رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

مقاله بررسی عوامل شکست اوپک

مقاله بررسی عوامل شکست اوپک در 20 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مقاله بررسی عوامل شکست اوپک

فروشنده فایل

کد کاربری 2102
کاربر

مقاله بررسی عوامل شکست اوپک در 20 صفحه ورد قابل ویرایش

چکیده:

اوپک به عنوان یک سازمان بین‌المللی متشکل از تعدادی از کشورهای جهان سومی در 1960 به منظور دفاع از منافع کشورهای تولیدکننده نفت پا به عرصه حیات گذاشت اما این سازمان در طول حیات خود اثرگذاری چندانی بر بازار جهانی نفت نداشته است. دلایل این شکست را می‌توان در سه سطح تحلیل خرد، سازمانی و کلان بررسی کرد. در سطح تحلیل خرد اختلافات اراضی میان اکثر اعضاء، تضادهای قومی، مذهبی و ایدئولوژیک کشورهای عضو و ناهمگونی و ضعف ساختار سیاسی و اقتصادی آنها را می‌توان برشمرد که انسجام سازمان را تضعیف کرده است. در سطح تحلیل سازمانی تناقضات اساسنامه اوپک و اشکالات ساختاری سازمان را می‌توان نام برد و در سطح تحلیل کلان سیاستهای آژانس بین‌المللی انرژی، ایالات متحده آمریکا و شرکتهای چند ملیتی قدرت اوپک را محدود ساخته است.

کلید واژه: اوپک، عدم ثبات سیاسی روابط اعضا، تناقضات اساسنامه، ساختار اوپک، سیاست کشورهای صنعتی.


دلایل تأسیس اوپک:

بعد از اکتشاف نفت در سال 1859 در آمریکا و گسترش روند اکتشاف آن در کشورهای مختلف جهان، بعضی از کشورهای جهان به سرعت تبدیل به صادرکنندگان عمده این ماده استراتژیک شدند.

این کشورها که اکثراً از توسعه نیافتگی رنج می‌بردند به شدت به درآمد حاصل از نفت نیاز داشتند و متعاقب اکتشاف نفت در هر یک از این کشورها به علت بی‌لیاقتی کارگزارانشان امتیازات نفتی به شکل کاملاً ناعادلانه به شرکت‌های چند ملیتی که از طرف کشورهای صنعتی حمایت می‌شدند اعطاء شد.

استثمار نفتی کشورهای صادرکننده نفت، ضرورت ایجاد سازمان متشکل از صادرکنندگان نفت را ایجاب می‌کرد و در نتیجه اوپک در 1960 تشکیل شد. در پیدایش این سازمان عوامل مختلفی نقش داشته‌اند که عبارتند از:

قراردادهای نفتی یک طرفه، ظهور قشر تکنوکرات در کشورهای صادر کننده نفت و درک روزافزون آنها از مسائل نفتی، تلاشهای برخی از تولیدکنندگان برای همکاری و تشکیل سازمان برای حفظ و ایجاد قیمت‌گذاری مشترک، سیاست نفتی شرکتهای چند ملیتی، تلاشهای پیگیر عبدا… طریقی مسؤول امور نفتی عربستان و دکتر آلفونز و مسؤول نفت ونزوئلا، خیزشهای ضداستعماری در کشورهای صادر کننده نفت و لاینحل ماندن مشکلات مربوط به مواد اولیه در چارچوب سازمان ملل.[1]

عناصر قدرت اوپک:

نفت به عنوان یک ماده خام استراتژیک محسوب می‌شود و کشورهای دارنده این ماده خام را دارای توانایی تأثیرگذاری بر رفتار بازیگران وابسته به نفت می‌کند.

این قدرت نفت بود که توانست همانطور که مورگت می‌گوید کشورهای تولیدکننده نفت را - که بواسطه آنچه می‌توان تعارفات لفظی خواند،‌ دولت محسوب می‌شوند- یک شبه به مناطق مهم و حتی قدرتمند در سیاست جهانی تبدیل کند.[2]

پس به طور کلی استراتژیک بودن نفت را می‌توان یکی از عناصر مهم قدرت اوپک به شمار آورد. لذا می‌توان قدرت اوپک را توانایی این سازمان در تأثیرگذاری بر بازار نفت در جهت دستیابی به اهداف بدانیم.

هدف اصلی سازمان ایجاد هماهنگی و وحدت از خط مشیهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین شیوه‌ها برای تأمین منافع فردی و جمعی آنان است، اوپک در دهه 1980 عملاً به دو قطب مخالف تقسیم شده بود. گروهی از کشورهای عضو به رهبری عربستان که اصطلاحاً آنها را جناح محافظه‌کار اوپک می‌نامند با افزایش قیمت نفت مخالف بودند و گروهی از کشورها مانند لیبی، ایران و الجزایر که آنها را جناح تندرو اوپک می‌نامند خواهان به حداکثر رساندن قیمت نفت بوده‌اند. این اختلافات به حدی اوج پیدا کرد که در 1982 در حالیکه قیمت نفت در حدود 37 دلار بود عربستان نفت خود را بشکه‌ای 32 دلار به فروش می‌رسانید. یا اینکه اوپک قادر به انتخاب دبیر کل نبود و چند سال اوپک بدون پست دیر کلی بود.

دومین هدف سازمان تثبیت قیمت در بازارهای بین‌المللی نفت و حذف نوسانات مضر و غیرضروری می‌باشد.

از لحاظ نوسانات قیمت، دهه 1980 و 1990 دو دهه پرنوسان در طول حیات اوپک محسوب می‌شود. ابتدا قیمت‌ها در ابتدای دهه 1980 به بالای 40 دلار در هر بشکه رسید و سپس در اواسط همین دهه به 7 دلار رسید. در سال 1990 و پس از حمله عراق به کویت قیمتهای نفت به بالای 40 دلار رسید در حالیکه در اواخر همین دهه قیمتها به 9 دلار در هر بشکه تنزل پیدا کرد[3].

هدف سوم اوپک بر طبق اساسنامه آن ضرورت تعیین درآمدی ثابت برای کشورهای تولیدکننده و عرضه کافی، اقتصادی و منظم نفت به ملتهای مصرف کننده با در نظر گرفتن مصالح ملتهای تولیدکننده نفت است.

اوپک در دستیابی به این هدف خود نیز مؤفق نبوده است در مورد تضمین درآمد ثابت از طریق صادرات نفت برای کشورهای صادرکننده، نوسانات قیمت در طول این دو دهه سبب شده است که کشورهای تولیدکننده آسیب‌های اقتصادی جدی ببیند.

به طور مثال نوسانات قیمتی در طول 1990 به خصوص در سال 1998 موجب شد که اکثر کشورهای عضو منجمله ایران، عربستان و ونزوئلا در بودجه سالانه خود تجدیدنظر کنند.

دلایل درونی شکست اوپک

یک سازمان بین‌المللی هنگامی قادر به تصمیم‌گیری مثبت و تأثیرگذاری در صحنه بین‌المللی در راستای دستیابی به اهداف خود می‌باشد که از انسجام درونی برخوردار باشد. اوپک نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما اعضای اوپک دارای اختلافات سیاسی، ارضی- مرزی و ایدئولوژیک بوده و این اختلافات را به داخل سازمان گسترش داده‌اند. شش کشور از، یازده کشور عضو در منطقه خاورمیانه و در مجاورت هم قرار گرفته‌اند و دارای مرزهای دریایی و زمینی مشترک می‌باشند و همة آنها با هم اختلافات مرزی و ارضی دارند. علاوه بر این کشورهای مذکور دارای اختلافات سیاسی- ایدئولوژیک می‌باشند و این اختلافات را به داخل سازمان کشانده‌اند.

علاوه بر اختلافات اعضاء، خود سازمان از نقطه نظر اساسنامه و نیز ساختار دچار تناقضات و ایراداتی است که منجر به عدم رعایت تصمیمات جمعی و تعهدات اساسنامه‌ای از سوی اعضا شده است. به طوریکه شاهد عدم رعایت سیاستهای سهمیه‌بندی سازمان دادن تخفیف در بهای نفت و شرکت در معاملات پایاپای و همچنین فروش نفت در بازار تک محموله بوده‌ایم.

در ادامه این بخش به شرح عوامل گفته شده می‌پردازیم:

1- عدم ثبات سیاسی و انسجام سیاسی بین اعضای اوپک

عدم ثبات و انسجام سیاسی سازمان تحت تأثیر سه متغیر اختلافات ارضی/ مرزی، اختلافات سیاسی/ ایدئولوژیک و ناهمگونی و ضعف ساختار سیاسی- اقتصادی کشورهای عضو می‌باشد.

