رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری

این پژوهش به منظور بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس ) در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی) صورت گرفته است فرضیه تحقیق تفاوت قابل ملاحظه ای در میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری ( عدم اعتماد به نفس) در بین دختران و پسران در نظر می گرفت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 82 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری

فصل اول

مقدمه

طرح مساله

اهمیت پژوهشی

هدف پژوهشی

فرضیه تحقیق

تعریف عملیاتی

فصل دوم

ادبیات (مروری بر نظریات )

تاریخچه مفاهیم رفتار انطباقی (سازشی)

نعریف رفتار سازشی و ناسازگارانه

تعریف کودکان و نوجوانان ناسازگار

طبقه بندی و بررسی ویژگیهای مشکلات رفتاری

طبقه بندی کودکان و نوجوانان ناسازگار

عوامل موثر در پیدایش اختلالات روانی و ناسازگاری در کودکان

دیدگاههای سبب شناسی مشکلات رفتاری

علل مشکلات رفتاری

اختلاف یادگیری در کودکان

ناسازگاری کودکانی و نوجوانان بر حسب سن

چه رابطه ای بین اختلالهای رفتاری اولیه و مشکلات بعدی وجود دارد ( همه گیر شناسی)

عوامل روانی و اجتماعی ناسازگاری در کودکان

شناسایی و دخالت اولیه کودکان ناسازگار

چگونه به پرورش اعتماد به نفس در فرزندانمان کمک کنیم

آموزش درمانی

فصل سوم

روش تحقیق

ابزار اندازه گیری متغیرها

اعتبار تست مقیاس واینلند

روش اجرا

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه نتایج

فصل پنجم

بحث در نتایج

محدودیت ها و پیشنهادات

منابع و مآخذ

ضمائم

چکیده پژوهش

این پژوهش به منظور بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس ) در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی) صورت گرفته است. فرضیه تحقیق تفاوت قابل ملاحظه ای در میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری ( عدم اعتماد به نفس) در بین دختران و پسران در نظر می گرفت. بر مبنای این نگرش مطالعاتی در زمینه ادبیات رفتار سارشی و ناسازگارانه ( انطباقی و غیر انطباقی ) طبقه بندی، سبب شناسی و آموزش درمانی آن صورت گرفت، سپس کار نمونه گیری از بین جامعه دانش آموزان دختر و پسر در مقطع دبستان که غیر انتفاعی و عادی بوده اند شروع شد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 175 دانش اموز دختر و 175 دانش آموز پسر که به صورت تصادفی از بین دانش آموزان 4 دبستان غیر انتفاعی و عادی در شهر تهران انتخاب شدند.

ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون مقیاس واینلند فرم اعتماد به نفس بود و روش آماری که جهت تجزیه و تحلیل داده ها بکار گرفته شد آزمون”T” و آزمون “F” برای گروههای مستقل. یافته های پژوهش نشان داد میانگین نمرات رفتار ناسازگارانه دختران نسبت به پسران کمتر است. بنابراین رفتار ناسازگارانه در پسران بیشتر دیده می شود و اعتماد به نفس آنها نیز کمتر است.

فصل اول

مساله

مقدمه

اهمیت پژوهشی

هدف پژوهشی

فرضیه تحقیق

تعربف عملیاتی متغیرها

مقدمه

به طور مطلق بسیاری از رفتارهای گوناگون را می توان رفتار انطباقی نام نهاد

هبر (1971) ان را توانائی سازگاری فرد با خواسها و تقاضای محیط خود می داند.

بنابر نظر هیرا (1979) رفتار سازگارانه میزان کارامدی و توانایی فرد برای سازگاری با خواستهای طبیعی و اجتماعی پیرامون خود است . رفتار انطباقی یعنی انجام و اجرای کارها و فعالیتهای که در زندگی روزمره برای رسیدن به بسندگیهای شخصی و اجتماعی لازم است . در این توصیف به طور کلی سه اصل نهفته است . یکی اینکه رفتار سازگارانه در بیشتر افراد در ارتباط با (سن )است یعنی همگام با رشد افزایش سن فرد رفتارهای او متنوعتر ئ پیچیدهتر میشوند مثلا برای کودکان در سنین پائینتر کارهایی نظیر لباس پوشیدن و به تنهائی با اسباب بازی مشغول بودن اهمیت دارد در حالیکه برای بزرگترها استفاده از پول و یا انتخاب یک شغل مهم و لازم است . دیگر اینکه رفتار انتباقی به انتظاراتی که ما از دیگران داریم و یا معیارها و استانداردهایی که می خواهیم دیگران از نظر رفتاری داشته باشند تعریف شده است ، بسندگی رفتارهای سازگارانه یک فرد از راه چگونگی زندگی ، آموخته ها ،کار و تعاملی که با افراد دیگر دارد، مورد قضاوت قرار میگیرد .

