رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

تحقیق ارزیابی عملکرد سازمان با استفاده مدل تعالی سازمان EFQM

تحقیق ارزیابی عملکرد سازمان با استفاده مدل تعالی سازمان EFQM

تحقیق-ارزیابی-عملکرد-سازمان-با-استفاده-مدل-تعالی-سازمان-efqmتحقیق ارزیابی عملکرد سازمان با استفاده مدل تعالی سازمان EFQM در قالب فایل word در حجم 72 صفحه. در عصر کنونی تحولات شگرف دانش مدیریت وجود نظام ارزیابی عملکرد را اجتناب ناپذیر نموده است، به‌گونه‌ای که فقدان نظام ارزیابی در ابعاد مختلف ، اعم از ارزیابی در ...


دانلود فایل


تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش

حبوبات یکی ازمهم ترین منابع گیاهی غنی از پروتئین و دومین منبع مهم غذائی انسان به شمار می روند و نقش بسیار موثری در کنار غلات در تغذیه انسان داشته و در کشورهائی که از نظر کمی و کیفی در فقر غذائی هستند حبوبات اهمیت ویژه ای داشته و جزو اصلی رژیم غذائی مردم فقیر جهان محسوب می شوند
دسته بندی کشاورزی و زراعت
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 716 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 167
تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش

چکیده :

جهت دستیابی به الگوی کاشت و تراکم مناسب ماش در منطقه ورامین پژوهشی در مزرعه ای واقع در روستای سعید آباد ورامین به صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 4 تکرار در سال زراعی 1388 اجرا شد. تیمار های آزمایش شامل4 سطح آرایش کاشت (کاشت یک ردیف روی پشته‌های 50 سانتی‌متری، کاشت دو ردیف در روی پشته‌های50 سانتی‌متری، کاشت یک ردیف روی پشته های 60 سانتی‌متری، کاشت دو ردیف روی پشته‌های 60 سانتی‌متری) در کرت های اصلی و 4 سطح تراکم (تراکم 166666 بوته در هکتار، تراکم 200000 بوته در هکتار، تراکم 333333 بوته در هکتار و تراکم 400000 بوته در هکتار) در کرت های فرعی بود. رقم مورد استفاده در این پژوهش، رقم اصلاح شده پرتو بود. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد دانه از تیمار آرایش کاشت چهارم و تراکم سوم با 3075 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که نسبت به تیمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول با میانگین 1291 کیلوگرم در هکتار، 58 درصد برتری نشان داد . بالاترین تعداد غلاف در بوته و دانه در غلاف و شاخص برداشت از تیمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول به ترتیب با 03/32 عدد و 5/10عدد و 42/30 درصد به دست آمد. شاخص سطح برگ با 84/2 از تیمار آرایش کاشت دوم و تراکم چهارم بالاترین میزان و تیمار آرایش کاشت سوم و تراکم کاشت اول با 45/1 کمترین میزان را به خود تخصیص دادند. سرعت رشد محصول نیز تحت تاثیر هر دو عامل آزمایش قرار گرفت. بیشترین میزان از تیمار آرایش کاشت دوم و تراکم چهارم با 32/12 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهی حاصل شد. بالاترین میزان سرعت جذب خالص از تیمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول با 17/1 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهی به دست آمد و کمترین مقدار نیز از تیمار آرایش کاشت دوم و تراکم دوم با 31/4 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهی حاصل شد. در نهایت می توان بیان نمود که استفاده از آرایش کاشت دو ردیف بر روی پشته های 60 سانتی متری و تراکم 3/33 بوته در متر مربع برای دستیابی به حداکثر محصول ماش در منطقه، مناسب می باشد.

فصل اول

کلیات

1-1- اهمیت و خواص حبوبات

حبوبات یکی ازمهم ترین منابع گیاهی غنی از پروتئین و دومین منبع مهم غذائی انسان به شمار می روند و نقش بسیار موثری در کنار غلات در تغذیه انسان داشته و در کشورهائی که از نظر کمی و کیفی در فقر غذائی هستند حبوبات اهمیت ویژه ای داشته و جزو اصلی رژیم غذائی مردم فقیر جهان محسوب می شوند.

میزان انرژی در حبوبات معادل غلات بوده و از نظر اسیدهای آمینه (به خصوص لایسین) غنی هستند. با توجه به داشتن ریشه های عمیق، لگوم ها، علاوه بر تحمل شرایط خشکی که جهت کشت در مناطق خشک توصیه می شود از توانایی تثبیت نیتروژن نیز برخوردار هستند که موجب بهبود حاصلخیزی خاک اعم از خواص فیزیکی، شیمیائی و زیستی شده و نقش مهمی را در پایداری نظام کشاورزی ایفا می کنند. به همین خاطر حبوبات در تناوب زراعی جایگاه خاصی داشته و دامنه سازگاری وسیعی دارند. درعرض های جغرافیائی و دامنه های حرارتی مختلف اعم از مناطق گرمسیری و سردسیری قابل کشت می باشند. این محصولات هم به طور منفرد و هم به صورت کشت مخلوط با سایر محصولات قابل کشت هستند.

رشد جمعیت و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور در دو دهه اخیر باعث شده تا مصرف مواد پروتئینی به خصوص گوشت قرمز افزایش چشمگیری یابد. بر این اساس افزایش تولید مواد پروتئینی به ویژه پروتئین های گیاهی که منابع ارزشمندتری در تغذیه هستند ، اجتناب ناپذیراست. ازطرفی حبوبات منبع مناسبی برای تغذیه احشام و حیوانات محسوب می شوند.

ماش، در کشورهای پر جمعیتی نظیر هندوستان با مصرف سرانه 7/11 کیلوگرم، سهم بیشتری در رژیم غذائی مردم نسبت به سایر کشورها دارند. در کشور ما مصرف سرانه ماش 8/4 کیلوگرم است. اگر چه مصرف آن از متوسط جهانی(1/6 کیلوگرم) پائین تر است ولی نقش مهمی در تغذیه افراد کم درآمد ایفا می کند. لذا افزایش تولید حبوبات به عنوان مکمل منابع پروتئینی در برنامه های توسعه اقتصادی کشور مورد توجه قرارگرفته است.