اختلاف ارضی شامل اختلافات بین ایران و عراق بر سر اروند رود، عراق و کویت بر سر دو جزیره «وربه» و «بوبیان»،‌ عراق و عربستان بر سر منطقه بی‌طرف حد فاصل دو کشور، عربستان و قطر بر سر باریکه‌ای از اراضی جنوبی قطر، عربستان و امارات بر سر مناطق بوریمی، العین، لیوا، ظفره، زراره و خورالعدید، امارات و قطر بر سر خورالعدید، مرزهای دریایی و حوزه نفتی بوندوق، ایران و امارات بر سر جزایر سه گانه و دو کشور عربستان و کویت در مورد فلات قاره دو کشور در خلیج‌فارس و مالکیت جزایر قارو و وام‌المرادم می‌باشد[4].

ج) مکانیزم اتفاق آراء:

طبق اساسنامه اوپک تصمیمات این سازمان تنها به اتفاق آراء همه اعضا اتخاذ می‌شود و اگر تنها یک کشور حاضر در اجلاس وزراء رأی موافق ندهد، هیچ تصمیمی تصویب نخواهد شد. طبیعی است کمتر پیش می‌آید که تمامی اعضاء، بر یک موضوع،‌ اتفاق نظر داشته باشند و به همین دلیل اغلب توافقات اوپک ضعیف و خنثی است. یعنی موضوعات با بحثهای طولانی دو پهلو شده و بالاخره همه بر روی آن توافق می‌کنند. این مشکل در رابطه با مسائلی که آثار و تبعات گسترده و طولانی مدت دارد مؤثرتر و جدی‌تر است و تصمیمات اوپک را دچار روزمرگی می‌نماید.

د) اعتبار اصول و اهداف اوپک:

بسیاری از اهداف و اصول مذکور در اساسنامه زمان اوپک مربوط به دهه 1960 و تحت تأثیر شرایطی بود که تقابل کاملی میان منافع کشورهای صاحب نفت و شرکت‌های عامل نفتی (هفت خواهران) به وجود می‌آورد. در حالیکه اکنون این موضوع منتفی است،‌ این رویارویی از بین رفته، شرایط دگرگونی شده و امروز اوپک با کشورهای اصلی مصرف کننده که اغلب در IEA سازمان یافته‌اند رو به رو است. بنابراین با گذشت چند دهه و متحول شدن شرایط جهانی اصول و اهداف اوپک نیازمند تجدیدنظر اساسی است.

هـ) عدم وجود ضمانت اجرایی برای تصمیمات اوپک:

تصمیمات سازمان اوپک هیچ‌گونه ضمانت اجرایی خاصی ندارد. کشوری که تصمیمات سازمان را اجرا نکند تنها مورد سرزنش سایر اعضا قرار می‌گیرد و باید قدری فشار روانی را تحمل کند. علاوه بر این معمولاً در چنین سازمانهایی وجود روابط گسترده (خصوصاً اقتصادی) دو و چند جانبه میان اعضاء، یکی از عوامل نزدیکی و در نتیجه تسهیل کننده و تسریع کننده توافق و همکاری در یک زمینه خاص است. چنین روابطی در عمل ضمانت اجرایی تصمیمات سازمان را افزایش می‌دهد. چرا که هر کشور عضو احساس می‌کند زیر پا گذاشتن توافقات و آزرده کردن دیگران بسیاری از منافع مشترک دیگر را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد و در واقع اقدامی پرهزینه خواهد بود. سازمان اوپک فاقد چنین ویژگی است. ساختار اقتصادی غیرمولد و وابستگی مطلق اقتصاد بیشتر اعضا اوپک به صادرات نفت خام،‌ در مقابل واردات گسترده از کشورهای صنعتی،‌ موجب شده است که اقتصاد این کشورها در حالت رابطه جانشین با یکدیگر و رابطه تکمیلی با اقتصاد کشورهای صنعتی قرار گیرد.

دلایل بیرونی شکست اوپک:

1- سیاستهای آژانس بین‌المللی انرژی:

آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) در سال 1974 تأسیس شد. اعضای مؤسس آژانس، کشورهای آمریکا، ‌انگلیس، آلمان غربی، بلژیک، سوئد، اتریش، اسپانیا، نروژ، ایرلند، دانمارک، ایتالیا، کانادا، ژاپن، لوکزامبورگ و ترکیه بودند.

هدف عمومی آژانس، کمک رسانی به کشورهای صنعتی برای مقابله با مشکلات جهانی انرژی است که از سه طریق دنبال می‌شود:

الف- کاهش انرژی تلف شده و افزایش کارایی مصرف انرژی

ب- سرعت بخشیدن به تکامل روش‌های بهره‌برداری از انواع جدید منابع نیرو‌زای پایان‌ناپذیر و تجدیدناپذیر

ج- تشویق انواع تحقیقات در زمینه‌های مختلف مربوط به انرژی[5]

آژانس در راستای اهداف خود سیاست‌های مختلفی را در پیش گرفته است. این سیاست‌ها هم معطوف به عرضه و هم معطوف به تقاضای نفت می‌باشد و می‌توان آنها را به ترتیب زیر خلاصه نمود:

1- سیاست‌ ذخیره‌سازی استراتژیک

2- سیاست سرمایه‌گذاری در انرژیهای جایگزین

3- پرداخت سوسبید به انرژیهای غیرنفتی

4- سرایت دادن افزایش قیمت نفت به مصرف کنندگان نهایی

5- انتشار آمار و ارقام نادرست در مورد عرضه و تقاضای نفت؛ و

6- سرمایه‌گذاری در اکتشافات نفتی در داخل و خارج OECD

جهت دریافت فایل مقاله بررسی عوامل شکست اوپکلطفا آن را خریداری نمایید


عناصر و عوامل هواشناسی

هوا به مفهوم تغییرات کوتاه مدت وضعیت جوی است با بررسی برخی خصوصیات مشخص اتمسفر که مدام در حال تغییر است و تعیین وضعیت آنها در هر لحظه ، می توان به وضعیت هوا پی برد
دسته بندی شیمی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 91 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39
عناصر و عوامل هواشناسی

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

عناصر و عوامل هواشناسی

عناصر و عوامل هواشناسی :

هوا به مفهوم تغییرات کوتاه مدت وضعیت جوی است با بررسی برخی خصوصیات مشخص اتمسفر که مدام در حال تغییر است و تعیین وضعیت آنها در هر لحظه ، می توان به وضعیت هوا پی برد .

متغیرهای مهم مؤثر در تعیین هوا عبارتند از :

1- دما

2- رطوبت

3- دید افقی ، مه ، ...

4- نوع و مقدار بارندگی

5- ابرها و وضعیت آسمان

6- فشار هوا

7- باد

گزارشات مربوط به هوا براساس هفت مورد فوق انجام و تهیه می شود از عوامل ذکر شده ابر و جهت باد از همه بیشتر در پیش بینی های کوتاه مدت جوی مؤثر است.

عناصر جوی کاملاً با یکدیگر در ارتباط اند از بین عوامل هواشناسی هوا مهمترین عاملی است که تغییرات آن باعث تغییر در سایر عناصر می گردد.

عناصر و عوامل اقلیم شناسی :

دما ، رطوبت ، فشار و تابش خورشید هر کدام یک عنصر اقلیمی به حساب می آیند.

اما عامل اقلیمی ، عاملی است که در فضای مورد مطالعه تأثیر داشته باشد مانند :

1- ارتفاع

2- جهت

3- پوشش گیاهی

گاهی یک عنصر اقلیمی می تواند عاملی برای عنصر دیگر باشد مثلاً دما برای رطوبت ، رطوبت برای ابرناکی و ابرناکی برای تابش

روش و هدف مطالعه :

در این پروژه درسی سعی شده است تا در حد امکان پارامترهای هوا اقلیم شناختی منطقه طزرجان اندازه گیری شود پارامترهایی شامل بارش، دما ، خشکسالی ، تبخیر و تعرق و باد در این منطقه اندازه گیری شده است و روال کار به این صورت بوده است:

1- انتخاب ایستگاهها و انتخاب پایه زمانی و پراکندگی ایستگاهها

2- جمع آوری اطلاعات و آمار

3- انجام کارهای آماری روی داده ها به روش های معروف و آشنا

4- نتیجه گیری

و هدف این تحقیق ، کمک به تصمیم گیری و ارائه راهکارهایی برای مدیران و مردم منطقه می باشد .

