رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

مقاله بررسی شیوه های سلوک در عرفان شیعی

مقاله بررسی شیوه های سلوک در عرفان شیعی در 33 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 24 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
مقاله بررسی شیوه های سلوک در عرفان شیعی

فروشنده فایل

کد کاربری 2102
کاربر

مقاله بررسی شیوه های سلوک در عرفان شیعی در 33 صفحه ورد قابل ویرایش

فهرست

آشنایی و شناخت

پیشینیه تاریخی

عرفان اسلامی درمقایسه با عرفان های دیگر

فصل یکم عرفان عملی

عرفان عملی و شریعت

فصل دوم : مشکلات عرفان عملی

دشواری های عام

دشواری های خاص

مشکلات مراحل و منازل سلوک

هشدارهای سلوک

فصل سوم : ریاضت

مفهوم ریاضت

شرایط و آداب ریاضت

رهنمودهای سلوک

آفات تربیت و مجاهده

فصل چهارم : مقامات، منازل و احوال

منازل، مقامات و حالات عرفان

فصل پنجم : نگاهی به یافته ها

یافته های مقام یقظه

یافته های مقام توبه

یافته های منزل انابه

یافته های منزل تفکر

یافته های منزل تذکر

یافته های منزل ریاضت

یافته های مقام مراقبه

یافته های مقام توکل

فصل ششم : بحثی درکشف و شهود

چیستی کشف و شمود

میزان و منطق مکاشفه

توجه دقیق به ضابطه ها

فصل هفتم : هدف سلوک

کمال انسان

فصل هشتم: اخلاق و آداب پیشوایان و پیروان

اوصاف پیشوایان

اوصاف پیروان

پرستش واصلان

فصل نهم : جلوه های عرفان در ادب پارسی

سفارش ها و هشدارهای اخلاقی

آداب سلوک





ریاضت یعنی پرداختن سالک به حیات روحی و معنوی خروج از عالم حیوانی است.

اصول عرفانی عملی و سلوک:

1.انسان تا بینهایت ترقی می تواند کند.

2.پیشرفت انسان جنبه معنوی دارد.

3.این پیشرفت نتیجه اطاعت از حق است.

شرایط و آداب ریاضت :

1.پایبندی به شریعت:

انسان برای اینکه دراین راه به سرمنزل مقصود برسد باید ازیک رهبری قابل اعتماد پیروی کند. که دراین راه تنها با پیروی از شریعت محمدی (ص) امکان رستگاری وجود دارد.

2.هوشیاری :

هوشیاری در راه سلوک بسیار حائز اهمیت است چون سالک با رسیدن به مقام والای خود ممکن است این مسیر را طی کرده برگردد.

3.پرهیز از غرور و ادعا:

سالک با طی نمودن گامهایی از ریاضت به قدری کشف صوری قدرت تصوف درطبیعت و آگاهی از حالات پنهان مردم دست می یابد که نباید موجب غرور سالک شود.

رهنمودهای سلوک

توصیه و سفارش بزرگان در راه ورسم سلوک به 4 طریق می باشد.

1.زندگی به جهان دوست 2. روی کردن از جسم به جان 3. تقسیم بندی اوقات 4. رعایت دقیق تکالیف شرعی5. اعمال و ازکار ویژه 6. تعالی اخلاق و رفتار

زندگی به فرمان دوست

تا انسان به درجه برتری از کمال وجودی نرسد و تا موجودی خدا گونه نگردد افتخار صفت عبودیت نصیب وی نخواهد شد. از آنجا که کارهای دنیا غفلت زا و سرگرم کننده اند، انسان باید در اندازه نیازهای ضروری و ناگزیرش به کاری حلال و مباح دنیوی پرداخته و فراتر از حد ضرورت نرود. دیگر اینکه بکوشد که به یاد خدا باشد. هرچه بیشتر، بهتر.