لگوم ها متعلق به تیره Fabaceae و زیر تیره Papilionoideae هستند. از نظر حجم تولید، غلات به دلیل تولید کربوهیدرات ها که بخش عمده رژیم غذایی انسان و دام را شامل میشوند، مهم ترین گیاهان هستند.از طرف دیگر بر اساس تعداد جنس و گونه مورد استفاده انسان، بقولات تا به حال پر مصرف ترین خانواده گیاهی هستند. لگوم ها جهت تولید مواد شیمیایی، مواد معطر، الوار سوخت، سر شاخه های علوفه ای ، علوفه، گیاهان پوششی،کود سبز، دانه و غذا استفاده می شوند.

حبوبات با داشتن پروتئینی در حدود 20 درصد و گاهی بیشتر نقش مهمی در تأمین پروتئین مورد نیاز انسان دارند. در کشورهایی که تولیدات دامی و محصولات کشاورزی آنها کم است، حبوبات در تغذیه‌ انسان می توانند یک مکمل غذایی و خوبی برای غلات محسوب شوند.

میزان پروتئین در غذاهای حیوانی معمولاً کمتر از میزان پروتئین در منابع گیاهی است ولی پروتئین‌های موجود در غذاهای حیوانی به علت داشتن تعداد اسید آمینه های بیشتر و مقدار بیشتر اسیدهای آمینه، با ارزش‌تر از پروتئین های گیاهی می‌باشند (مجنون حسینی، 1375).

با ترکیب پروتئین های گیاهی و حیوانی می‌توان کمبود اسیدهای آمینه را برطرف کرد. بنابراین در مواردی که پروتئین غلات و حبوبات با هم مصرف شوند توازن اسیدهای آمینه و مخلوط پروتئین از نظر کیفیت بهتر از حالتی است که هر کدام به تنهائی مصرف شوند (کوچکی، 1368).

همچنین این گیاهان به عنوان گیاهان جایگزین، با ارزش هستند اما در شیوه های زراعی و تحقیقات کشاورزی کمتر مورد توجه واقع شده اند (احمدی ،1387).

دانه های خشک و خوراکی لگوم ها را حبوبات[1] می گویند.

زراعت حبوبات سریع ترین راه افزایش تولید پروتئین در کشورهای در حال توسعه آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین است. پتانسیل عملکرد حبوبات بالا و به 3000 – 2500 کیلوگرم در هکتار می رسد ولی بنا به دلایلی از جمله عوامل اکولوژیکی، فقدان فرصت و موقعیت برای تولید حبوبات، ضعف در تکنولوژی پس از برداشت کمبود تحقیقات بنیادی، محدودیت اجتماعی_ اقتصادی، فقدان مدیریت زراعی مناسب و عدم دسترسی کافی به بذور اصلاح شده و باکتری های ریزوبیوم، میزان عملکرد آنها در اکثر کشورها پایین است.

حبوبات در حاصلخیزی خاک مؤثر بوده و علاوه بر عدم نیاز چندان به نیتروژن، هر ساله مقادیری نیتروژن از طریق فرایند تثبیت، به خاک می‌افزایند. این گیاهان به دلیل کوتاهی فصل رشد و لطافت بقایای گیاهی بر جای گذاشته، گیاهان مناسبی برای قرار گرفتن قبل از محصولات پاییزه و پس از محصولات وجینی و دیررس هستند (باقری و همکاران، 1376).

شاخص برداشت پایین در این گیاهان باعث شده مواد تولید کمتری از بخش های رویشی به غلاف ها منتقل شوند. همچنین رشد نا محدود و ریزش گل ها و غلاف ها سبب کاهش عملکرد می گردد.

هنوز مشخص نشده که آیا ریزش گل و غلاف مربوط به محدودیت دسترسی به مواد غذایی، عدم تعادل هورمونی و یا اثر متقابل نور و دماست. در حقیقت تمامی این عوامل بایستی همزمان جهت برطرف کردن محدودیت تولید در حبوبات بررسی شوند (صادقی پور ،1380).

1-1-1- تاریخچه و پیدایش ماش

ماش با نام علمی (Vigna radiate L.) در انگلیس با نام Green gram، Mung bean و یا Golden gram خوانده می‌شود. نام علمی قدیمی آنRoxb. Phaseolus aureus بوده است (کوچکی، 1368). امروزه این امر مشخص است که ماش زراعی از راسته‌ نیامداران، تیره‌ بقولات، زیر‌تیره‌ پروانه آساها، قبیله‌ Phaseolus، جنس Vigna و گونه‌ Radiata می‌باشد. جنس Phaseolus که توسط لینه معرفی گردیده بود در آن زمان بسیار بزرگ و ناهمگن بود و شامل گونه‌هایی می‌گردید که خامه‌ پیچ خورده‌ یا انحنا دار داشته و این خصوصیت، آن را از جنس های Dolikhus و Vigna که دارای خامه‌ زاویه‌دار (کمتر یا بیشتر از90 درجه) می‌باشند تفکیک می نمود. گیاه شناسان بعدی این تصور را نادرست انگاشته و بعضی از گونه‌ها را به جنس های موجود دیگر و یا جنس های تازه شناسائی شده انتقال دادند. گام مهم در راه طبقه‌بندی طبیعی تر و واقعی مخلوط Phaseolus-Vigna توسط ویلزک[2] برداشته شد که ماش را به جنس Vigna منتقل کرد. بنا به تصور او جنس Vigna دارای دو مشخصه‌ برجسته است، اولاً گوشوارکها درست در زیر محل خروج برگ و یا شاخه‌ها قرار دارند، ثانیاً خامه‌ منقار مانند در طرف دیگر کلاله امتداد یافته است.

جنس Vigna شامل حدود 150 گونه بوده که در هفت زیر جنس به نام های Vigna، Ceratotropis، Lasiospron، Plectotropis، Sigmoidotropia، Haydonis و Macrorhynchus تقسیم می‌شوند (کوچکی، 1368).

اگر چه گیاهان واقع در گروههای مختلف متفاوت به نظر می‌آیند، ولی پیوستگی مشخصی بین گونه‌های این گروهها وجود دارد و آن بخاطر وجود فرمهای حد واسط می‌باشد.

زیر جنس سراتوتروپیس یک دسته‌ مشخص، همگن و یکنواخت با منشأ آسیایی است که تمام خصوصیات بارز و مشخصه‌ جنس ویگنا در آن به طرز مشهودی تظاهر یافته است (قوامی، 1376).