سوم اینکه رفتار بانطباقی به اجرای عادی و شاخص رفتار و نه فقط توانایی آن تعریف می شود . بدین معنی که گر چه داشتن توانایی برای انجام کاری است اما کافی نیست و باید این توانایی به هنگام لزوم به منصه ظهور برسد.

بنابراین چنانچه شخص توانایی برای انجام و رعایت مثلا اصول سلامتی و ایمنی و یا بیان کلامی داشته باشد ولی انها را به طور معمولی و دائمی انجام ندهد و یا به ندرت از این قواعد پیروی کند ، رفتار انطباقی او به عنوان یک رفتار ناپسنده تلقی می گردد .(اسپرو ، بلاوسیس چتی 1985)

رفتار ناسازگارانه در مقابل عوامل نامطلوب محیط ظاهر میشوند و میتوان گفت عکس العمل یا پاسخی است که کودکان به شرایط نا مطلوب خانوادگی یا اجتماعی نشان میدهد . هرگاه فشار عوامل نامساعد بیش از توانایی و مقاومت یا قدرت سازگاری کودک باشد در او واکنشهای غیر عادی ایجاد کرده و باعث بحرانهای عاطفی حاد ولی گذرا و ناپایدار می شود در اکثر موارد چون عوامل نامطلوب مدت زیادی باقی نمی مانند کودک خود به خود به تدریج تعدیل شده و به رفتار عادی بر می گردد ولی اگر این عوامل پا بر جا باشند کم کم واکنشهای غیر عادی کودک شدت یافته و به صورت ناسازگار شدید بروز میکند .(میلاتی فر، 1370)

از ان جا که اختلال رفتار ، غالبا غیر عادی ، عجیب یا ازار دهنده است ، توجه ها را به خود جلب می کند ، امکان دارد واکنش ما نسبت به اختلال رفتار با تاثر ، خشم ،آشفتگی ، تنفر و اکراه ، ترس یا سردرگمی همراه باشد. همچنین امکان دارد در صدد تغییر آن بر آییم ، زیرا انطتاق ان بر اساس زندگی اجتماعی آسان نیست ، اما ترای فهمیدن و چاره کردن مسائل کودکی باید ریشه های ان را در تفاوتهای میان ناراحتیهای رفتاری و تواناییهای بالقوه هر کودک نیز جستجو کرد .

محور اصلی آنچه که ما را نسبت به اختلال رفتار نگران می کند و بر می انگیزد ریشه ها و تداوم ان است .

چرا کودکی بیش از اندازه شرمگین، پرخاشگر و ترسو است ؟

چرا برخی از نوجوانان در رشد الگوهای عادی خوردن و خوابیدن مشکل ندارند و به اقتضای جنسیتیشان رفتار نمی کنند ؟

چرا جریانهایی در پشت نارساییهای هوشی و ناراحتیهای شدید مانند ناتوانی زبانی ، گوشه گیری از اجتماع و حتی آسیب رساندن به خود وجود دارد؟

زمانی که به دنبال این پرسشها میرویم در واقع این مسائل اساسی را مطرح میکنیم که :

افراد چگونه رشد میکنند و روند طبیعی رشد چگونه از مسیر خود منحرف نمی شود ؟

در حال حاضر در تشریح مراحل طبیعی رشد و درک جریانهایی که در این دخالت دارد پیشرفتهای قابل ملاحظه ای شده است و می شود ، آگاهی از این جریانها ما را راهنمایی کند که رفتارهای پایین تر از معیارهای بهنجار را بشناسیم ، تشریح کنیم و چاره ان را بیابیم و بررسیهایی که در مورد اختلال رفتار به عمل می اید به دانش ما در باره رشد بهنجار می افزاید. (نلسون – ایزرائل 1372)

با توجه به نکاتی که درباره رفتار انطباقی یا سازش و رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (اعتماد به نفس ) گفته شده ، پژوهش حاضر سعی در مقایسه و بررسی قلمرو و رفتار ناسازگارنه و اختلال رفتاری ( اعتماد به نفس )بین دو دسته از دانش اموزان دختر و پسر مقتع تحصیلی دبستان دارد .