2-روی کردن ازجسم به جان

انسان باید مقداری بیش از حد معمول از غذا و استراحت خود بکاهد، تا ازجنبه حیوانیت کاسته، به روحانیت خود بیفزاید. فکر او باید بیشتر درباره خودش باشد که چیستم؟ ازکجا آمده ام و به کجامی روم؟

3-تقسیم بندی اوقات

زود بخوابد تا درنیمه شب برای عبادت بی بهره نماند.
دروقت خود نماز بخواند.
اززمانهای ارزشمند در روز و ماه و سال استفاده کند .
گاهی انسان زمانهایی در زندگی برایش به وجود می آید که به خدا نزدیک می شود باید ازآن استفاده کند.
سه روز ازماه را روزه بگیرد-پنج شنبه اول وآخرماه-چهارشنبه وسط آن.

4.رعایت دقیق تکالیف شرعی

اگر کسی هرگونه اعمال و رفتار دیگری را غیر از صورت اعمال شریعت محمدی به جای دستورات معین دینی انجام دهد نشان آن خواهد بود که دچار وسوسه شیطان شده وهنوز دراسارت خودی وخودخواهی است باید انحرافات نجات یابد.

5.اعمال و ازکار ویژه

به دوصورت است برنامه شبانه روز-برنامه سالانه

یک برنامه صحیح و درست برای عبادت درصبح و شام کند و یک برنامه صحیح ودرست درماههای خاص مثل صفر-ربیع الاول-محرم-رجب ... کند.

6.تعالی اخلاق ورفتار

ریاضت: درعالم عرفان-صدق –ایثار-زهد و شجاعت حضرت علی )ع( مصداق این عامل می باشد.

آفات تربیت و مجاهده

1.شکمپارگی الف) کاستن تدریجی از حجم غذا ب) کاستن از تدریجی از وعده غذا

2.شهوت جنسی: تقویت ایمان و زهد، روزه و گرسنگی و ازهمه بهتر، ازدواج به هنگام مهم است.

3.پرحرفی: بحث درمورد چیزهایی که به درد ما نمی خورد نکنیم-لعنت ونفرین- غنا-مسخره و استهزاء و ...

4.خشم وکینه وحد: را باید ازخود دورکرد این نشانه مومن است.

5.دوستی دنیا: سعادت و نعمتهای پایدار را به لذتهای ناپایدار بایدترجیح داد.

6.جاه پرستی و خودنمایی: ازبدترین حالت سالک است که باید درهر چیز حتی عبادت توجه داشته باشد.

7.ریاکاری:نشانه ریا: یکی آنکه درتنهایی تنبلی درجمع کوشا، اگر ستایش شد بیشتر کارکند و درصورت نکوهش کار کند.

8.خودپسندی: مالک خودبین بیمار است و مورد خشم خداوند. فروتنی درجه بنده رادر درگاه حق بالا می برد.

9.فریب و غفلت: هزاران انسان، درغرور و غفلت عمر خود را به سربرده و به جایگاهی که می توانستند برسند نمی رسند.


فصل چهارم :

مقامات، منازل و احوال

درمسیر سلوک، تلاش و مجاهده سالک درسویی وعنایت و موهبت خداوند از سویی دیگر سالک را درمنازل و مقامات پیش برده و با حالات و صفات کمالیه وجودی آرایش می دهند که به عنایت و جذبه حق بر میگردد.

منازل، مقامات و حالات عرفان

1.یقظه: به معنی بیداری است توجه به هستی خود و کائنات-علاقه وشوق به فهم و درک این اسرار –بی قراری مبهم درون سالک-احساس تقصیر و کوتاهی

2.توبه:سالک هنگامی از یقظه به توبه می رسد که عوامل نفسانی و وسوسه های شیطانی، او را از راه نبرده باشد.

3.محاسبه: محاسبه ازنقطه ای آغاز و روز به روز گسترش می یابد. از گناه و طاعت تا نعمت و فتنه.

4-انابه : تلاش دراصلاح وضع خود-تلاش درجهت اصلاح خطاها درارتباط با خدا و خلق-رقت قلب غیرعادی و سرانجام با لطف و عنایت خدا رو به رو می شود.

5-تفکر: اگر انابه تکامل یابد، سالک با درخششهایی از عالم معنا و جلوه هایی از حقیقت آشنا می شود.