این خصوصیات مهم به قرار زیر می‌باشد:

1- گوشوارک ها درست در زیر محل خروج برگ و ساقه قرار دارند.

2- میان گره در روی محور گل آذین بسیار متراکم می‌باشد.

3- خامه در طرف دیگر کلاله امتداد یافته است.

4- دانه‌ گرده سه سوراخه بوده و دارای سطح مشبک و غده‌ای می‌باشد.

این زیر جنس شامل 16 یا 17 گونه بوده که عمدتاً آسیایی می‌باشند و از آنها شش گونه‌ Aconitifolia، Angularis، Mungo، Radiata، Trilobata و Umbellata در مناطق مختلف قاره‌ آسیا با گستردگی متفاوت کشت و کار می‌گردند. آنها توسط خصوصیات مختلفی نظیر تعداد و چگونگی فرورفتگی برگچه‌ها شکل گوشوارکها، نحوه‌ی جوانه‌زنی، کرکدار بودن یا بی کرک بودن گیاه و غلافهای آن و نهایتاً چگونگی چشم دانه از یکدیگر به راحتی قابل تمییز می باشند (قوامی، 1376). در این میان ماش معروف ترین گونه‌ زراعی است که به همراه ماش سیاه در مناطق زیادی از آسیا مورد کشت قرار می گیرد.

1-1-2- منشا و پراکندگی جغرافیایی ماش

منشا و پراکندگی برخی از گونه‌های زراعی چندان معلوم نیست، اما عموماً قضاوت ها و استنباط ها بر مبنای گونه‌های وحشی به عنوان جد احتمالی این گونه ها استوار است.

از این نظر Vigna sublobata و Vigna trilobata حایز اهمیت می باشد (قوامی، 1376).

اشکال وحشی ماش سبز در سطح وسیعی از مناطق گرمسیر جنوب، جنوب شرقی و شرق آسیا و شمال استرالیا پراکنده شده‌اند (مجنون حسینی، 1375).

این احتمال که Vigna sublobata جد نهایی هر دو گونه‌ Vigna radiata و Vigna mungo می‌باشد بسیار قوی بوده و توسط آزمایشات بسیاری از جمله بررسی الگوهای الکتروفورتیکی پروتئین دانه، چند شکلی طول قطعات برشی[3] و قطعات تکثیر یافته‌ تصادفی[4] مورد تأیید قرار گرفته است (قوامی، 1376).

این گونه بسیار شبیه به Vigna radiata بوده، به طوری که برخی از متخصصان رده‌بندی ترجیح می‌دهند آن را وارتیه‌ var. Sublobata Vigna radiata و نوع زراعی آن را Vigna radiata بنامند.

علاوه بر وجود فسیل ها و دست نوشته‌هایی دال بر زراعی شدن ماش در هند، مطالعات بعدی بر روی نمونه‌های زنده‌ای که جدیداً یافت شده‌اند، حاکی از آن است که این گونه در منطقه‌ وسیعی از قاره‌ هند تمرکز یافته و از آنجا به طرف غرب در مناطق ساحلی شرق آفریقا و ماداگاسکار توسعه ‌یافته است. پراکندگی ماش بیشتر به قسمت شرقی مناطق گرمسیر آسیا محدود بوده و از هندوستان به اندونزی و جنوب چین گسترش یافته است.

به اعتقاد واویلوف و گیاه شناسان جدید ماش سبز از هندوستان و آسیای مرکزی منشأ یافته و هندوستان به احتمال قوی اولین منطقه‌ زراعی شدن ماش سبز بوده و دارای تنوع زیادی از فرم های زراعی، وحشی و نوع هرز این گیاه است (مجنون حسینی، 1375).

1-1-3- خصوصیات مورفولوژیکی ماش

ماش زراعی گیاهی است یکساله، بوته‌ای یا نیمه رونده به ارتفاع 15-90 سانتی متر و یا بیشتر که دارای ریشه‌های مستقیم با گره‌های درشت و شاخه‌های زیاد می‌باشد. این شاخه‌ها مخصوصاً در قسمت بالایی دارای موهای زیاد، خاردار، خمیده و یا باز می‌باشند. شاخه‌ مرکزی بوته تقریباً ایستاده، ولی شاخه‌های جانبی نیمه ایستاده هستند. برگ ها مرکب و متشکل از سه برگچه‌ بزرگ به رنگ سبز روشن یا تیره بوده که تخم‌مرغی و یا لوزی تخم‌مرغی می‌باشند. برگ ها دارای دمبرگ طویل بوده به قسمی که دمبرگ برگ های پایینی 15-8 و گاهی 20 سانتی متر طول دارد. طول دمبرگ های برگچه‌های جانبی در حدود 6-3 میلی متر و طول دمبرگ برگچه‌ اصلی حدود 30 میلی متر می‌باشد. گوشوارک ها دوکی- تخم‌مرغی بوده و حدود 10 تا 15 سانتی متر طول دارند و درست از زیر برگ ها و شاخه‌ها خارج می‌شوند و گل ها کوچک و به رنگ زرد متمایل به سبز یا لیمویی بوده و به صورت خوشه‌های متراکم و جانبی بر روی دمگلی بلندتر قرار دارند. هر خوشه شامل 20-10 گل می‌باشد که در زمان شکفتن تنها 8-5 عدد از آنها باز می‌شوند. کاسه‌ گل از 5 کاسبرگ طویل تشکیل شده که کم و بیش به گلبرگ ها چسبیده اند. طول کاسبرگ 4-3 میلی متر بوده که در قسمت ابتدایی بهم چسبیده بوده و در قسمت بالا 5 دندانه را تشکیل می‌دهند (مجنون حسینی، 1375).

اگر در هنگام گرده افشانی آب و هوا بارانی باشد تشکیل دانه ها تحت تأثیر قرار گرفته و دانه کمتری تولید خواهد شد. نحوه‌ جوانه زنی ماش از نوع اپی‌جیل[5] (بالای زمینی) است. غلاف ها باریک و استوانه‌ای به اندازه‌ 4 تا 10 در 5/0 سانتی متر می‌باشند که در بالا باریک و در پایین پهن می‌شود. رنگ غلاف ها در حالت نارس سبز روشن تا تیره و پس از رسیدن به رنگ قهوه‌ای، قهوه‌ای متمایل به سبز یا خاکستری و کرم در می‌آیند (مجنون حسینی، 1375).

