زندگی کودک و احتیاجات اوست .
4- عشق برادرانه / این عشق همان احساس مسئولیت ، احترام و دلسوزی و شناختن همه انسانها و آرزوی بهتر کردن زندگی دیگران است .
5- عشق جنسی / این عشق فریبکارترین نوع عشق است که میل فراوان به آمیزش کامل به منظور حصول وصل است . ( فروم ، به نقل از سلطانی 1373 )
عشق یعنی ظهور خدا و نیرمندترین قدرت مغناطیسی موجود در عالم ، عشق پاک فارغ از خویشتن است که بی نیاز از هر گونه طلب و انتظار – همجنس و همسنگ خود را به سوی خود می کشاند . ( ساکاول شین ، 1925 ، خوشدل )
همراهی
به یکدیگر مهر بورزید ، اما از مهر بند مسازید .
با هم بخوانید و شادی کنید ، ولی یکدیگر را تنها بگذارید ،
در کنار یکدیگر بایستید اما نه تنگاتنگ ، زیرا که ستون های معبد دور از هم ایستاده اند و درخت بلوط و درخت سرو در سایه یکدیگر نمی بالند . ( جبران ، الهی قمشه ای ، 1382 )
ازدواج به مفهوم تشکیل خانواده ، پیوندی است که میان دو موجود بیولوژیک ، صاحب اندیشه و دارای سلایق و صفات روانی و شخصیتی متفاوت رخ میدهد و بطور قطع این تفاوتها میتواند به بروز تعارض و اختلافات به عنوان امری طبیعی و اجتناب ناپذیر بیانجامد . در حقیقت می توان گفت : هنگامی که نیازهای فیزیولوژیک ، نیاز به امنیت ( روانی – اجتماعی و اقتصادی ) ، نیاز به محبت ، نیاز به احترام متقابل و خودشکوفایی در فرآیند ازدواج به نحو طبیعی و مطلوب برآورده نگردد ، روابط بین زن و شوهر دچار تغییر و دستخوش تعارض خواهد شد .
یکی از مهمترین علت مشکلات زناشویی و روابط انسانی ، سوء تفاهم است . به اعتقاد وی تفاوت در نحوه نگرش افراد ، باعث بروز اختلافات و پی آمدهای ناشی از آن میشود . وی می گوید : « آنچه گفته میشود ، با آنچه شنیده می شود ، گاه کاملاٌ متفاوت است » .
نگرشهای سبک زندگی
چهار نوع سبک زندگی اساسی را معرفی می کنیم .
تیپ سلطه گر / ریاستی 1
این افراد نگرشی سلطه گر یا حاکم به دنیای خارج دارند . آنها بدون توجه به دیگران و بدون علاقه به آسایش آنها رفتار میکنند . افرادی که جسور ، پرخاشگر و فعال بوده و علاقه یا آگاهی اجتماعی اندکی دارند ، از نوع ریاستی هستند .
تیپ گیرنده 2
افرادی که دارای این نوع نگرش سبک زندگی هستند با دنیای خارج بصورت انگلی ارتباط برقرار میکنند و برای ارضاء اغلب نیازهای خود به دیگران متکی اند . علاقه اصلی آنها در زندگی این است که تا حد امکان از دیگران بگیرند . این تیپ که از همه رایجتر است .
تیپ اجتنابی 1
این گونه افراد نه علاقه اجتماعی و نه فعالیت کافی برای سهیم شدن در زندگی به هر نوعی که باشد را ندارد . ترس از شکست خوردن در آنها بیش از میل به پیروزی است و زندگی آنها را می توان با رفتارهای بیهوده اجتماعی برای فرار از وظایف آن مشخص کرد . به عبارتی هدف آنها دوری گزیدن از تمام مشکلات زندگی است .