6.تذکر: یعنی رسیدن-به اعتصام به خدا که عملاً آثار عنایت و جذبه حق-دریافت معانی باطنی قرآن کاستی از مصاحبت مردم –علاقه دنیا – تعلقات شخصی-خوراک و خواب.

7.ریاضت: یعنی غلبه حال، برعلم و عقل سالک-عبور از مرحله تعارض اسما و صفات و استشمام نکهت و حدت و احدیت حق-اهتراز و شادمانی غیرقابل توصیف باطنی

8.حزن: آشنایی ممالک با عوالم معنوی وپیچیدگیهای این عوالم او را دچار غم و اندوه می سازد.

اخبات: پیشرفت درحزن دراثر عنایت خداوند پناه معشوق آرامش یافته ار خوف به هیبت می رسد.

10.تبتل: یعنی بریدن از خلق و پیوستن به حق

11.مراقبه: چشم سالک مدام درپی معشوق و به راه معشوق است.

12.استقامت: درا ین منزل سالک بیش از پیش ازحجامت صفات به سوی احدیت ذات گام برمی دارد

13.توکل :سالک دراختیار معشوق قرار می گیرد و سلوک و سیرش به اراده حق خواهد بود.

14.صبر:سالک درعین بلا و گرفتاری دم نمی زند و شکایتی نمی‌کند از دشوارترین منازل سیر وسلوک است.

فصل هشتم:

اوصاف پیشوایان

آداب و اخلاق الهی معصومان )ع( بهترین سرمشق سالکان است.

1-خلق عظیم محمد علیه السلام.

پیامبر از دنیا دهن پرنکرده و گوشه چشمی به آن نسپرد، پهلوهایش از همه تهی تر و شکمش از همه گرسنه تر بود برروی زمین غذا می خورد همانند بردگان می نشست. خودش به جامعه و کفش خودوصله می زد.

2-از علی )ع( آموز

علی مردی بودفوق العاده، درهرجهت توانمند، سخن به حق می گفت و داوری به عدل می کرد. علم و حکمت ازسراپایش فرو می بارید. از دنیا و دلخوشیهای آن فرار می کرد به تنهایی شبها پناه می برد چشمانش اشکبار بوده ودلش غرق تفکر و تأمل

3-ایثار فاطمه )ع(

فاطمه محور اشارات و عنایات الهی و حدیث کسا و پاره تن رسول خدا، بدون شک در نزول آیات اطعام پیاپی برمسکین و یتیم و اسیره همدل و همدست مولای علی )ع( بود دراوج جوانی باداشتن چنان شوهر و فرزندانی هنگامی که از پدرش شنیدکه پیش از همه از دنیا می رود شادمان شد به گونه ای که با این شادمانی، مرگ پدر را تحمل کرد حقا که زبان از توصیف ناتوان است.

4-حلم و بردباری امام حسن )ع(

امام حسن از همه بیشتر درشکل ظاهری رفتار و بزرگواری همانند پیامبر )ع( بود. پس از پدرش و غلبه معاویه برجهان و اسلام هیچ گونه توطئه و نیرنگ را برای تحقیر وآزار آن بزرگوار به کار می بستند و آن حضرت درنهایت استقامت و پایداری آن همه را تحمل می کرد تسلط برخویش درمقابل بدگویان از بزرگواری آن مرد دراخلاق است.

5-سالار بلاجویان کربلا

بهترین پاکباز طریقت برای عاشقان حقیقت حسین است. احرام او درمکه، رمزی از ترقی درمراتب شریعت به طریقت بودکه آن حضرت به یاران هشدار داد که این کار تکلیف عام نیست و نیز آسان به کف نمی آید.