معمولاً روی غلاف ها موهای ستوز برگشته و یا نیمه باز به رنگ قهوه‌ای و به طول 1 میلی متر دیده می‌شوند. دانه‌ها به رنگ زرد متمایل به سبز تا زیتونی، سبز تیره و حتی سیاه، استوانه‌ای و اندازه‌ی آنها حدوداً سه تا چهار میلی متر می‌باشد (تاون سند, 1974)

سطح خارجی بذرها به صورت کدر و براق دیده می‌شود (خیالپرست، 1370).

بذور رسیده‌ی ماش در حدود 4 ماه پس از کاشت برداشت می‌شوند و وزن هزار دانه‌ی آن بین 30 تا 40 گرم می‌باشد. بذور رسیده ماش حدود 4 ماه پس از کاشت آماده برداشت می شوند(احمدی ،1387).

1-1-4- خصوصیات رشد

نحوه رشد در حبوبات به دو شکل دیده می شود:

1) شکل بوته ای (گل ها انتهائی و رشد محدود) مثل نخود، باقلا ، عدس. همزمان با گلدهی رشد رویشی متوقف می شود.

2) شکل رونده (گل ها غیر انتهائی و رشد نا محدود) مثل لوبیاها و ماش. همزمان با ظهور گلها رشد رویشی نیز ادامه دارد.

از مزایای شکل بوته ای همزمانی گلدهی، همزمانی رسیدن و تولید دانه است که امکان برداشت مکانیزه به علت بالاتر بودن اولین انشعاب فرعی از سطح خاک وجود دارد ولی عملکرد پائین است.

از مزایای فرم رونده تولید علوفه و کود سبز را می توان نام برد. با این وجود برای تولید دانه شکل بوته ای ارجح تراست.

1-1-5- خصوصیات جوانه زنی

حبوبات به دو صورت جوانه می زنند :

1) به صورت اپی جیل[6] که در این حالت لپه بیرون از خاک قرار می گیرند مثل انواع لوبیا

2) به صورت هیپوجیل[7] که در این حالت لپه زیر خاک می رود.

اگر محور زیر لپه (هیپوکوتیل) رشد کند و لپه بالای خاک بیاید اپی جیل و اگر محور بالای لپه (اپی کوتیل) رشد کند و لپه زیرخاک برود هیپوجیل گفته می شود.

از معایب اپی جیل به علت سطح زیاد لپه ها خروج لپه ها از خاک مخصوصا خاک های سخت و خشک به سختی انجام شده و موجب کاهش درصد سبزشدن می گردد. بنابراین برای برطرف کردن این مشکل پوکی و نرم بودن خاک و حفظ رطوبت خاک با انجام آبیاری دوم پس از 3-2 روز از آبیاری اول در خاک های سنگین لازم است.

مزیت اپی جیل این است که لپه ها فتوسنتز بیشتری در مراحل 4-2 برگی نسبت به هیپوجیل دارند که در تثبیت گیاه موثراست.

1-1-6- مشخصات اکولوژیکی و زراعی ماش

ماش در محدوده‌ وسیعی از عرض جغرافیایی (از خط استوا تا 40 درجه عرض شمالی یا جنوبی) و در مناطقی کشت می‌گردد که متوسط درجه حرارت شبانه روز در طول دوره‌ رشد گرم تر از 20 درجه‌ سانتی گراد باشد (مجنون حسینی، 1375).

حبوبات از نظرتحمل گرما و سرما دو تیپ هستند . تیپ های سرما دوست که در زمان رشد چندین درجه زیر صفر را تحمل می کنند. مثل نخود، عدس، باقلا که این تیپ ها روز بلند هستند و تیپ های گرما دوست که در دمای زیر صفر به شدت آسیب می بینند مثل ماش، لوبیا معمولی و چشم بلبلی. این تیپ ها روز کوتاه هستند.

حساسیت به خشکی در حبوبات به صورت زیراست:

متحمل ترین نخود < عدس < لوبیا چشم بلبلی < ماش < لوبیا معمولی < باقلا حساس ترین

حساسیت به شوری در حبوبات به صورت زیراست:

متحمل ترین باقلا > لوبیا چشم بلبلی > ماش > نخود > عدس > لوبیا معمولی حساس ترین

ماش گیاهی است گرمسیری که معمولاً در دمای بالاتر از 16 درجه سانتی گراد رشد می کند و در دمای کمتر از (1- درجه) از بین می رود. این گیاه تابستانه بوده و دارای نیاز حرارتی زیاد و به آب و هوای گرم سازگار است (خیالپرست،1370).

مجموع حرارت مؤثر برای رشد و نمو ارقام دیررس 2400-2300 ، ارقام متوسط رس حدود 2000-1800 و در ارقام زودرس 1800-1600 درجه‌ سانتی گراد می‌باشد (مجنون حسینی، 1375).

دمای مناسب برای رشد و نمو ماش 30-25 درجه‌ سانتی‌گراد است و تا 45 درجه‌ سانتی‌گراد را تحمل می‌کند. انواع پاکوتاه ماش نسبت به انواع پابلند آن به درجه حرارت کمتری نیاز دارند. درجه حرارت لازم برای جوانه زدن آن 8 درجه سانتی گراد و چنانچه در طول رشد دما کمتر از 12 درجه باشد به خوبی رشد نمی کند. ماش در مناطق خشک نیمه گرمسیر و گرمسیر، مانند ایران فقط تحت شرایط آبی محصول می دهد. این گیاه به خشکی مقاوم بوده و به ماندابی حساس است. عملکرد دانه و گره بندی در اثر ماندابی کاهش می یابد.

ماش گیاهی است روز کوتاه اما تعداد کمی از واریته های آن به طول روز بی تفاوت هستند. ماش جزو گیاهان روز کوتاه بوده و روزهای بیش از 14 ساعت برای رشد این گیاه مناسب نیست. به طور کلی اگر روزها بلند باشند، نمو آن به تعویق خواهد افتاد. البته عده‌ معدودی از ارقام ماش به طول مدت روشنایی واکنش نشان نمی‌دهند. ماش در مناطق بارانی و خشک کشت می‌شود لیکن مناسب مناطق مرطوب و گرمسیر نمی‌باشد و بارندگی شدید هنگام گل دادن برای آن بسیار مضر است. حتی بادهای مرطوب مانع لقاح گل های بارور در ماش می گردند.