تیپ سودمند اجتماعی 2
این نوع سبک زندگی ، نمایانگر سلامت روانی است . چنین شخصی هم علاقه اجتماعی زیاد و هم سطح بالای فعالیت را از خود نشان میدهد . از نظر جهت گیری اجتماعی تمایل دارد تا برای فرا گرفتن وظایف زندگی با دیگران همکاری کند ، در حالی که همزمان به ارضای نیازهای خود و همین طور دیگران کمک میکند . این افراد به سه وظیفه عمده زندگی یعنی ؛ حرفه ، دوستی و عشق و ازدواج به دید مسائل اجتماعی نظر میکند و اعتقاد داردکه حل مشکلات اجتماعی نیاز به همکاری ، شهامت شخصی و میل به سهیم شدن در آسایش دیگران دارد .
شکل گیری سبک زندگی
در بدو تولد خود همچنانکه شدنی ها و ناشدنی ها را برای خود حلاجی کرده و به حافظه می سپردیم ، « طرح زندگی » خود را پدید آوردیم و این طرح به اساس سبک و روش زندگی منحصر به فرد ما تبدیل شد .
الف ) صحنه خانوادگی / فضای خانوادگی
مانند سایه ای خستگی ناپذیر فضای خانوادگی شما تا آخر عمر همراه شما می آیند . در خانواده نکات ظریف و دقیق یا حالات مخصوص بسیای وجود دارد که می توان آ» را « فضای خانواده » نامید . فضای خانواده در شکل گیری خاطرات ،شخصیت و نهایتاٌ سبک زندگی شما تأثیر دارد .
فضاهای خانوادگی متعددی وجود دارند : به عنوان مثال :
در فضای خانوادگی مسامحه کار و بی مبالات ، والدین آنچنان درگیر مشکلات یا علایق خود هستند که دیگر وقتی برای فرزندانشان ندارند و نسبت به نیازهای فرزندانشان نه تنها آگاهی ندارند بلکه علاقه ای هم نشان نمی دهند .
ب ) ترتیب تولد
فضای خانوادگی به تنهایی در شکل گیری شخصیت کودک نقشی ندارد . برداشت کودک از خانواده اش و درک و فهم او از چگونگی جایگاهش در فضای خانواده تأثیر نیرومندی در شکل گیری شخصیت او دارد و این عوامل به ترتیب تولد کودک یعنی شاخه مخصوص او در درخت خانواده بستگی دارد .
ترتیب ورودی فرد در آغوش خانواده ، تاثیر نیرومندی بر شخصیت امروزی وی دارد .
آرامش / فواید آرامش :
قویترین و مؤثرترین روش درمانی عارضه های روانی – تنی ، ریلاکس یا آرامش معرفی شده است .
ریلاکس و آرامش ، انسان را از هر گونه خطر جسمی و روحی در امان نگه می دارد و همچنین فنون آرامش و ریلاکس با ایجاد تن و روان سالم ، شخصیت را نیز بهبود می بخشد و در روابط خانوادگی و اجتماعی و رشد فرهنگ تأثیر مثبتی می گذارد و در نهایت در شخص ، ایجاد هدف می کند .
در نهایت ؛ آرامش ، هم پیشگیری از دردها و بهبود دردهای جسمی و روحی و هم ارضاء و افزایش لذتهای جسمی و معنوی و نزدیک کردن انسان به منبع عظیم آرامش که خداوند باشد را سبب می شود . ( فتحی ، 1378 )
آرامش عضلانی
برای از بین بردن اضطرابهای درونی یکی از بهترین روشها ، ایجاد آرامش عضلانی است . یعنی در اثر این کار ، شدت تحریکات اعصاب سمپاتیک را که در اثر ترس ، شدید شده بود کاهش می دهیم و با کاهش آنها از ترس نیز کاسته می شود . سپس در قبال آرامش تن ، آرامش روان نیز ایجاد می شود . و در دراز مدت آرامش روحی جانشین اضطرابهای درونی می شود .
راهبردهای جسمانی – ذهنی برای دستیابی به آرامش عضلانی