6-سرور سجده گزاران

بهترین نمونه تقبل و عالی ترین سرمشق راز و نیاز با معشوق است هرگاه وضو می گرفت رنگ می باخت به او می گفتند چرا نگرانی می گفت: هیچ می دانید که دربرابر چه کسی می خواهم بایستم و درنماز سراپای وجودش می لرزید/

7-امام باقر علیه السلام

امام صادق علیه السلام می گوید: پدرم شبها به گریه و زاری می پرداخت و رو به سوی خدا کرده می گفت پروردگارا گفتی بکن، نکردم گفتی نکن بازنگشتم اینک منم و پیشگاه تو و هیچ عذری درکار نیست.

8-امام صادق علیه السلام

مذهب تشیع به نام او معروف است . از بزرگان اهل بیت است که درعلم وعمل یگانه روزگار بودتلاوت و تدبرش درقرآن سرمشق بزرگی است برای عاشقان خدا.

9-باب الوائج ، هفتمین پیشوا

پیشوای شب زنده داران و بردباران کسی که شبها را به پرستش و روزها به روزه داری و یاری مردم می پرداخت به خاطر برجستگی جایگاهش دربندگی خدا و نیکی به مردم او را عبدصالح می نامیدند. خداپرست، بخشنده ترین، دانا و بزرگوارترین مرد روزگارش بود.

10-پیشتاز مقام رضا

وارث همه فضایل علی بن ابی طالب و علی بن الحسین بود، با علم و حلم مولای متقیان وارث صبرو تحمل امام سجاد بود با کلام الهی انس دایمی داشت. هرسه روز یک بار ختم قرآن داشت با خدمتگزاران برسرسفره می نشست شبها کمتر می خوابید و روزها را روزه می داشت.

11-جواد الائمه

یکی از نمونه های محبوبیت بود او درکمتر از 10 سالگی مقام امامت رسید. با اینکه مدت عمرش کوتاه بود برکات فراوانی از آن وجود به شیعیان رسید و شاید این کوتاهی عمر خود نشان دیگری از محبوبیت او بود.

12-امام علی بن محمد )ع(

علی از گلستان نبوت بودکه با همه گرفتاریها لحظه ای از عبادت خداوند و خدمت به خلق باز نمی ایستاد.

13-یازدهمین خورشید حسن عسکری )ع(

نمونه تقوا و سرمشق بشر درپرهیز از دنیا و رویکرد به آخرت بود.

14-خورشید دوازدهم مهدی منتظر )ع(

حجت خدا و امید رهایی انسان ها خلف صالح، صاحب الزمان، قائم آل محمد و مهدی موعود که خود آیتی از رحمت و عنایت حق است.

اوصاف پیروان

شب زنده داری و تقوا و دوری از دنیا از همه بیشتر تاکید رفته است. دستگیری از درماندگان، رعایت حقوق دیگران تلاوت قرآن مهربانی باخویشاوندان زندگی کوتاه دنیا را فدای سعادت جاودان کرده واز این سودای پرسودی که خداوند در اختیارشان نهاده است غفلت نکرده با ازخود گذشتن فریب دنیا را نخورد و به رهایی خود کوشیده اند

پرستش واصلان

درآثار عارفان مسلمان در دو مورد به سقوط تکلیف از عارف اشاره شده است یکی درحال فنا که عارف ازخود بی خود شده وعقل و آگاهی ظاهری او خلل یافته است دیگر درمقام بقای پس از فنا، عارف در این مقام به دلیل دست یافتن به هدف ورسیدن به سرمنزل مقصود نیازی به عبادت ندارد زیرا عبادت برای آن بود که به هدف برسد و اکنون رسیده است اما عارفان درعمل درهیچ یک از این دو مورد، عارف را بی اعتنا به عبادت نمی دانند آنان درهر دومورد یاد شده عبادت خود را ترک نمی کنند.