ماش در مناطق خشک، نیمه خشک، نیمه ‌گرمسیر و گرمسیر فقط تحت شرایط آبیاری محصول خوبی تولید می‌کند. در مناطق مرطوب و گرمسیر هندوستان ماش هم در فصل مرطوب و هم در فصل خشک کشت می‌گردد. در فصل مرطوب به آبیاری احتیاجی نداشته و در فصل خشک تا 5 بار آبیاری می‌گردد (مجنون حسینی، 1375).

با افزایش ارتفاع از سطح دریا، گلدهی به تعویق می افتد که این امر احتمالا به دلیل کاهش دماست. ماش سبز در تابستان با تشعشع زیاد و همچنین در فصل بهار زمانی که آسمان ابری است می تواند رشد نماید.

این گیاه به صورت مخلوط با گیاهان بلندی مثل ذرت، لپه هندی و حتی نارگیل قابل کشت است البته مشاهده شده که در شرایط سایه عملکرد ممکن است بیش از 50 درصد نسبت به شرایط نور کامل کاهش یابد (صادقی پور ،1380).

ماش در خاک های مختلف قادر به رشد بوده و در خاک های سبک و غنی از مواد آلی یا اراضی لومی زهکش‌دار و شنی لومی محصول خوبی می‌دهد. اما در خاک های مرطوب سرد و رسی و خاک های آهکی موفقیت چندانی ندارد، به طوری که در خاک های آهکی قلیایی دچار کلروز (زردی) می‌شود. بهترین pH خاک برای کشت ماش بین 6- 5/5 بوده و در نواحی رسوبی واکنش اسیدیته‌ خاک جهت کشت ماش نبایستی بیش از 5/5 باشد (مجنون حسینی، 1375).

1-1-6-1- تأمین آب

ماش سبز در هندوستان عمدتاً به صورت دیم کشت می شود. ماش سبز گیاهی است عمدتا دارای رشد نامحدود به همین دلیل برای جذب مواد پرورده بین مخازن رویشی و زایشی رقابت وجود دارد. محدودیت منابع به خصوص در مراحل گلدهی و غلاف دهی دیده می شود و بنابراین بهبود شاخص سطح برگ و نیز دوام سطح برگ این گیاه در بهبود عملکرد دانه بسیار موثر می باشد. ماش گیاهی سه کربنه و میزان سرعت رشد و رشد نسبی در آن در مقایسه با غلات پایین تر است. تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف و وزن دانه اجزای اصلی عملکرد می باشد. میزان آب قابل استفاده با توجه به دوره‌ رشد محصول 400-300 میلی متر می باشد. حداقل آب مصرفی روزانه 3 میلی متر بوده و با توجه به فصل رشد می تواند به بیش از 5/4 میلی متر در روز نیز برسد. دوره‌ بحرانی تأمین آب، مراحل گلدهی و رشد غلاف ها می باشد. یک یا دو آبیاری سبک در مراحل بحرانی جهت افزایش عملکرد توصیه شده است. در عین حال بایستی در این مراحل از غرقاب شدن خاک جلوگیری نمود زیرا موجب 60 تا 72 درصد کاهش عملکرد می گردد. مشاهده شده که زیادی آب و تنش رطوبتی در مراحل گلدهی و رشد غلاف ها باعث کم شدن تعداد غلاف ها و وزن دانه ها شده که منجر به کاهش عملکرد می شود (سرلک، 1386).

1-1-6-2- نیاز کودی

یک تن ماش سبز حدود kg 40 نیتروژن، kg 4-3 فسفر، kg 12-10 پتاس، kg 5/1-1 کلسیم و kg 2-5/1 گوگرد و منیزیم از خاک جذب می‌کند. به منظور ثبات در عملکرد لازم است این مواد مجدداً به خاک اضافه شوند. مصرف kg/ha 15-10 نیتروژن به عنوان شروع کننده (استارتر) جهت رشد اولیه‌ گیاه کافی است.

با توجه به آزمایش خاک و مدیریت زراعی کاربرد kg/ha 50-30 فسفر موجب بروز واکنشی مطلوب از سوی گیاه می شود. افزایش عملکرد ناشی از مصرف فسفر مربوط به افزایش تعداد غلاف در گیاه، تعداد دانه در غلاف و وزن دانه ها است. فسفر موجب افزایش تعداد گرهک های ریشه می گردد (سرلک، 1386).

در کاشت ماش پس از برنج و یا زمین های فقیر از نظر عنصر روی، مصرف 25-15 کیلوگرم در هکتار سولفات روی عملکرد را بهبود می بخشد. این نکته جالب است که ماش سبز با قارچ ریشه (مایکوریزا)[8] نیز همزیستی داشته و به همین دلیل مقادیر زیادی فسفر، روی و مولیبدن جذب می نماید. به علاوه تلقیح با قارچ ریشه وزن ریشه و اندام های هوایی را افزایش می دهد. سایر مواد غذایی که ماش سبز به آنها نیاز دارد شامل: گوگرد، مولیبدن، آهن و منیزیم می باشند (احمدی ،1387).


جهت دریافت فایل تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش لطفا آن را خریداری نمایید


اصول و نحوه عملکرد میکروکنترلرها

میکروکنترلرها ، برای کنترل و نظارت بر ابزارها (شاید توسط یک رابط تک بیتی)، مدارات داخلی و نیز دستور العملهایی برای عملیات ورودی خروجی زمان بندی اتفاقات و فعال کردن و تعیین اولویت کردن وقفه های ناشی از محرک های خارجی دارند
دسته بندی برق ، الکترونیک و مخابرات
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 60 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
اصول و نحوه عملکرد میکروکنترلرها

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

اصول و نحوه عملکرد میکروکنترلرها

مقدمه:

از آنجایی که ساخت و ارائه پروژه یکی از مهمترین ارکان تحصیل یک دانشجو در رشته الکترونیک میباشد لذا انتخاب و ارائه پروژه ای متناسب با رشته تحصیلی بسیار شایان اهمیت است.