طرح مساله

بخش اعظم رفتارهای مورد مطالعه روان شناسی مربوط است به شکستها و بی کفایتی آدمی ، علت عمده این شکستها ناتوانی در انطباق است . انطباق یافتن شامل برقراری توازن است بین آنچه افراد انجام میدهند باآنچه میخواهند انجام دهند و همچنین با آنچه محیط (یعنی جامعه ) طلب میکند . رفتار غیر انتباقی یعنی اینکه آسیب پذیری فرد یا ناتوانی در مقابله و یا فار روانی استثنایی در محیط به مشکلاتی در زندگی منجر ی شده است . رفتار انطباقی با کارها و رفتارهای روزمره سر و کار دارد و به خوبی روشن است که یک رفتار با توجه به هنجارهای یک جامعه می تواند انطباق و یا ناسازگارانه تاقی شود .

رفتار انطباقی در حقیقت دارای سازه بسیار جامع و فراگیری است که مولفهای عقلی ، حسی ، حرکتی را در بر می گیرد .(داویسون 1974).

همانطور که می دانید یکی از محیطهای بسیار حساس که فرد ممکن است بیشتر دوران جوانی خود را در انجا سپری نماید مدرسه می باشد . وجود رفتار ناسازگارانه در بین دانش اموزان چه دختر و چه پسر باعث بروز مشکلاتی از قبیل اینکه در کلاس درس شلوغ می کنند، به همکلاسیهای خود آزار و اذیت می رساند و کنترل او مشکل است و یا برعکس گوشه گیر و کم حرف می شود، کتابها و تکالیف دیگران را خراب می کند، وسایل آموزگار و شاگردان را می دزدد. نسبت به درس بی علاقه است، فهم و درک او اغلب خوب نیست و پیروی از مقررات مدرسه برایش مشکل است و مواردی از این قبیل.

در رساله حاضر سعی گردیده که میزان ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) در بین دانش آموزان دختر و پسر بررسی می گردد.

بنابراین مسئله پژوهشی را می توان اینگونه مطرح ساخت، آیا میزان رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است؟ یا اینکه رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان دختر بیشتر مشاهده می شود یا دانش آموزان پسر؟ و میزان اعتماد به نفس در پسران بیشتر است یا در دختران؟

اهمیت پژوهش

رفتار ناسازگارانه ( مشکل رفتاری) را به رفتار فردی اطلاق می کنند که بدون پایین بودن بهره هوشی تعادل روانی و رفتاری او از اندازه عمومی اجتماع خود به دور بوده و دارای شدت، تکرار و مداومت در زمانها و مکانهای متعدد می باشد به طوریکه در عملکردهای رفتاری و تحصیلی دچار درماندگی و یا کاهش میزان کارایی فرد می گردد. ( رئیسی، 1379)

وجود رفتار ناسازگارنه در بین دانش آموزان دختر و پسر مشکلات زیادی را در بر دارد. اگر سعی شود از میزان رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان کاسته شود آنوقت می توان از به هدر رفتن سرمایه های زیادی که رفتار ناسازگارانه به همراه دارد جلوگیری نمود. از طرفی رفتار ناسازگارانه می تواند خود زمینه ساز عوامل بسیاری همچون بزهکاری و کشیده شدن به طرف مواد مخدر در نوجوانان و جوانان گردد، لذا با آموزش درمانی به طور صحیح که با آموزگاران با تجربه اجرا می شود می توان حس اعتماد، علاقمندی به شرکت اجتماعات مدرسه، گردش دسته جمعی و بازی ایجاد نمود و راه را بر بزهکاری بست، لذا تحقیق فوق میتواند مورد استفاده مراکز آموزشی قرار گیرد تا با شناسایی افرادی که رفتار ناسازگارانه دارند واندازه گیری میزان رفتار ناساگار در آنها در امر درمان و بهبود عملکرد رفتاری آنها و نهایتا جلوگیری از به هدر رفتن سرمایه های ملی اقدام نمایند و نتیجه این امر می تواند سالم سازی اجتماع و جو حاکم برهر جامعه باشد.