مقایسه عملکردهای اجرائی بیماران مبتلا به اختلال سلوک با افراد سالم

اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان یک بیماری شایع ومهم است که عواقب منفی مهمی را برای فرد ، خانواده و جامعه در بر دارد وبار زیادی را بر سیستم مراقبت های بهداشت روانی تحمیل می کند به این دلایل ، تحقیق در مورد زمینه های علی این بیماری ( و به طور خاص زمینه های عصب روانشناختی آن )همواره یکی از اولویت های تحقیقاتی روانپزشکی کودکان و نوجوانان به شمار می
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 233 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 231
مقایسه عملکردهای اجرائی بیماران مبتلا به اختلال سلوک  با افراد سالم

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

مقایسه عملکردهای اجرائی بیماران مبتلا به اختلال سلوک با افراد سالم

چکیده

مقدمه و اهداف :اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان یک بیماری شایع ومهم است که عواقب منفی مهمی را برای فرد ، خانواده و جامعه در بر دارد وبار زیادی را بر سیستم مراقبت های بهداشت روانی تحمیل می کند. به این دلایل ، تحقیق در مورد زمینه های علی این بیماری ( و به طور خاص زمینه های عصب روانشناختی آن )همواره یکی از اولویت های تحقیقاتی روانپزشکی کودکان و نوجوانان به شمار می رود که می تواند با ارتقاء شناخت ما از فرایند های زمینه ای ایجاد بیماری ، جهت گیری های تشخیصی – و نهایتا در مانی – را بهبود بخشد. با توجه به مجموعه محدودیت های مطالعات قبلی، این مطالعه بادر نظر داشتن یک پارادیم شایع در عصب – روانشناسی این پدیده (اختلال عملکرد قشر پیشانی مغز ) ، کارکرد های عصب – روانشناختی مرتبط را در یک جمعیت ایرانی از کودکان ونوجوانان مبتلا به اختلال سلوک مورد بررسی قرار می دهد.

روش اجرا: این مطالعه ، یک بررسی مورد – شاهدی است ؛ که طی آن یک گروه 25نفره از افراد مبتلا به اختلال سلوک و ADHD همزمان در مقابل 20 بیمار مبتلا به ADHD خالص و 20فرد سالم مورد مصاحبه بالینی ، مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته (k-SADS)و تست هوش ریون قرار گرفتند . افراد واجد شرایط مطالعه ، توسط شاخص های انتخابی از مجموعه ی KANTAB (شامل IED,SOC,SWM) وتعداد دیگری از تست های عصب-روانشناختی (شامل آزمون قمار آیوا و آزمون برو/ بایست ) مورد بررسی قرار گرفتند . ضمناًشدت خشم وانواع آن براساس نمرات AARSونیز شدت پرخاشگری (براساس AQ )وشدت علائم ADHD بر اساس نمرات کانرز والدین تعیین گردید؛ ودر نهایت نتایج بدست آمده(براساس نمرات هر یک از تست های خاص عصب – روانشناختی ) با استفاده از آزمون ANOVA در نرم افزار SPSS مورد مقایسه آماری قرار گرفتند.

نتایج : در آزمون SOC گروه اختلال سلوک و ADHDهمزمان در مجموع بدترین عملکرد را داشت و گروه ADHDخالص دارای عملکرد میانه ای بود. اختلالات مشاهده شده در زمان فکر کردن اولیه در مسائل 2 و 5 حرکتی، حرکات متوسط در مسائل 3 و5 حرکتی و میزان فکر کردن بعدی در مسائل 3 حرکتی و مسائل حل شده با حداقل حرکات، بود. در اجرای آزمون SWM نیز اختلال عملکرد گروه اختلال سلوک و ADHDهمزمان در بعضی از شاخص ها ( بلوک‌های چهار و شش جعبه‌ای) و عملکرد میانه در گروه ADHD مشاهده گردید. اجرای آزمون IED نشان دهنده اختلال عملکرد نسبی گروه اختلال سلوک و ADHDهمزمان در مجموع خطاها و نیز مجموع تریال‌ها بود. عملکرد میانه گروه ADHD و فقدان عملکرد افتراقی در مراحل داخل بعدی و خارج بعدی نیز نشان داده شد. اجرای آزمون IGTنشان دهنده نمره منفی همه گروها در شاخص و تردید به طور قابل ملاحظه کمتر گروه گروه اختلال سلوک و ADHDهمزمان نسبت به گروه کنترل سالم برای انتخاب از دسته کارت‌های A بود. یک تمایل عمومی به انتخاب از دسته کارت‌ها یD و B نیز مشاهده شد. اجرای آزمون برو/ بایست: نشاندهنده اختلالاتی قابل ملاحظه در زمان واکنش به تریال‌های برو و زمان واکنش غلط درتریال‌ها ی ‌بایست در گروه‌های بالینی در بعضی از واریانت‌ها بود. خطاهای Commission نیز در یک واریانت در گروه اختلال سلوک و ADHDهمزمان بیشتر از گروه کنترل سالم بود. عملکرد گروه‌های بالینی هم جهت (ولی نه با یک شدت) بود.