پروژه ای که در اینجا به بررسی آن می‎پردازیم به ما این امکان را می‎دهد که اطلاعات را در باند 433M بین دو میکروکنترلر انتقال دهیم این کار بصورت بی سیم و بدون استفاده از پورت سریال صورت گرفته ما در این پروژه ابتدا از ماژولهای RF استفاه کردیم اما به دلیل ساخت نامناسب آنها و فرکانس بالایی که ما در آن کار می کردیم شاهد نویزهایی بودیم که نتیجه دلخواه را به ما نمی داد بنابراین برای اخذ نتیجه بهتر تصمیم بر استفاده ازکیتهای PT گرفتیم. PT ها به ما این امکان را می دادند که با کد کردن اطلاعات در برد فرستنده آنها را بدون هیچ پارازیتی درگیرنده ببینیم البته برنامه نویسی مربوط به PT ها نقش مهمی را در این امر ایفا می‎کند که ما در پیوست برنامه فرستنده و گیرنده را خواهیم دید.

بدین ترتیب هر عددی که ما در برد و فرستنده بوسیله کیبرد انتخاب می کنیم پس از نمایش روی LCD بوسیله pt22 کد می‎شود و به برد گیرنده فرستاده می‎شود pt22 وظیفه Dcode کردن دیتا را به عهده دارد و پس از بازگشایی کد میکرو آن را روی LCD نمایش می‎دهد.

فهرست مطالب

مقدمه

فصل 1: اصول و نحوه عملکرد میکروکنترلرها

فصل 2: اصول و نحوه عملکرد فرستنده ها و گیرنده های رادیویی

فصل 3: مدار فرستنده و گیرنده

فصل اول :

اصول و نحوه عملکرد میکروکنترلرها

1-1) آشنایی با میکروکنترلرها

گر چه کامپیوترها تنها چند دهه ای است که با ما همراهند، با این حال تأثیر عمیق آنها بر زندگی ما با تأثیر تلفن، اتومبیل و تلویزیون رقابت می کنند … تصور ما از کامپیوتر معمولاً «داده پردازی» است که محاسبات عددی را بطور خستگی ناپذیر انجام می‎دهد.

ما کامپیوترها را به عنوان جزء مرکزی بسیاری از فرآورده های صنعتی و مصرفی از جمله درسوپرمارکت ها،‌ داخل صندوق های پول و ترازو، در اجاق ها و ماشین های لباسشویی،‌ ساعتهای دارای سیستم خبر دهنده و ترموستات ها، VCR ها و … در تجهیزات صنعتی مانند مته های فشاری و دستگاه های حروفچینی نوری می یابیم. در این مجموعه ها کامپیوترها وظیفه «کنترل» را در ارتباط با «دنیای واقعی»، برای روشن و خاموش کردن وسایل و نظارت بر وضعیت آنها انجام می دهند. میکروکنترلرها (برخلاف ریزکامپیوترها و ریز پرازنده ها) اغلب در چنین کاربردهایی یافت می‎شوند.

با این که بیش از بیست سال از تولد ریزپردازنده ها نمی گذرد، تصور وسایل الکترونیکی و اسباب بازیهای امرزوی بدون آن کار مشکلی است. در 1971 شرکت اینتل، 8080 را به عنوان اولین ریزپردازنده موفق عرضه کرد.

مدت کوتاهی پس از آن شرکت موتورولا، RCA و سپس تکنولوژی MOS و شرکت زایلوگ انواع مشابهی را به ترتیب به نامهای 6800 و 1801 و 6502 و Z80 عرضه کردند. گر چه این IC ها (مدارهای مجتمع) به خودی خود فایده ای زیادی نداشتند اما به عنوان بخشی از یک کامپیوتر تک بورد یا SBC ، به جزء مرکزی فرآورده های مفیدی برای آموزش طراحی با ریزپردازنده ها تبدیل شدند. از این SBC ها که به سرعت به آزمایشگاه های طراحی در کالج ها و شرکهای الکترونیک راه پیدا کردند می‎توان برای نمونه از D2 ساخت موتورولا، KIM-1 ساخت Mos Technology و SCK-85 متعلق به شرکت اینتل نام برد.

«ریزکنترلگر» قطعه ای شبیه به ریز پردازندها ست در 1976 اینتل 8748 را به عنوان اولین قطعه ی خانواده ی ریزکنترلرگرهای MCS-48TM معرفی کرد. 8748 با 17000 ترانزیستور در یک مدار مجتمع شامل یک CPU ، 1 کیلوبایت EPROM ، 64 بایت RAM ،‌27 پایه ورودی - خروجی (I/O) ویک تایمر 8 بیتی بود.

این IC و دیگر اعضای MCS-48TM که پس از آن آمدند، خیلی زود به یک استاندارد صنعتی در کاربردهای کنترل گرا تبدیل شدند. جایگزین کردن اجزاء الکترومکانیکی در فرآورده هایی مثل ماشینهای لباسشویی و چراغ های راهنمایی از ابتدای کار یک کاربرد مورد توجه برای این میکروکنترلرها بودند و همین طور باقی ماندند. دیگر فرآورده هایی که در آنها می‎توان میکروکنترلر را یافت عبارتند از اتومبیلها، تجهیزات صنعتی، وسایل سردرگمی و ابزارهای جانبی کامپیوتر (افرادی که یک PC از IBM دارند کافی است به داخل صفحه کلید نگاه کنند تا مثالی ازیک میکروکنترلر را در یک طراحی با کمترین اجزاء ممکن ببینند).

توان ، ابعاد و پیچیدگی میکروکنترلرها با اعلام ساخت 8051 یعنی اولین عضو خانواده میکروکنترلر MCS-51TM در 1980 توسط اینتل پیشرفت چمشگیری کرد. در مقایسه با 8084 این قطعه شامل بیش از 60000 ترانزیستور، 4K بایت ROM ،‌128 بایت RAM ، 32 خط I/O، یک درگاه سریال و دو تایمر 16 بیتی است که از لحاظ مدارات داخلی برای یک IC ، بسیار قابل ملاحظه است.

امروزه انواع گوناگونی از این IC وجو ددارند که به طور مجازی این مشخصات را دو برابر کرده اند. شرکت زیمنس که دومین تولید کننده قطعات MCS-51TM است ، SAB 80515 را بعنوان یک 8051 توسعه یافته در یک بسته ی 68 پایه با 6 درگاه (پورت) I/O بیتی، 13 منبع وقفه و یک مبدل آنالوگ به دیجیتال با 8 کانال ورودی عرضه کرده است. وخانواده ی 8051 به عنوان یکی از جامعترین و قدرتمندتر ین میکروکنترلرهای 8 بیتی شناخته شده و جایگاهش را به عنوان یک میکروکنترلر مهم برای سالهای آینده یافته است.