ویژگی های منطقه :

به طور کلی موقعیت جغرافیایی یک منطقه عامل مهمی در اقلیم آن منطقه به حساب می آید ، اینکه منطقه از نظر موقعیت در کدام یک از تیپ های کوهستانی ، دشت ویلا یا قرار دارد و هر کدام از این تیپ ها چه اقلیمی دارند پستی و بلندی ، عرض جغرافیایی ، دوری و نزدیکی به دریا، واقع شدن در مسیر توده های هوای سرد و گرم و یا خشک و مرطوب ... فاکتورهای متعددی است که در تعیین اقلیم منطقه دخالت دارند حوزه طرزجان در عرض جغرافیایی ، الی شمالی و طول جغرافیایی الی شرقی قرار دارد.

بالاترین ارتفاع این منطقه 3750 متر و پایین ترین نقطه (خروجی) این منطقه 2066 متر می باشد.

حدود وسعت حوزه طزرجان

حوزه آبخیز داری طزرجان دارای مساحت 14/29 کیلومتر مربع است این حوزه دارای محیط 61/24 کیلومتر می باشد طول آبراهه اصلی می باشد .

ارتفاع میانگین وزنی حوزه متر می باشد بیشترین مساحت حوزه را شیب های تشکیل می دهد.

پوشش غالب حوزه راArtimisia Siberi تشکیل می دهد درصد پوشش حوزه 15% می باشد.

بارش :

منظور از بارش و بارندگی کلیه نزولات جوی است که به سطح زمین وارد می شود از زمانی که یک قطره باران در هوا تشکیل می شود تا موقعی که به سطح زمین می رسد پدیده هایی رخ می دهد که بیشتر در قلمرو علم هواشناسی است اما هنگامی که به سطح زمین می رسد به عنوان اساسی ترین عنصر چرخه هیدرولوژی به حساب می آید.

قبل از هر گونه بارش باید تراکم رطوبت به شکل ابر صورت گیرد حداقل سه شرط برای تراکم رطوبت و تولید قطرات باران الزامی است .

1- رطوبت کافی در هوا وجود داشته باشد .

2- هسته هایی که رطوبت بتواند اطراف آن ها متراکم شود در اتمسفر وجود داشته باشد.

3- هوا به صورت دینامیک سرد شده و دما به زیر نقطه شبنم برسد.

سرد شدن دینامیک هوا به طرق مختلف صورت می گیرد که از آن جمله عبارتند از :

1- انبساط بی دروهوا

2- برخورد توده هوا با خصوصیات مختلف

3- تصادم یک توده هوای مرطوب به جسم سردی مانند هوا

انواع مختلف بارش :

1- باران یا Rain

2- باران ریزه یا Dizzle

3- برف یا Snow

4- ؟ برف یا snow Flake

5- تگرگ یا Hail

6- یخ پوش شفاف یا Glaze

اندازه گیری نزولات جوی

منظور از اندازه گیری بارندگی تعیین مقدار ارتفاع آب حاصله از نزولات جوی در سطح زمین است اندازه گیری باران قدمتی 2000 ساله دارد اولین اندازه گیری های ساده بارندگی از 400 سال قبل از میلاد مسیح در هندوستان آغاز گردید اما نخستین باران سنج که به صورت امروزی در دنیا نصب شده است مربوط به سال 1400 میلادی در کشور کره می باشد ثبت خودکار بارندگی نیز از سال 1600 در انگلستان آغاز گردید.

با توجه به این که روی یک حوضه اندازه گیری تمام باران ها امکان پذیرنیست بنابراین به اندازه گیری نمونه ای اکتفا می شود و سپس آن را به کل منطقه تعمیم می دهیم.

هر بارش مشخصاتی دارد:

1- مدت بارندگی

2- مقدار بارندگی

3- شدت بارندگی

4- فراوانی وقوع

5- سطح بارش

تعداد باران سنج ها در شبکه باران سنجی :

مسئله ای که حداکثر مطالعات هیدرولوژیکی و هوا اقلیم شناسی به آن توجه می شود تعداد ایستگاهها در یک منطقه است با توجه به اینکه در صورت کم بودن ایستگاهها تخمین دقیق نخواهد بود و اگر زیاد باشد هزینه اضافی در برخواهد داشت .

توصیه های سازمان جهانی هواشناسی :

1- در مناطق مسطح و آب و هوای معتدل یک ایستگاه در هر 600 تا 900 کیلومتر مربع کافی است و اما در بعضی کشورها به دلایلی مثل فقدان راههای ارتباطی و ... در هر 900 تا 3000 کیلومتر مربع یک ایستگاه نیز قابل قبول است .

2- در مناطق کوهستانی با آب و هوای معتدل یک ایستگاه در هر 100 تا 25 کیلومتر مربع کافی است ضمناً از نظر ارتفاع باید حداقل یک ایستگاه در هر فاصله تراز 500 متری وجود داشته باشد در مناطق دور تا یک ایستگاه به ازای هر 250 تا 1000 کیلومتر مربع نیز قابل قبول است .


بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

از مهمترین آفتهای نظام‌های آموزشی جهانی و من جمله کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت های گوناگون تعداد بسیاری از استعدادهای بالقوة انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانیهای فردی و اجتماعی را بر جای می‌گذارد، هرچند پاره ای از موارد افت تحصیل در بعضی از رشته‌های خاص بیشتر مشاهده می‌شود ولی می‌توان علل آن راتقریباً یکسان دانست ا
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 377 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 149
بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

از مهمترین آفتهای نظام‌های آموزشی جهانی و من جمله کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت های گوناگون تعداد بسیاری از استعدادهای بالقوة انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانیهای فردی و اجتماعی را بر جای می‌گذارد، هرچند پاره ای از موارد افت تحصیل در بعضی از رشته‌های خاص بیشتر مشاهده می‌شود ولی می‌توان علل آن راتقریباً یکسان دانست: از جمله افت بر اثر قصور در اعمال و روش های مناسب آموزشی و پرورشی توسط نظام آموزش و پرورش،معلمان، خانواده، … .

بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همة این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار بوده‌اند. این نهاد از یک سو با کودکان و نوجوانانو جوانان خلاق، مبتکر و مستعد واز طرف دیگر با طیف
گسترده ای از مردم به عنوان خانواده یا اولیای دانش‌آموزان در ارتباط است و تعلیمات وآموزش‌های خود را چه مثبت و چه منفی به پیکرة جامعه تزریق می‌کند.

بدون تردید هیچ نظام آموزشی نمی‌تواند صددرصد به اهداف آموزشی خود برسد،ولی موفق بودن هر نظام آموزشی نزدیک‌تر شدن هرچه بیش‌تر به اهداف تعیین شده بستگی دارد برای نزدیک‌تر شدن به اهداف نظام آموزشی حتماً می‌بایست عوامل مؤثر بر افت تحصیلی را شناخت و اثرهای آن راکاهش داد.

چرا درس نمی خوانید؟!

یکی از مهمترین آفات نظام آموزشی جهان از جمله کشور ما «افت تحصیلی» است که همه ساله به صورتهای گوناگون بخش عمده ای از استعدادهای بالقوه انسانی و منابع اقتصادی جامعه را به هدر می دهد و نابسامانیهای فردی و اقتصادی زیادی برجای می گذارد. این پدیده به صورت مردودی یا ترک تحصیل و یا کجرویهای دیگر جلوه می نماید.
کارشناسان مسائل اجتماعی در بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان به دو دسته عوامل فردی و اجتماعی اعتقاد دارند که توجه به آنها و ریشه یابی این عوامل می تواند در دست یابی به موفقیت دانش آموزان مؤثر واقع شود درحالی که عدم توجه به این عوامل و سهل انگاری در این مورد ضررها و زیان های جبران ناپذیری به نسلی وارد خواهد ساخت که آینده کشور با دستهای آنان ساخته خواهد شد.