نتیجه گیری : براساس جمع‌بندی این مجموعه یافته‌ها ی حاصل از مطالعات قبلی با یافته‌های مطالعه حاضر، ما اختلال سلوک وADHD همزمان را به عنوان یک اختلال خاص در طیفی که یک سوی آن بهنجاری و یک سوی دیگر آن رفتارهای ضداجتماعی شدید به همراه ADHDاست، پیشنهاد می‌کنیم. به این ترتیب شاید اختلال سلوک وADHD همزمان را بتوان نوعی شدیدتر از اختلالADHD تلقی کرد و یا ADHDرا نوعی خفیف‌تر از اختلال سلوک به همراه ADHDتلقی نمود. این فرضیه‌ای اولیه است که البته آزمودن آن نیازمند مطالعات گسترده‌تر و کامل‌تر بعدی می‌باشد.

فصل اول

کلیات


مقدمه وبیان مسئله

اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان یک بیماری روانپزشکی مهم وشایع است که به طور متوسط 5% از افراد جمعیت عمومی را درگیر می­سازد(1) و طیف اختلالات مرتبط با آن یکی از شایعترین مشکلاتی هستند که موجب ارجاع به درمانگاه­های روانپزشکی کودکان و نوجوانان می­گردند (2). مشکلات ناشی از این بیماری هم خود فرد،هم خانواده و هم جامعه را درگیر می­سازد (4-3) و بار زیادی را بر دوش سرویس­های مراقبت بهداشت روانی تحمیل می­کنند( 6-3،5). در یک مطالعه در مورد جنبه­های اقتصادی این اختلال در نوجوانان در ایالات متحده، طیفی از هزینه­هایی که که در بخش­های مختلف عمومی برای این اختلال صرف می­شود (ازجمله بخش بهداشت روانی، بهداشت عمومی، مدرسه، و سیستم قضایی مرتبط با نوجوانان) مورد محاسبه قرار گرفته است. هزینه­های مزبور شامل موارد زیر بوده­اند: داروها، سلامت عمومی، هزینه­های بستری و هزینه­های درمانی سرپایی، سیستم قضایی مربوط به نوجوانان، و مدرسه. با جمع بندی این هزینه­ها، نهایتاً نتیجه گیری شده است که هزینه­های عمومی مرتبط با اختلال سلوک برای هر فرد مبتلا به این بیماری بیش از 70000 دلار در یک دوره­ی 7 ساله است. هزینه­های عمومی برای نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک به طور قابل ملاحظه­ای از هزینه­هایی که برای اختلالات دیگر نوجوانان – از جمله شرایطی که با این اختلال نزدیکی زیادی دارند- صرف می­شود بیشتر است(3). در یک مطالعه­ی دیگر که در سال 1999 انجام شده است، نشان داده شد که هزینه­های اجتماعی سالانه برای این افراد از 15000 دلار تجاوز می­کند. در این مطالعه بیشترین هزینه­ها بر دوش خود خانواده بود( حدود یک سوم) و یک سوم دیگر هزینه­ها را سیستم مدرسه متحمل می­شد و نیز هزینه­های زیادی بر دوش سرویس­های بهداشتی، اجتماعی، و رفاهی تحمیل می­شد(7). در یک مطالعه­ی دیگر، که در لندن انجام شده بود، مولفین هزینه­هایی را که آژانس­های عمومی مختلف در مورد این اختلال متحمل شده بودند، مورد نظر قرار دادند. این هزینه­ها در درجه­ی اول عبارت بودند از هزینه­ی جرم و نیز هزینه­های سرویس­های آموزشی، سلامتی و اجتماعی. براساس نتایج این مطالعه، هزینه­های افراد مبتلا به اختلال سلوک 10 برابر افرادی بود که این اختلال را نداشتند و 5/3 برابر آنانی بود که مشکلاتی را در حوزه­ی سلوک داشتند ولی معیارهای کامل اختلال سلوک را نداشتند(4). بسیاری از این افراد در بزرگسالی نهایتاً به سمت مشکلات ضد اجتماعی شدیدتر سیر می­کنند (8) و بیماری علاوه برعوارض ناخوشایند مربوط به خود، با تشدید احتمال بسیاری از بیماری­های دیگر، باز هم بار مشکلات و هزینه­های مربوط بر فرد، خانواده و جامعه افزایش می­دهد.