2-1) مقایسه ی ریزپردازنده ها با میکروکنترلرها

فرق یک میکروکنترلر با یک پردازنده چیست؟ با این سوال از سه جنبه می‎توان برخورد کرد:

1-2-1) معماری سخت افزار

در حالی که ریزپردازنده یک CPUی تک تراشه ای است، میکروکنترلر در یک تراشه ی واحد شامل یک CPU و بسیاری از مدارات لازم برای یک سیستم میکروکامپیوتری کامل است. اجزای داخل خط چین بخش کاملی از اغلب IC های میکروکنترلر هستند (شکل 2-1). علاوه بر CPU میکروکنترلرها شامل ROM, RAM یک رابطه سریال، یک رابط موازی، تایمر و مدارات زمان بندی وقفه هستند که همگی در یک IC قرار دارند. البته مقدار RAM روی تراشه حتی به میزان آن در یک سیستم میکروکامپیوتری کوچک هم نمی رسد ولی این مساله محدودیتی ایجاد می‎کند برای کاربردهای میکروکنترلر بسیار متفاوت است.

یک ویژگی مهم میکروکنترلرها، سیستم وقفه موجود در آنهاست. میکروکنترلرها به عنوان ابزارهای کنترلرگرا، اغلب برای پاسخ بی درنگ به وقفه ها - محرک های خارجی- مورد استفاده قرار می گیرند، یعنی باید در پاسخ به یک «اتفاق» سریعا یک فرآیند را معوق گزارده، به فرآیند دیگر بپردازند. باز شدن در یک اجاق مایکروو مثالی است ازیک اتفاق که ممکن است باعث ایجاد یک وقفه در یک سیستم میکروکنترلری شود. البته اغلب ریزپردازنده ها می‎توانند سیستم های وقفه ی قدرتمندی را به اجرا بگذارند اما برای این کار معمولاً به اجزای خارجی نیاز دارند. حال آنکه مدارات روی یک تراشه ی یک میکروکنترلر شامل تمام مدارات مورد نیاز برای به کارگیری وقفه ها است.

2-2-1) کاربردها

ریزپردازنده ها اغلب به عنوان CPU در یک سیستم میکروکامپیوتری به کار می روند ولی میکروکنترلرها در طراحی های کوچک با کمترین اجزاء ممکن که فعالیت کنترلرگرا انجام می دهند نیز یافت می‎شوند. این طراحی ها در گذشته با چند ودجین و یا حتی صدها IC دیجیتال انجام می شد و اکنون یک میکروکنترلر می‎تواند در کاهش تعداد کل اجزاء کمک کند. آنچه مورد نیاز است شامل یک میکروکنترلر تعداد کمی اجزاء پشتیبان و یک برنامه کنترلی در ROM می‎باشد. میکروکنترلرها برای «کنترل» ابزارهای I/O در طراحی هایی با کمترین تعداد اجزاء ممکن مناسبند، حال آنکه ریزپردازنده ها مناسب «پردازش» اطلاعات در سیستم های کامپیوتری مناسبند.

3-2-1) ویژگی های مجموعه ی دستور العمل ها

بدلیل تفاوت در کاربردها، مجموعه دستورالعمل های مورد نیاز برای میکروکنترلر تا حدودی با ریزپردازنده ها تفاوت دارد. مجموعه دستور العملهای ریزپردازند ها بر عمل پردازش تمرکز یافته اند و در نتیجه دارای روشهای آدرس دهی قدرتمند به همراه دستور العمل هایی انجام عملیات روی حجم زیاد داده هستند.

دستور العمل ها روی چهاربیت ها، بایت ها، کلمه ها یا حتی کلمات مضاعف عمل می کنند. روش های آدرس دهی با استفاده از فاصله های نسبی و اشاره گرهای آدرس، امکان دسترسی به آرایه های بزرگ داده را فراهم می کنند. حالتهای افزایش یک واحدی اتوماتیک و کاهش یک واحدی اتوماتیک، حرکت گام به گام روی بایت ها، کلمه ها و کلمه های مضاعف را در آرایه ها آسان می کنند. دستور العمل های رمزی نمی توانند در داخل برنامه ی کاربردی اجرا شوند و بسیاری ویژگی های دیگر از این قبیل.

از سوی دیگر میکروکنترلرها ، مجموعه دستور العمل هایی مناسب برای کنترل ورودیها و خروجی ها دارند. ارتباط بسیاری از ورودی ها و خروجی ها تنها نیازمند یک بیت است. برای مثال یک موتور می‎تواند توسط یک سیم پیچ که توسط یک درگاه خروجی یک بیتی، انرژی دریافت می‎کند روشن و خاموش شود. میکروکنترلرها دستور العمل هایی برای 1 کردن و 0 کردن بیت های جداگانه دارند و دیگر عملیات روی بیت ها مثل OR ،‌AND یا EXOR کردن منطقی بیت ها، پرش در صورت 1 یا 0 بودن یک بیت و مانند آنها را نیز انجام می دهند. این ویژگی مفید به ندرت در ریزپردازنده ها یافت می‎شود زیرا آنها معمولاً برای کار روی بایت ها یا واحدهای بزرگتر داده طراحی می‎شوند.

میکروکنترلرها ، برای کنترل و نظارت بر ابزارها (شاید توسط یک رابط تک بیتی)، مدارات داخلی و نیز دستور العملهایی برای عملیات ورودی - خروجی زمان بندی اتفاقات و فعال کردن و تعیین اولویت کردن وقفه های ناشی از محرک های خارجی دارند. ریزپردازنده ها اغلب به مدارات اضافی ( IC های رابط سریال، کنترل کننده های وقفه، تایمرها و غیره) برای انجام اعمال مشابه نیاز دارند. با این همه در قدرت پردازش محض، یک میکروکنترلر هرگز به میکروپروسسور نمی رسد (اگر در بقیه موارد هم یکسان باشند) زیرا بخش عمده «فضای واقعی» IC میکروکنترلر صرف تهیه امکانات روی تراشه می‎شود، البته به قیمت کاهاش توان پردازش.