شرایط خانوادگی

مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد یکی از عوامل مؤثر براین پدیده مسائل خانوادگی به ویژه از هم گسیختگی خانواده، کم سوادی والدین، مشکلات عاطفی، انزوا، جو اجتماعی، روانی خانواده، عدم ارتباط صمیمانه با پدر و مادر، میزان درآمد خانواده، شغل والدین، میزان تفاهم والدین، حضور یا عدم حضور والدین، وضعیت تحصیلی سایر خواهران و برادران می باشد که در سلامت روحی و جسمی دانش آموز تأثیر فراوانی می گذارد.
دانش آموزی که از شرایط خانوادگی مناسب و پشتیبانی و حمایت عاطفی والدین خود برخوردار نیست و نیازهای روحی و روانی اش تأمین نمی شود درپی ارضای احتیاجات خود دچار بی توجهی به تحصیل یا ترک آن می شود.
پاسخ گفتن به نیازها از سوی والدین لازمه موفقیت هر دانش آموز است درحالی که برخی از والدین بدون آگاهی از وظیفه خود در قبال دانش آموز فقط از او انتظار موفقیت دارند.
نتایج یک تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات والدین تأثیر فراوانی در کیفیت تحصیلی دانش آموز دارد، زیرا والدین تحصیل کرده به ویژه پدران در حل مشکلات درسی فرزندان بهترین یاور آنها خواهند بود و می توانند برای فرزندان خویش الگوهای بسیار زیبایی از تعلیم و تربیت باشند.

عامل اقتصادی

عدم اشتغال سرپرست خانواده و ناتوانی او دربرآوردن کامل نیازهای افراد خانواده در افت تحصیلی فرزندان تأثیر فراوانی دارد، چرا که عدم توجه به ارضای نیازهای اولیه فرزندان موجبات بی توجهی به نیازهای روحی و عاطفی آنها نیز می شود و بچه ها برای تامین نیازهای خود مجبور به ترک تحصیل و ورود به بازار کار و اشتغال می گردند.
تحقیقات نشان می دهد که بحران های اقتصادی، کاهش درآمد و فقر و بیکاری خانواده ها نه تنها در افت تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد، بلکه انگیزه ای برای سوق دادن افراد به سوی جرایم و تخلف از مقررات اجتماعی می شود.
همچنین فراهم نکردن تسهیلات آموزشی از جمله مدارس خوب، وسایل تحریر مناسب، البسه و تغذیه کافی و مناسب از سوی والدین باعث سرخوردگی و عدم گرایش کودکان و نوجوانان به مدرسه و درس خواندن می شود.
حضور پدر در خانه از جمله عواملی است که بر روی نرفتن یا رفتن دانش آموز به مدرسه تأثیر می گذارد. مطالعه تقریباً نیمی از کودکانی که از درس خواندن محروم شده اند نشان می دهد که والدین این کودکان یا از هم جدا شده اند یا فوت کرده اند یا احیاناً دارای پدر معتاد بوده اند، چرا که الکل و دیگر مواد مخدر نیز بر زندگی نوجوانانی که والدین آنها به مصرف مواد مخدر وابسته باشند تأثیر فراوانی بر جای می گذارد. این قبیل نوجوانان نه تنها بعدها در معرض خطرات ناشی از مصرف مواد مخدر هستند بلکه از مشکلات روانی، اجتماعی نیز رنج می برند.

شیوه کنترل دانش آموزان در مدرسه

هرچه شیوه کنترل دانش آموزان در مدارس آمرانه، خشک و قیم مابانه باشد احساس از خودبیگانگی، ترک تحصیل، افت تحصیلی، بی انضباطی، رفتارهای نامتعادل و مخرب و عدم مشارکت در بین دانش آموزان مشاهده می شود.
در حالی که ارتباط صمیمانه و صادقانه بین مدیر، کادر آموزشی و دانش آموزان نشان دهنده جوی آزاد و باز در مدرسه است و کنترل دانش آموزان به سمت شیوه های انسانی، متعادل و دموکراتیک جهت گیری پیدا می کند و بازده تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد و زمینه های پیشرفت آنان نه تنها در درس بلکه در زندگی فراهم می یابد.
مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد که اگر این دانش آموزان با معلمان خود ارتباط صمیمانه ای برقرار کنند در کاهش مشکلات عاطفی و پیشرفت تحصیلی آنان بسیار موثر می باشد این قبیل دانش آموزان اگر در فاصله ای نزدیک از معلم در کلاس قرار بگیرند قادر خواهند بود که وقت بیشتری را صرف فعالیت های درسی کنند و از حمایت بیشتر معلم برخوردار شوند که همین مسئله در رشد تحصیلی آنان تأثیر خواهد گذاشت.
البته باید توجه داشت که کودک و نوجوان احتیاج به انضباط دارد اگرچه انضباط و آزادی بی اندازه هر دو زیان آور است، اما کودک و نوجوان احتیاج به محدودیت و کنترل منطقی و عاقلانه دارد و اگر از حد خود پا را فراتر بگذارد باید متوجه باشد که تنبیه در انتظار اوست. این تنبیه باید توأم با محبت و دلسوزی باشد و نوجوان به خوبی آن را درک کند.

تغذیه مناسب

تغذیه مناسب به ویژه وجود ذخایر غنی آهن در غذاهای دانش آموزان باعث افزایش توانایی آنان در فراگری دروس مختلف خواهد شد. دختران و پسرانی که به سن بلوغ می رسند به علت جهشی که در رشد پیش می آید به آهن بیشتری نیاز دارند و این مسئله در میان دختران بیشتر وجود دارد و اگر از تغذیه مناسب برخوردار نباشند به فقر آهن دچار می شوند. اثرات فیزیولوژیک و جسمانی ناشی از فقر آهن در دانش آموزان به کاهش بازدهی و بهره وری ذهنی و بدنی می انجامد.
شواهد مختلف نشان می دهد که کاهش ذخایر آهن بدن، حتی اگر کم خونی وجود نداشته باشد، اثرات بسیار منفی بر فرایندهای شناختی، یادگیری، قدرت توجه و تمرکز ذهنی خواهد داشت. آهن برای عملکرد صحیح مغز در تمامی سنین یک عنصر ضروری است.
از سوی دیگر کلسیم، پروتئین، فسفر، ویتامین D و سایر ویتامین های موجود در غذاها بر روی استخوان سازی، رشد جسمانی و فعالیت مغز اثر مطلوبی می گذارد؛ بنابراین توصیه های تغذیه ای بویژه خوردن لبنیات، انواع گوشت ها، سبزیجات، میوه و حبوبات برای تأمین نیازهای تغذیه ای دانش آموزان ضروری و حیاتی است.
بنابراین توجه به نیازهای تغذیه ای دانش آموزان باید در رئوس اقدامات برنامه ریزان و مسئولین آموزشی کشور قرار گیرد تا تمام دانش آموزان از این امکانات برخوردار باشند و دانش آموزانی که به دلیل درآمد پایین والدینشان از تغذیه مناسب برخوردار نیستند و متقابلاً از هوش و استعداد بالایی برخوردارند دچار افت تحصیلی نشوند.
ارائه تغذیه رایگان در مدارس به ویژه در مدارس ابتدایی و راهنمایی می تواند از جمله گام های مؤثر در این زمینه باشد.

ارتباط با دوستان

توانایی دانش آموز در دوست یابی و حفظ آن، ارتباط جتماعی و مشارکت دانش آموز در فعالیت های اجتماعی باعث می شود که ضمن ایجاد رابطه ای متقابل نیازهای روانی خود را برآورده کند و در امر تحصیلی هم با تبعیت از رقابت سالم به موفقیت نائل شود.
انتخاب دوستان مناسب و تشخیص داشتن رابطه ای سالم و سازنده تنها به وسیله نوجوان امکان پذیر نیست و باید توسط والدین در مرحله نخست و سپس مربیان آموزشی این مشاوره و راهنمایی ها صورت بگیرد تا دانش آموزان در معرض دوستی های ناباب و ناپاک قرار نگیرند. ارتباط با دوستان ناباب بخصوص جنس مخالف باعث ایجاد مشکلات رفتاری می شود، اضطراب دانش آموزان را بالا می برد و در میزان پیشرفت تحصیلی مؤثر است.
دانش آموزانی که با جنس مخالف رابطه دارند ساعات زیادی از زمانی که در مدرسه حضور دارند و ساعاتی از اوقات فراغت منزل را که باید به تحصیل و تعمق بپردازند درگیر مسائل فکری دوستی با جنس مخالف هستند و همین عدم آمادگی ذهنی و کمی وقت خود موجبات افت درسی آنان می شود.
والدین با انتخاب دوستان مناسب برای فرزندشان و فراهم کردن زمینه مساعد برای مراوده در محیط های خانوادگی و هم چنین فراهم نمودن محیط عاطفی توأم با حسن تفاهم بین افراد خانواده می توانند از گرایش جوانانشان به دوستی های نامناسب جلوگیری کنند و زمینه را برای پیشرفت تحصیلی فرزندشان فراهم آورند. ...انه لا یائس من روح الله الا القوم الکافرون- یوسف - ۸۷

نکاتی دیگر ، بلکه تکراری اما مهم از افت تحصیلی

کاربرد اصطلاح «افت تحصیلی » یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه می‌کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه را باید به محصول نهایی تبدیل می‌شد ، تلف کرده و نتیجه مطلوب ومورد انتظار را به بار نیاورده است. شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد اصطلاح “قصور در تحصیل” یا واماندگی در تحصیل از آن مطلوب تر باشد.