هدف پژوهش

در زمینه اندازه گیری رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری ( عدم اعتماد به نفس) تاکنون بررسیهای زیادی صورت گرفته است. در تحقیق حاضر سعی شده که میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) در بین دانش آموزان دختر و پسر بررسی شود و یا اینکه آیا رفتار ناسازگارانه بیشتر در دختران مشاهده می شود یا در پسران و میزان اعتماد به نفس در کدام گروه بیشتر دیده می شود.

فرضیه تحقیق

بر مبنای هدف تحقیق می توان فرضیه تحقیق را اینگونه بیان نمود.

میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) در بین دانش آموزان دختر و دانش اموزان پسر یکسان نیست، یعنی تفاوت معنی داری بین آنها وجود دارد و به عبارتی رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان پسر بیشتر دیده می شود و همچنین اعتماد به نفس دختران بیشتر از پسران است.

تعریف عملیاتی

متغیرهای پژوهش حاضر شامل دو متغیر رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) می باشند. اختلال رفتاری یا فرم اعتماد به نفس متغییر مستقل و رفتار ناسازگارانه متغیر وابسته است از نظر علمی رفتار ناسازگارانه به رفتاری گفته می شود که ما آنرا در وجود فرد احساس می کنیم و از روی حرکات او رفتارش را تحت نظر داریم و اینکه به وسیله مقیاس واینلند سنجیده می شود و اختلال رفتاری عملی که به وسیله فرم اعتماد به نفس سنجیده می شود تعریف نظری رفتار ناسازگارانه به عکس العملی گفته می شود که خود در مقابل مشکلات و نارساییهای زندگی از خود نشان میدهد.

فصل دوم

ادبیات ( مروری بر نظریات)

تاریخچه مفاهیم رفتاری انطباقی (سازشی)

تعریف رفتار سازشی و ناسازگارانه

تعریف کودکان و نوجوانان ناسازگار

طبقه بندی و بررسی ویژگیهای مشکلات رفتاری

طبقه بندی کودکان و نوجوانان ناسازگار

عوامل موثر در پیدایش اختلالات روانی و ناسازگاری در کودکان

دیدگاههای سبب شناسی مشکلات رفتاری

اختلاف یادگیری در کودکان

ناسازگاری کودکان و نوجوانان بر حسب سن آنها

عوامل روانی و اجتماعی ناسازگاری در کودکان

شناسایی و دخالت اولیه کودکان ناسازگار

آموزش درمانی

تاریخچه مفاهیم رفتار انطباقی (سازشی)

رفتار ناسازگارانه (غیرانطباقی) در واقع در برابر مفهوم رفتار انطباقی (سازگارانه) معنی می یابد بنابراین لازم است که پیش از شروع توضیح در مورد رفتار انطباقی سخنی به میان آوریم.

ارزیابی مفاهیم کنونی و جدید رفتار انطباقی را می توان با کوششهایی که اخیرا برای شرح بهتر عقب ماندگی ذهنی شده است، ردیابی کرد در طول دوره تجدید نظر و تحول و بازسازی قانون( در ایالات متحده آمریکا) عقب ماندگی ذهنی بر حسب رفتار ناسازگارانه تعریف شد.(کاگین، 1978)

نقش رفتار انطباقی در ارزیابی و طبقه بندی افراد غیر عادی به صورت گسترده ای مشخص شد و در سال 1959 انجمن آمریکایی نخستین راهنمای رسمی خود را منتشر و نقیصه های رفتار انطباقی را رسما تعریف نمود. راههای مذکور دو مقوله عمده برای رفتار انطباقی در نظر گرفت. یکی میزان توانایی عملکرد فردی و خودکفایی بود و دیگری اینکه در چه حد فرد مسئولیتهای شخصی و اجتماعی را بنابر خواستهای محیط و فرهنگی که در آن زندگی می کند و از روی رضایت می پذیرد انجام می دهد (هبرت 1971)

رفتار انطباقی یعنی موفقیت در کنار آمدن و یا مقابله با درگیریهای روزانه نشان دهنده این است که فرد کمبودی از نظر هوش ندارد. (لیلاند 1979)

به عبارت دیگر اگر شخصی قادر به کنار امدن با محیط خود باشد، رفتار هوشمندانه از خود نشان می دهد. بنابراین می توان از رفتار انطباقی به هوش یک فرد پی برد و اینکه تصور کنیم تمام رفتارهای انطباقی نتیجه فرایند هوش باشند. زیرا فردی که دچار وابستگی یا بی ثباتی هیجانی دارد، کمتر توانایی کنار آمدن با مشکلات محیط خود را دارد تا فردی که این مشکلات را ندارد، اگر چه این دو یکسان هستند. (زامیاد، 1370)