اکسایش کننده ها و عملکرد آنها

سدیم و پتاسیم پرمنگنات تــــوسط اکســایش الکترولیتیکی در مقیاس زیاد تولید میشوند پرمنگنات در محـــلولهای قلیایی ناپایدار بوده و به آرامی تجزیه میشود امـا سرعت تجزیه شدن آن در شرایط اسیدی قابل مشاهده است در محلول های خنثی یا کمی قلیایی و در تاریکی تجزیه پر منگنات بسیار آهسته می باشداما این تجزیه توسط نور کاتالیز می شود
دسته بندی شیمی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 46
اکسایش کننده ها و عملکرد آنها

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

اکسایش کننده ها و عملکرد آنها

1-1- پتاسیم پر منگنات بعنوان اکسنده در شیمی آلی :] 1 [

بیش از یک قرن است که پتاسیم پر منگنات بعنوان عامل اکسنده انعطاف پذیر و قـــوی در شرایط اسیدی ،قلیایی ، و خنثی بکار گرقته می شود. یون چهار وجهی پر منگنات با پیونــد Πگسترده در شرایط خنثی و کمی قلیایی پایدار است.اما در حضور یون هیدروکسید و شرایط شدیـدا" قلیایی به منگنز V (هیپومنگنات) یا منگنز VI (منگنات) تسهیم نامتناسب پیــدا میکند.]3و2[

در شرایطPH بالا بعضی اوقات تشخیص اینکه اکسایش از طریق فرایند های تک الکترون یا دو الــکترون پیش میرود ، مشکل است

سدیم و پتاسیم پرمنگنات تــــوسط اکســایش الکترولیتیکی در مقیاس زیاد تولید میشوند پرمنگنات در محـــلولهای قلیایی ناپایدار بوده و به آرامی تجزیه میشود امـا سرعت تجزیه شدن آن در شرایط اسیدی قابل مشاهده است در محلول های خنثی یا کمی قلیایی و در تاریکی تجزیه پر منگنات بسیار آهسته می باشد.اما این تجزیه توسط نور کاتالیز می شود. بنابراین محلول های پرمنگنات باید در شیشه های تیره نگهداری شود. در محلولهای قلیایی پرمنگنات بعنوان یک عامل اکسنده قوی عمل میکند.

در شرایط بازی قوی و در حضور مقادیر اضافی از یون پرمنگنات Mn تولید می شود.(E=+0.56v)

در محلولهای اسیدی ,پرمنگنات توسط مقادیر اضافی از یک عامل کاهنده به کاهش می یابد.(E=+1.51v)

اما از آنجاییکه آنیون پرمنگنات را اکسید می کند,محصول در حضور مقادیر اضافی پرمنگنات MnOخواهد بود.

مکانیسم اکسایش با پر منگنات بسیار پیچیده است و مراحل دو مولکولی متعددی را در بر می گیرد. گستره اکسایش مـــواد آلی با یون پرمــنگنات به PHمحیــط بستگی دارد. منگنز V والانــــسی در شرایط قلیایی یا اســـیدی ضعیف به منــگنز IV تبدیل میگردد.

در شرایط اسیدی قوی پرمنگنات کاهش بیشتری یافته ومنگنر IIIو نهایتا" منگـنز II را تشکیل می دهد .

بنابر این متغیر هایی که نقش اساسی در تعیین پتانسیل اکسایش بازی می کنند عبارتند از: ماهیت مولکول اکسید شونده و PH محیط .

عموما اکسایش با پر منگنات در محیط های آبی،حلالهای آلی قابل اختلاط با آب که در آنها پتاسیم پر منگنات حلالیت مناسبی نشان می دهد،انجام می شود. این حلالها عبارتند از: اتانول (توصیه شده برای اکسایش آلکنها)،ترشیوبوتانول، استون ،پیریدن و استیک اسید. استیک انیدرید برای اکسایش آلکنها به دی کتونها استفاده شده است. تری فلورواستیک اسید قطعا یک حلال آلی برای پر منگنات و هیدروکربنهاست.دی متیل فرمامید حلال دیگری است که برای اکسایش آلکنها بکار می رود. حلال اپروتیک دیگری که بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، دی متیل سولفوکسید است. به هر حال فقدان حلالی که هم بتواند پر منگنات و هم هیدروکربنها را حل کند، یکی از مشکلات اصلی در این ارتباط است .

برای حل این مشکل از واکنشگرهای انتقال فازی همچون نمکهای آمونیوم نوع چهارم ] 4 [و اترهای تاجی ] 5 [ استفاده میشود که هر دو واکنشگر را در فاز آلی در کنار همدیگر قرار میدهد.


ارزیابی عملکرد سیستم صف پمپ بنزین با شبیه سازی و طراحی آزمایشات

ارزیابی عملکرد سیستم صف پمپ بنزین با شبیه سازی و طراحی آزمایشات

ارزیابی-عملکرد-سیستم-صف-پمپ-بنزین-با-شبیه-سازی-و-طراحی-آزمایشاتدانلود مقاله ترجمه شده ارزیابی عملکرد سیستم صف پمپ بنزین با شبیه سازی و طراحی آزمایشات ، در قالب فایل word و در حجم 11 صفحه، به همراه فایل pdf مقاله انگلیسی مربوط به سال 2016. هدف اصلی از این مقاله به منظور توسعه یکپارچه شبیه سازی طراحی آزمایشات مدل (DOE) ...


دانلود فایل


ارزیابی عملکرد سیستم صف پمپ بنزین با شبیه سازی و طراحی آزمایشات

ارزیابی عملکرد سیستم صف پمپ بنزین با شبیه سازی و طراحی آزمایشات

ارزیابی-عملکرد-سیستم-صف-پمپ-بنزین-با-شبیه-سازی-و-طراحی-آزمایشاتدانلود مقاله ترجمه شده ارزیابی عملکرد سیستم صف پمپ بنزین با شبیه سازی و طراحی آزمایشات ، در قالب فایل word و در حجم 11 صفحه، به همراه فایل pdf مقاله انگلیسی مربوط به سال 2016. هدف اصلی از این مقاله به منظور توسعه یکپارچه شبیه سازی طراحی آزمایشات مدل (DOE) ...


دانلود فایل