به دلایل ذکر شده، تحقیق در مورد زمینه­های علی این بیماری همواره یکی از اولویت­های تحقیقاتی روانپزشکی کودکان و نوجوانان بوده و هست و بخصوص در چند دهه اخیر تلاش­های فراوانی برای درک پایه­های مغزی رفتار ضداجتماعی به عمل آمده است، به طوری که شاید بتوان گفت که به طور کلی این مجموعه اختلالات در حوزه­ی روانپزشکی کودک و نوجوان یکی از مواردی است که بیشترین بررسی­ها برروی آن صورت گرفته است. اما هنوز به رغم مطالعات فراوانی که برروی این اختلالات صورت گرفته است، در مورد آن ابهامات زیادی وجود دارد به طوری که بعضی از متخصصین اعتبار این تشخیص را زیر سوال قرار می­دهند و بچه­هایی را که به رفتارهای ضد اجتماعی مبادرت می­ورزند، افرادی با مشکلات رفتاری می­نامند، اصطلاحی که البته دربطن خود حاوی یک قضاوت منفی است و آنرا باید بیشتر یک واژه­ی غیر روانپزشکی به حساب آورد که بچه­های این چنینی را به جای آنکه بیمار تلقی کند، بد تلقی می کند. تردیدی که این دسته در مورد این بیماری ابراز می کنند از جمله بر این پایه است که تشخیصی را که بر مبنای مخالفت با موقعیت­های اجتماعی استوار است در حوزه­ی طب مناسب نمی­دانند. البته در دستورالعمل های تشخیصی فعلی - شاید برای رفع این مشکل – اشاره شده است که در زمانی که رفتار فرد واکنشی به شرایط اجتماعی خاص تلقی می­شود ویا این رفتارها علامتی از بیماری­های دیگر است، مطرح کردن این تشخیص­ها درست نمی­باشد(2). ابهام دیگری که در زمینه­ی این بیماری وجود دارد این است که آیا این اختلالات اساسا ناشی از خصوصیات فردی هستند یا شرایط محیطی. در پاسخ به این ابهام مطالعات فراوانی انجام گرفته و پاسخ فعلی به این سوال شامل ترکیبی از مسائل و زمینه­های گوناگونی است که در تعامل با یکدیگر بیماری را موجب می­شوند. نقطه نظر رایج فعلی این است که به احتمال قوی اختلال از منابع متعدد سرچشمه می­گیرد و بیانگر تعامل فرد مستعد با محیط است. این تشخیص که به صورت طرح ثابتی از رفتارها ی مخرب (disruptive) توصیف می­گردد ازنظر مفهومی با اختلال رفتار ضداجتماعی مرتبط است. مطالعات طولی نیز نشان داده­اند که در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، رفتارهای مخرب در کودکی و نوجوانی شمای ثابتی است. برعکس بسیاری ازکودکانی که چنین رفتارهایی را بروز می­دهند در بزرگسالی به اختلال شخصیت ضداجتماعی مبتلا نمی­شوند. زیر مجموعه­های مختلفی برای این بیماری پیشنهاد شده است تا بتواند مسئله­ی اختلاف در سیر و عاقبت اختلال را توجیه کند. اما ماهیت متنوع و اختلال مزبور و تفاوت­هایی که در مفهوم پردازی آن وجود دارد ، موجب می­گردد که انتخاب بهترین نحوه­ی سازماندهی تقسیم بندی­ها هنوز مورد بحث باشد. این امیدواری وجود دارد که ادامه­ی تحقیقات بیولوژیک و روانشناسی به درک درست تری از سازکارهای