وقتی صحبت از افت تحصیلی می‌شود منظور تکرار پایه تحصیلی در یک دوره و ترک تحصیل پیش از پایان دوره نیست. به عبارت دیگر افت تحصیلی شامل جنبه های مختلف تحصیل چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایة تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیلی دانش‌آموز و سال‌های مقرر آموزش، کیفیت نازل تحصیلات دانش‌آموز در مقایسه با آنچه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات است.

به تجربه دیده شده که در دورة راهنمایی نسبت به دوره‌های ابتدایی و متوسطه عمومی افت تحصیلی بیشتری وجود دارد. این موضوع را می‌توان به وضعیت خاص این دوره که دانش آموز باید دروس متنوع تری رانسبت به دوره ابتدایی بگذراند و همچنین به بحران بلوغ و مشکلات آن که در این دوره اتفاق می‌افتد نسبت داد.

معمولاً مشاهده می‌شود که میزان ترک تحصیلی کرده ها و افرادی که مردود می‌شوند در مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه در پسران بیشتر از دختران است، این تفاوت را احتمالاً به عوامل زیر می‌توان نسبت داد:

• دختران اوقات فراغت خود را بیشتر درخانه می‌گذرانند و فرصت و امکان سرگرمی در بیرون از منزل راکمتر از پسران دارند و بیشتر مطالعه می‌کنند.

• معمولاً دختران به نمره قبول شدن بیش از پسران اهمیت می‌دهند و انگیزه قویتری دارند.

• دختران به حضور در کلاس درس بیشتر از پسران اهمیت می دهند و از مطالب کلاس بیشتر یادداشت برداری می‌کنند.

• تعداد دانش‌آموزان دختر در کلاس‌ها کمتر از پسران است و تراکم دانش‌آموز پسر درکلاس‌ها بخصوص در نواحی دورافتاده بیشتر است.

موضوع: تاثیر و روش تشویق در دانش آموزان

مقدمه :

یکی از روشهای بسیارموثر در تربیت ، تشویق کارهای خوب دانش آموزان است . هر انسانی طبعا خودش را دوست داشته و میل دارد شخصیت خود را کامل تر کند و دیگران به شخصیت وجودی او پی ببرند و از او قدر دانی و از کارهای خوب او تشکر نمایند ، اگر مورد تحسین قرار گرفت هر چه بیشتر به خوبی متمایل می گردد . شکی نیست که اولیا و مربیان چیزی جز خیر و صلاح و سلامت نمی خواهند ولی او آن را درک نمی کند . بدین نظر محرکی چون تشویق برای به حرکت در آوردن او به

سوی هدف مورد نظراست .

توضیح مساله :

آنچه موجب شد که در مورد آن بنویسم و در این زمینه تحقیق کنم این بود که وقتی در سال تحصیلی 85/84به موجب ابلاغ تعیی شده به مدرسه ی راهنمایی شرافت رفتم و از نزدیک با دانش آموزان و متوجه عملکرد آنها شدم بعد از گذشت دو ماه دو مسئله بسیار مرا متعجب و حیران کرده بود که می توانم اعتراف کنم که در طی 23 سال خدمت آموزشی با چنین مواردی مواجه وب خورد نکرده بودم .

1 . شاوغی و بی انضباطی بیش از حد رکثر دانش آموزان در دوره ی سال اول راهنمایی .

2 . عدم توجهو داشتن انگیزه ی درس خواندن .

نتیجه کیری :

پس از گذشت چند ماه عملکرد بسیار خوبی در پاسخ به سوالات مطرح شده در حیطه ی شناختی توسط دانش آموزان دیده می شد ونه تنها دانش آموزان از این کار لذت می برند بلکه خودم نیز تا حدودی اعتماد به نفسم زیاد شده بود . وقتی نحوهی درس خواندن دانش آموزان را با سه ماه قبل مقایسه می کردم احساس لذت و خوشحالی می کردم و به و ضوح تاثیر این راه حل جدید در عملکرد دیده می شد .