بهنجاری در موقعیت

اتو نرمال

شخص در جامعه خود بهنجار شمرده می شود

اتو پاتولوژیک

شخص در جامعه هنوز نابهنجار شمرده می شود

هترو نرمال

شخص توسط اعضا سایر جوامع که او را مشاهده می کنند نابهنجار شمرده می شود

هترو پاتولوژیک

شخصی که توسط اعضا سایر جوامع که او را مشاهده می کنند نابهنجار شمرده می شود.

نخستین دیدگاه اساسا روش برخورد سنتی طبی- روانپزشکی با تندرستی و بیماری است اکثر پزشکان بهنجاری را با سالم بودن معادل تلقی نموده و سلامتی را پدیده ای تقریبا عمومی می شمارند. رفتار زمانی در حدود نرمال تلقی می شود که فاقد پسیکوپاتولوژی آشکار بوده باشد. اگر رفتار را درجه بندی کنیم بهنجاری قسمت عمده طیف را اشغال کرده و نابهنجاری قسمت کوچک باقیمانده را بوجود خواهد آورد و تندرستی حالت کارکرد منطقی است تا کمال مطلوب این دیدگاه در ساده ترین شکل نظرات John Romano را از شخص سالم به عنوان فردی که درد بیجا ، ناراحتی و ناتوانی رها است توصیف می کند. برخی از پژوهشگران یک روش پژوهشی تدوین می کنند که بهنجاری را با ارزیابی حالت روانی شخص در زمانهای مختلف در طول روز در زمینه های مختلف زندگی تعریف می کند. چیزی که در روز و زمانی در یک زمینه نابهنجار است. ممکن است در روز و زمینه ای دیگر بهنجار باشد.

رفتار سازشی و ناسازگارانه

رفتار سازشی یا انطباقی، عبارت است از هر نوع رفتاری که بتواند توانایی و مهارت ارگانیسم را برای وفق دادن فرد با یک موقعیت محیطی به خصوص افزایش دهد. (معنوی 1368)

رفتار سازشی به تسلط فرد بر محیط و احساس کنار آمدن با خودش را می گویند.(ساراسون، ساراسون، 1371)

انطباق یا سازگاری: رابطه یک فرد با محیط و یا خود درونی شخص را گویند.( رئیسی، 1379)

بهنجار : یک فرد زمانی بهنجار است که مشخصات او در داخل محدوده تغییرات جمعیتی که وی به آن تعلق دارد قرار گرفته باشد. (رئیسی،1379)

بهنجار سازگاری فرد در مقابل محیط همراه با ویژگیهای کارآمدی در ادراک، خودشناسی، توانایی در کنترل اختیاری رفتار، عزت نفس و پذیرش، توانایی در برقراری روابط محبت آمیز و باروری در فعالیتهای کاری. (هیلگارد، براهنی، 1373)

رفتار ناسازگارانه: هر فعالیتی که از لحاظ مهارت فرد برای دست و پنجه نرم کردن موثر با مشکلات استرسهای زندگی که جنبه غیر عملی و ضد سازندگی داشته باشد. (رئیسی، 1379)

رفتار غیر انطباقی نه تنها نابهنجاری است بلکه باعث نگرانی فرد، خانواده و دوستانش و یا جامعه نیز می گردد.

عدم انطباق علل بسیاری دارد و دامنه آن از ترسهای مزاحم یا تحریف شدید واقعیت و ناتوانی در برقراری رابطه گسترده است. (ساراسون، ساراسون، 1371)

بهنجاری یک افسانه ایده آل است (فروید)

بهنجاری مطلق قابل وصول نیست چون شخص بهنجار باید از جمیع افکار و احساسات خود آگاه باشد (ک. ایسلر)

بهنجاری عبارت است از توانایی زندگی بدون ترس، احساس گناه، اضطراب و قبول مسئولیت برای اعمال خود (اوتورانک)

بهنجار توانایی شخص برای کسب احساسهای اجتماعی و سازنده بودن به سلامت روانی مربوط است توانایی کارکردن اعتماد به نفس را بیشتر کرده شخص را برای سازگاری توانا می سازد. (آدلر)


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.