خاص و سایکوپاتولوژی این بیماری منجر گردد(2). در مجموع با توجه به ابهامات موجود در زمینه ماهیت این تشخیص، در حال حاضر خطوط تحقیقی زیادی در مورد این اختلال فعال می­باشند؛ یکی از خطوط مهم تحقیقی در این حوزه، شناخت ساز وکار های عصب – روانشناختی افراد مبتلا به این اختلال می­باشد. دست آوردها دراین زمینه اگر چه قابل ملاحظه­اند اما هنوز کامل نیستند. مطالعات تصویر برداری عصبی و عصب-روانشناختی در تایید این نظریه هستند که اختلال عملکرد پره فرونتال (بخصوص اوربیتو فرونتال) با صفات شخصیتی سایکوپاتیک و رفتارهای ضداجتماعی مرتبط هستند(11-9). اما در مورد عملکرد افراد سایکوپات در آزمون­های عملکرد اجرایی مرتبط با لب فرونتال، اختلاف نظرهایی وجود دارد. بعضی از مطالعات اختلال در عملکرد اجرایی مرتبط با بخش خلفی جانبی لب فرونتال را در افراد ضداجتماعی نشان داده­اند، درحالی که گروه دیگری از بررسی­ها قادر به یافتن تفاوت بین عملکرد افراد ضداجتماعی و طبیعی در این آزمون­ها نبوده­اند. یکی از توجیهات احتمالی در مورد این اختلاف نظرها می­تواند این باشد که اختلال اصلی مرتبط با سایکو پاتی می­تواند مرتبط با بخش اوربیتو فرونتال باشد و اختلالات در آزمون­های حساس به عملکرد بخش خلفی جانبی ممکن است ناشی از بیماری­های همراه (ازجمله ADHD) باشد(12). به طور کلی، در حال حاضر بسیاری از نتایج در مورد پایه های عصب – روانشناختی اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان بر پایه تعمیم مطالعات انجام شده در بزرگسالان ضداجتماعی می­باشد. تعمیمی که به نظرمی­رسد بدلیل خصوصیات تکاملی خاص کودکان ونوجوانان همواره صحیح نباشد. همچنین مطالعات انجام شده در کودکان و نوجوانان خود یافته های متناقضی را نشان می­دهند و از سوی دیگر بسیاری از مطالعات بر روی مفهوم وسیع خشونت (ونه یک اختلال پیچیده مثل اختلال سلوک) متمرکز هستند و این عوامل باز هم تعمیم نتایج و قضاوت دقیق را مشکل تر می­سازد. با توجه به مجموعه محدودیت­های مطالعات قبلی، ما قصد داریم در این مطالعه بادر نظر داشتن یک پارادیم شایع در عصب – روانشناسی این پدیده (اختلال عملکرد قشر پیشانی مغز )، یافته­های مربوطه را در یک جمعیت ایرانی از کودکان ونوجوانان مبتلا به اختلال سلوک بررسی نمائیم؛ با تأکید بر این موضوع که چنین مطالعه­ای در یک جمعیت ایرانی (با خصوصیات فرهنگی واحتمالاً فیزیولوژیک مغزی خاص) سابقه­ی چندانی ندارد و نتایج آن از این حیث نیز می­تواند جالب توجه باشد. با این امید که درک عمیق­تر از پایه­های مغزی این بیماری، راه را به سوی درمان های اختصاصی­تر در این افراد بگشاید و در کاستن از بار این بیماری مهم کمک کننده باشد.

جهت دریافت فایل مقایسه عملکردهای اجرائی بیماران مبتلا به اختلال سلوک با افراد سالم لطفا آن را خریداری نمایید