حقوق دانش آموز


نویسنده: علیرضا زکی زاده

اشاره:
حقوق در مفهوم کلی به مجموعه قواعد و مقررات حاکم بر جامعه گفته می شود و از این معنا حقوق کودک را می توان این طور بیان کرد:
مجموعه قواعد ومقررات بین کودک و هر فرد یا افرادی که با وی سروکار دارند. آشنایی با حقوق کودک از این منظر که آنان در آینده نقش اصلی و اساسی را در جامعه عهده دار خواهند شد بسیار مهم است و جامعه سالم و عدالت جو و عدالتخواه در گرو تربیت و آموزش صحیح این عزیزان خواهد بود.
نتیجه اینکه به نظر می آید در کنار قوانین سطحی موجود که در جهت احقاق حقوق کودک وضع شده می بایست آموزش هایی جدی و بعضا الزام آور برای تمامی افراد و موسساتی که در ارتباط با کودکان می باشند مشخص کرد.
در این مقاله سعی شده نگاه و اشاراتی به این گونه آموزش ها در ارتباط با افراد و موسسات شود.
نقش پدر و مادر
مهمترین وظیفه در تعلیم و تربیت اولیه و آمادگی کودک جهت آموزش حق و حقوق به عهده والدین می باشد. یکی از مهمترین وظایف هر زوجی داشتن اطلاعات و آگاهی از فرزنددار شدن است. این آگاهی ها از زمان تشکیل نطفه شروع شده تا دوران بارداری و حتی بعد از تولد ادامه دارد. کسب این آگاهی ها در داشتن فرزندی سالم از لحاظ جسمی و روحی بسیار موثر خواهد بود.
کودک که به دنیا می آید تحت آموزش ها و اطلاعات پدر و مادر و دیگر افراد جامعه قرار می گیرد و این وظیفه تا آن اندازه مهم می باشد که هر قدر سرمایه گذاری در این خصوص صورت گیرد به نظر باز هم نیاز می باشد. از طرفی واقف هستیم حقوق کودک طبق قوانین جهانی مشخص است، سوالی که مطرح می شود این است که آیا برخورد همه افراد جوامع مختلف نسبت به احقاق حقوق کودک یکسان است؟
متاسفانه با واقعیت های موجود جوامع مشاهده می شود اکثرا جواب منفی است و لذا وظیفه اولیه پدر و مادر که داشتن فرزندی صالح می باشد مشخص و پررنگ تر می گردد.
نقش پدر و مادر را در ایجاد فرزندی صالح و سالم از لحاظ جسمی و روحی را به این نکته بسنده می کنیم که مهمترین وظیفه می باشد.
نقش مدرسه
بعد از مرحله تولد و نقش پدر و مادر بر روند جسمی و روحی کودک، مهمترین وظیفه در جهت آموزش و رعایت مسائل حقوقی کودک را مدارس به عهده دارند. منظور از مدارس، خدمتگزار و مدیر و کارکنان و معلمین و هر فردی است که با دانش آموز سروکار دارد.
در این قسمت سعی شده به مهمترین مسائل حقوق کودک در مدرسه و مواردی که متاسفانه در بعضی مدارس تضییع حقوق کودک می شود اشاراتی گردد:
حق بازی
اصولا روحیه بازی کردن را می توان جزء خواسته های ذاتی کودکان دانست و با توجه به این روحیه آن را حقی برای کودکان دانست خالی از گزاف نگفته ایم این حق در مدارس باید رعایت شود و باید ترتیبی اتخاذ گردد که کودکان از آن استفاده بهینه ببرند. از طرفی در بعضی کشورها از این روحیه در جهت آموزش مسائل مختلف و رشد فکری کودک استفاده می کنند و متاسفانه در بعضی کشورها و در بعضی مدارس نه تنها از این روحیه بازی کردن استفاده نمی شود بلکه این حق از کودکان به دلایل مختلف از جمله فضای کوچک حیاط گرفته می شود ویا به دلیل بازی کردن مورد مواخذه قرار می گیرد که این را می توان به نوعی پایمال کردن حقوق کودک در زمینه بازی کردن تلقی کرد.
حق توجه و محبت
اصولا تمامی انسانها به توجه و محبت نیاز دارند واین توجه و محبت در مدرسه توسط کلیه کارکنان نسبت به کودکان جهت رشد روانی آنان لازم و ضروری است. پس می توان آن را یک حق دانست.
متاسفانه بعضا در مدارس و توسط بعضی افراد نه تنها دانش آموز مورد توجه و محبت قرار نمی گیرد بلکه به اشکال مختلف این حق پایمال و حالت تخریبی به خود می گیرد. مثلا از نگاه خشم آلود و تنبیه بدنی و روانی گرفته تا اینکه یک کودک در یک سال تحصیلی حتی یک بار هم مورد ارتباط کلامی و عاطفی و توجه قرار نمی گیرد و...
حق نشاط و شادی
کودک به نشاط و شاد بودن جهت رشد روانی نیاز دارد و متولیان آموزش و پرورش در طرح ها و برنامه های خود باید بیشتر به این مورد توجه داشته باشند چون یکی از ویتامین های روانی هر انسانی بالاخص کودک محسوب می شود پس این مورد را هم می توان یک حق برای کودک دانست.
متاسفانه بعضا مشاهده می شود کودک یا دانش آموز به خاطر نشاط یا چهره خندانش که جزء ویژگی های وی محسوب می شود مورد مواخذه قرار گرفته و حتی بی انضباطی وی تلقی می شود و...
حق عدالت گری
عدالت گری نیز جزء ذاتی هر انسانی می باشد و نباید این طور تلقی شود که کودکان از این قضیه چیزی نمی دانند. با کمی توجه و با توجه به مثال زیر می توان متوجه شد که کودکان نسبت به این قضیه کاملا توجه و حتی حساسیت نشان می دهند. مثال: در اختلافی که در حیاط مدرسه بین 5 نفر دانش آموز که همه آنان مقصر هستند معاون مدرسه اگر با چهار نفر آنان برخورد کند، اولین گفته های آن چهار نفر این خواهد بود که چرا شما به نفر پنجم کاری ندارید. این نشان دهنده آن است که آنان بی عدالتی را نمی خواهند و از طرفی اگر به طور صحیح با آنان برخورد شود خواهیم دید که به راحتی عیوب خود را قبول خواهند کرد.
یا تفاوت قائل شدن بین دانش آموز درس خوان و درس نخوان اصلا مورد قبول دانش آموزان نیست و یا...
حق تحصیل
یکی از حقوق مسلم کودکان تحصیل است که خوشبختانه در اکثر کشورها شناخته شده است ولی متاسفانه در نحوه اجرا و آموزش عمدتا مشکلاتی وجود دارد. مشکلاتی از قبیل کمبود مدارس که موجبات دلسردی کودک و والدین وی از تحصیل شده و در نهایت شاید منجر به ترک تحصیل کودک شود.
بعضا نقص قوانین و آئین نامه های داخلی آموزش و پرورش و مدرسه در نهایت شاید با بی تدبیری بعضی از مدیران منجر به ترک تحصیل یا اخراج دانش آموز از مدرسه شود. به طور مثال: دانش آموز به دلایل شیطنت یا بی انضباطی مجبور است از کلاس درس اخراج موقت یا یکروزه یا... شود. یا در پایان سال تحصیلی دانش آموزی به دلایل درسی یا بی انضباطی آن قدر با بی اعتنایی و به نوعی اذیت روانی مواجه شود که درس نخواندن را ترجیح می دهد یا انگیزه لازم برای درس خواندن را از دست می دهد.
نتیجه اینکه در تعلیم و تربیت نباید با روشهای نامناسب موجبات عدم تحصیل کودک یا دانش آموز را فراهم کرد. در نتیجه حصول چنین اعمالی می توان این طور استنتاج کرد که حقوق کودک را سهوا پایمال کرده ایم.
حق بیان و اظهار نظر
اکثر جوامع دنیا اظهار می دارند افراد جامعه با آزادی بیان و حق اظهار نظر وانتقاد و پیشنهاد روبرو هستند در حالی که گاهی در مدارس با عکس این قضیه مواجه هستیم. به طور مثال: دانش آموز اگر انتقاد یا پیشنهادی از عملکرد معلم خود یا مدرسه دارد به شکل های مختلف سرکوب می شود.
یا در فرم هایی که به دانش آموز یا اولیای وی در خصوص “لطفا پیشنهاد یا انتقاد خود را بیان فرمایید” گاهی اوقات این فرم علیه خود افراد استفاده می شود.
آیا برخوردهای دوگانه ای که در خصوص آزادی بیان و اظهار نظر و... نسبت به کودکان می شود این تصور را در ذهن آنها ایجاد نمی کند که حقی در این خصوص وجود ندارد؟
حق احترام
یک مورد از رشد شخصیت و بالندگی تمامی افراد جامعه خصوصا کودکان احترام گذاشتن به آنها می باشد در برخی مدارس این حق به شکلهای مختلف از جمله با کلمات تخریبی که بیشتر روان کودک را مورد آزار و لطمه قرار می دهد، صورت می گیرد.
متاسفانه می توان اظهار داشت عده ای از کارکنان مدرسه آگاهی چندانی به نقش روانی کلمات ندارند. یکی از مواردی که بعضا توسط بعضی کارکنان مدرسه رعایت نمی شود شوخی کردن با دانش آموز می باشد مثلا مربی جهت ایجاد نشاط و خنده در کلاس با شوخی کردن، شخصیت و احترام دانش آموز را نزد دیگران تخریب می نماید.
متاسفانه اینکه اگر آن مربی محترم مورد اعتراض دانش آموز قرار گیرد شاید به کسر انضباط و احضار ولی و حتی اخراج دانش آموز از مدرسه منجر گردد.
حق بهداشت
بهداشت و رعایت آن در مدرسه بسیار مهم و قابل توجه است. فضای بهداشت مدارس از بوفه و سرویس های آبخوری و دستشویی و... می بایست طوری مجهز و آماده گردد که دانش آموز دچار مشکل یا بیماری و... نگردد.
به نظر می رسد با رفع کمبود اعتبار و در بعضی مواقع رفع عدم توجه مسئولان و مدیران مدرسه تا حد زیادی مشکلات بهداشتی مدارس رفع گردد تا یکی دیگر از حقوق اولیه دانش آموزان پایمال نگردد.
حق داشتن وسایل و امکانات تحصیل
در دنیای امروز جهت تعلیم دانش آموزان، دیگر وسایل ابتدایی (میز و نیمکت و بعضا وسایل کمک آموزشی ناقص و اولیه) جوابگوی نیاز دانش آموزان باشد نیست (ناگفته نماند متاسفانه نقاط محروم جامعه ما از همین نیازهای اولیه و ابتدایی نیز برخوردار نیستند.)
اگر با علم امروز خواهان آموزش اصولی ومنطقی باشیم نیاز به تجهیز مدارس با امکانات روز هستیم در غیر این صورت بازدهی و کیفیت آموزش مسلما افت خواهد کرد و متاسفانه این مورد را هم می توان از موارد پایمال شدن حقوق دانش آموز تلقی کرد.
حق داشتن مربیان کارآزموده
مربی و معلم و یا هر فردی که با دانش آموز سروکار دارد باید از آموزش های علمی و روانشناسی برخوردار باشد زیرا لازمه رشد و آموزش دانش آموز وجود افرادی است که توانایی علمی و از آن مهم تر توانایی و مهارت های آشنایی با مسائل روحی و روانی دانش آموز را داشته باشند. اگر چنین افرادی در آموزش و پرورش مشغول به انجام وظیفه نباشند دچار مشکلات خواهیم شد که بارزترین آنها عدم ارتباط صحیح ومنطقی بین دانش آموز و مربی وعدم نشاط و شادابی دانش آموزان و عدم روحیه لازم می باشد. اگر واقع بینانه این قضیه را بررسی کنیم نداشتن یا کمبود چنین مربیان قوی و کارآزموده یکی دیگر از موارد پایمال شدن حقوق دانش آموزی است.
حق امنیت روانی
مسئله ای که در این بعد مطرح است این است که تحصیل یا آموزش دانش آموز در مدارس چگونه و توسط چه افرادی باید صورت بگیرد؟ به عبارتی شیوه آموزش به صورتی نباید باشد که امنیت روحی دانش آموز لطمه ببیند و حتی به خطر بیفتد مثلا بعضا در مدارس دیده می شود از تهدید، اخراج موقت و دائم و یا ترساندن از تجدیدی و مردودی و یا جمله معروف “به ولی ات تمام چیزها را خواهم گفت” توهین و شوخی های مربی در جمع نسبت به دانش آموز و یا... استفاده شود.
در نتیجه اگر دانش آموز به هر شکلی امنیت را در مدرسه احساس نکند آموزش لازم را نخواهد داشت و یکی از عوامل افت تحصیلی و یا به عبارت حقوقی آن پایمال شدن حق دانش آموز در این موضوع می باشد.
جامعه
بعد از نقش پدر ومادر وعوامل مدرسه در رعایت و آموزش حقوق کودک نقش جامعه مطرح می باشد. وظیفه جامعه در شکل گیری و میزان اثرگذاری در آموزش و حقوق کودک در زمینه های مختلف می باشد که به قسمت هایی از آن اشاره می گردد؛
1- حق داشتن واستفاده از اماکن ورزشی و تفریحی (به تعداد لازم و کافی در هر منطقه)
2- حق داشتن و استفاده از اماکن هنری مثل فرهنگسراهای هنری
3- حق داشتن و استفاده از اماکن فرهنگی شامل کتابخانه های عمومی
4- حق داشتن احساس امنیت، منع کودک آزاری، گروگان گیری کودکان، استثمار کودکان، به کارگیری شغل های سخت و سنگین از کودکان با حداقل دستمزد و...
5- حق استفاده از امکانات تامین اجتماعی در صورت بروز محرومیت ها و...
در خصوص مسائل جامعه و میزان اثرگذاری آن بر افراد جامعه و خصوصا کودکان، مطالب زیاد و بسیار مهم می باشد. مسائل جامعه و اثرات آن را به عبارتی می توان مدارس نامریی تلقی نمود و امیدوار هستیم تمامی قسمت های جامعه و مسئولان مربوطه در جهت بهینه کردن عملکرد خود تجدید نظر نمایند.
نتیجه گیری:
اگر مدرسه و جامعه دنباله رو تربیت صحیح والدین نباشند حقوق و تربیت کودک در نهایت پایمال خواهد شد. در خصوص مدرسه با توجه به طرح گوشه ای از مسائل ذکر شده به نظر می آید می بایست در قوانین موجود آموزش و پرورش و بعضا نیروهای انسانی موجود تجدیدنظر یا به هر شکل دیگر مشکلات موجود رفع گردد تا انشاءالله به زمانی برسیم که تمامی مدارس ایران با عملکرد خوب خود پیوند بین مدارس و دانش آموز را محکم و استوار نمایند و عزیزان دانش آموز واقعا مدرسه را خانه دوم خود تلقی نمایند.
نکته دیگری که باید مطرح کرد این است که اگر قوانین مدونی تهیه و تنظیم گردد و به مورد اجرا گذاشته شود وضعیت نظام آموزش و پرورش حداقل از منظر دانش آموز تا حد زیادی مرتفع خواهد شد. مثلا طبق قوانین حقوقی هر فرد نسبت به دیگری دچار تضرر گردد اگر عمدی باشد ضمن جزای کیفری می بایست جبران خسارت نیز کند و اگر غیرعمد باشد یعنی سهوا مسبب ضرر دیگری شود، مستوجب جبران خسارت نسبت به آن فرد می گردد (بستگی به نوع و خطا دارد) نسبت به این قانون استدلالی که می توان کرد این است که ما کارکنان آموزش و پرورش اگر سهوا مرتکب توهین، تنبیه بدنی یا باعث بیماری های روحی مانند اضطراب و نگرانی، استرس، شب ادراری و... نسبت به دانش آموز شویم مستوجب جبران خسارت هستیم و از طرفی شرعا در برابر خداوند متعال مسئول می باشیم. نبود چنین قوانین مدونی باعث گردیده است که یک کودک دانش آموز یا یک نوجوان دانش آموز به شکلها و عناوین مختلف حقوقش پایمال گردد و خیلی راحت در برابر این قضایا عده ای از کارکنان و معلمان و متولیان آموزش و پرورش با جملاتی نظیر این که “چون هدف ما آموزش است و یا عمدی در کار نبوده است و یا جمله “چوب معلم گله هرکی نخوره خله” و یا... از کنار این حقوق پایمال شده به راحتی بگذرند.


بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی

آدمی حدود نیمی از عمر و زنئگی خویش ار با کار و شغل سپری می سازد انسان با کار تربیت می شود، از کار لذّت می برد و بسیاری از نیازهای مادّی و معنوی او از طریق کار تأمین و ارضاء می گردد کار علاوه بر تأمین نیازهای مادّی زندگی می تواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای عمیق و اساسی بشر باشد از جمله نیاز به کسب موفّقیّت، نیاز به تایید و پذیرش دیگران، نیاز به ایجا
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 55 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 59
بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی

مقدمه

آدمی حدود نیمی از عمر و زنئگی خویش ار با کار و شغل سپری می سازد. انسان با کار تربیت می شود، از کار لذّت می برد و بسیاری از نیازهای مادّی و معنوی او از طریق کار تأمین و ارضاء می گردد. کار علاوه بر تأمین نیازهای مادّی زندگی می تواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای عمیق و اساسی بشر باشد. از جمله نیاز به کسب موفّقیّت، نیاز به تایید و پذیرش دیگران، نیاز به ایجاد روابط شخصی و اجتماعی ، نیاز به داشتن پایگاه اجتماعی و نیاز به مفید بودن و خدمت کردن به دیگران.

امروز نگرش ها و تعریف ها از کار متفاوت و گوناگون است. اقتصاددانان کار را وسیله ی کسب استقلال مادّی و ارضای نیازهای مــــادّی می دانند. جامعه شناس کار را وسیله ی ارتباط با جامعه، همانندی با گروه، تثبیت پایگاه اجتماعی و کسب هویّت می داند. به نظر روان شناسان کار جوابگوی بسیاری از نیازهای روحی و لازمه ی سلامت روان است. در اسلام کار صیقل جان شمرده شده و بیکاری مذموم و مورد نکوهش قرار گرفته است. می توان در یک جمعبندی فرهنگ و تمدّن بشری را محصول کار دانست.

تغییر و دگرگونی در بازار کار و مشاغل، جایگزینی کار با ماشین به جای کار با دست و موارد دیگر از جمله الزاماتی هستند که ما را ترغیب و وادار می نمایند تا برای غلبه بر مشکلات و یافتن راه های تازه و سودمند دست به تحقیق و پژوهش بزنیم.

از میان موضوع، رضایت شغلی دارای جاذبه و اهمیّت خاصّی است. چه می شود که انسان از کارش راضی و ناراضی می شود؟ علّت های این امر کدامند؟ و سؤالات ویژه ی دیگر که پاسخ آنها نیاز به تحقیق و تفحّص دارد.

اگر نیاز های انسان در پرداختن به کار و شغلش ارضاء نگردد او رضایت مندی از کار و شغل و وظیفه اش نخواهد داشت. عوامل بسیاری در رضایت مندی شغلی مهم هستند که از آن میان می توان به حقوق، امنیّت شغلی، شرایط کاری خوب و مطلوب، امکانات پیشرفت و ترقّی و روابط سالم انسانی اشاره کرد. شاید ” عامل روابط انسانی “ بیش از هر عامل دیگر در رضایت شغلی مؤثّر باشد. مردم دوست دارند وقتی که خوب کار می کنند به آنها گفته شود و وقتی کارشان ضعیف است به آنها کمک شود. تعریف و تشویقِ پیشرفت ها و کمک جهت رفع ضعف ها باعث رشد می شود. مردم می خواهند با کسانی که دوست دارند و می توانند کنار بیایند کار کنند.

رضایت شغلی مفهوم پیچیده و چند بُعدی است و با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد ( هاپاک 1935 ). رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفّقیّت شغلی است و باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت باطنی فرد می گردد عواملی همانند سازش، انگیزش شغلی و موفّقیّت شغلی به گونه ای در ایجاد رضایت شغلی مؤثرّند. تأمین خشنودی و سلامتی و اعتبار و رفع نیاز های اوّلیّه ی فرد با اشتغالِ رضایت بخش به دست می آید.

رضایت شغلی به شدّت با عوامل روانی در ارتباط است. کسی که از شغلش رضایت دارد این شغل سازگار ی عاطفی و لذّت مطلوبی را برای او تأمین می نماید. رضایت شغلی تنها با یک عامل به دست نمی آید بلکه ترکیب معیّنی از مجموعه عوامل گوناگون مثل میزان درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط محیط کار، آرامش روحی و روانی و ... می باشد. رضایت شغلی بر دو نوع است : رضایت شغلی بیرونی و درونی. رضایت شغلی درونی از دو منبع حاصل می شود احساس لذّتی که از کار می برد و نیز لذّتی که بر اثر مشاهده ی پیشرفت و انجام برخی مسؤولیّت ها و به ظهور رساندن برخی توانمندی ها و رغبت ها به فرد دست می دهد. رضایت بیرونی با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر آن در حال تغییر و تحوّل است ( کینزبرگ و همکاران 1951 ). البتّه عوامل درونی از ثبات بیشتر برخوردارند و پایدارتر از رضایت بیرونی هستند.

افراد از نظر میزان رضایتی که شغلشان برای آنها فراهم می سازد بسیار متفاوتند. در مورد رضایت شغلی برّرسی های بسیاری انجام گرفته است. اصلی که حاکم بر همه ی برّرسی های رضایت شغلی است این است که کارمند، انسانی است با نیاز های بی شمار، بسیازی از این نیاز ها اگر نه اکثر آنها، چنانچه او تولید کننده و خوشحال و مفید باشد می بایست در کارش ارضاء گردد. محققّان در زمینه ی رضایت شغلی توافق نظر دارند که هر چه سطح شغل پایین تر باشد رضایت کمتری در کار یافت می شود، با این که پول نا کافی ممکن است دلیل اوّلیّه ی عدم رضایت شغلی باشد، جامعه شناسان معتقدند که عوامل دیگری وجود دارد که باعث بیگانگی شغلی می شود از جمله عدم تناسب شغل با تصوّری که فرد از خویشتن دارد، جالب نبودن شغل، ثابت نبودن آن و عدم امکان پیشرفت. در هر صورت تفکّرات بسیار لیکن تحقیقات کمی در مورد علل بیگانگی شغلی و علل عدم رضایت شغل انجام گرفته است.

موضوع تحقیق :

« برّرسی عوامل مؤثّر بر میزان رضایت شغلی مدیرانِ واحد های آموزشی از دیدگاه مدیران واحد های آموزشیِ منطقه ی تبادکان »

ضرورت پژوهش :

از آنجایی که در دهه های اخیر نیرونی انسانی در هر سازمانی مهمترین عامل برای دست یابی به اهداف آن سازمان محسوب می شود بنابراین آموزش و پرورش از طریق تغییر در رفتار افراد باعث شکوفایی استعداد های آنان شده و به افزایش کیفیّت و بازده ی نیرونی انسانی کمک شایانی می کند.

در این رابطه مدیریّت آموزشی به لحاظ تأثیر بسزایی که در رشد و ارتقای کارکنان سازمان آموزش و پرورش دارد از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است.

در بیان تمام فعّالیّت های انسان هیچ فعّالیّتی به اهمیّتِ مدیریّت نمی باشد به این دلیل که وظیفه ی اصلی و اساسی تمام مدیران در تمام سطوح موجب می شود که در کلیّه ی مؤسّسات محیطی ایجاد شود که در آن افراد بتوانند به صورت های گوناگون و گروه های فعّال به هدف ها و انتظارات از پیش تعیین شده با حدّاقل هزینه و حدّاکثر کارایی دست یابند. در اینجا باید خاطر نشان ساخت که مدارس به عنوان پر جمعیّت ترین مرکز آموزشی صف عملیاتی روند آموزش و پرورش رسمی کشور به حساب می آیند. در نتیجه مدیران، کادر آموزشی و کادر اداری باید در کنار امکانات عادّی و وسایل و تجهیزات، در تعادل با یکدیگر، زمینه ی حصول به اهداف کلّی و جزئی تعلیم و تربیت را فراهم سازند نگاهی گذرا به مجموعه ی فعّالیّت های این مراکز، مسایلی و مشکلاتی را آشکار می سازد که مهمتر از همه، اُفتِّ تحصیلی و ترک تحصیل قبل از اتمام کامل دوران تحصیل، انفجار تقاضا برای آموزش و پرورش، ناکارآیی فارغ التّحصیلان این مراکز به عنوان محصول و بازده ی نظام آموزش و پرورش و ناتوانی اکثر مدیران در حلّ مسایل و مشکلات آموزشی است.

از طرفی ما در موقعیّت و زمانی قرار گرفته ایم که قرن بیستم را پشت سر گذاشته ایم و روز به روز بر پیچیدگی و گستردگی و وست دامنه ی علوم افزوده می شود. لذا تصمیم گیری در این شرایط برای هر اقدام تازه ای مشکل می باشد. پیشرفت سریع دانش و تخصّص بشر، هر چیزی را صورتی نو بخشیده است و کسی که در شرایط موجود بخواهد کار کند و به زندگی خود ادامه دهد باید از امکانات، زمینه ها و فرصت های موجود به نحو مطلوب استفاده نماید. لذا در چنین جهان متغیّری که به شدّت در حال تحوّل و دگرگونی است، حیات ملّت ها بدون روی آوردن به اسلام- علم و تخصّص و در رأس آن مدیریّت و رهبری صحیح و مناسب امکان پذیر نخواهد بود، بنابراین باید در روند کنونی تجدید نظر عمیقی رخ دهد.

بزرگترین بدبختی یک انسان و یک امّت و جامعه در عصر حاضر، محرومیّت از مدیران و رهبران شایسته است، در این زمینه بیان سخنی از مولای متّقیان امام علی ( ع ) الگوی بهترین رهبر و مدیر امّت اسلامی، مناسب به نظر می رسد. حضرت امام علی ( ع ) هرگاه می خواست مردم را نفرین کنندؤ می فرمود : « خدایا هر چه زودتر مرگ مرا برسان و بر این مردم همان کسی را مسلّط کن که شایسته ی او هستند. »

با توجّه به مطالب یاد شده مدیریّت آموزشی یکسری فعّالیّت های تخصّصی در سازمان ها مه هدف اصلی آن اثر بخش تر، کارآمدتر کردن هر چه بیشتر خدمات آموزشی و اجرای سیاست ها از طریق برنامه ریزی، تصمیم گیری و رهبری، استفاده ی بهینه از منافع مالی، مادّی و انسانی و ایجاد جوّ مساعد شغلی، حرفه ای در جهت رسیدن به اهداف عالیه ی آموزشی و از پیش تعیین شده و پاسخگویی به نیاز های فعلی و آینده ی دانش آموزان و جامعه تعریف می شود.

مدیریّت آموزشی به عنوان یک رشته، عمر نسبتاً کوتاهی در ایران دارد به طوریکه فقط چند سالی است تلاش هیی در جهت گشایش رشته ی مدیریّت آموزشی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی ضمن خدمت مدیران شاغل صورت گرفته است ، این در حالی است که مدیریّت و مدیرن آموزشی در سه دهه ی اخیر به عنوان مهمترین عامل بهبودی عملکرد سازمانهای آموزشی مورد توجّه پژوهش گران و مسؤولین آموزش کشور های توسعه یافته قرار گرفته است.

با توجّه به اهمیّت و ضرورت مسأله ( مدیریّت ) سبب پیدایش گرایش ها و انواع مدیریّت شده است که مهمترین آنها مدیریّت آموزشی است. از آنجایی که هنر مدیریّت و تعلیم و تربیّت انسان ها را از دشوارترین، ظریف ترین و پر ثمرترین کــار های آدمی می دانند و در پی گسترش

نظام آموزشی و اثر مدیریّت به عنوان رهبر آموزشی در مدرسه را نمی توان نادیده گرفت. پس مدیر آموزشی نقش حیاتی و حسّاسی در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت دارد. بنابراین آموزش مدیران و آماده سازی آنان برای ایفای نقش مدیریّت ضروری است. از میان انواع مدیریّت، مدیریّت بر سازمانهای آموزش و پرورش را می توان با اهمیّت تر و مؤثّر ترین دانش زمان به شمار آورد و با تربیت و انتخاب مدیران شایسته برا ی سازماندهی ارگان های آموزشی می توان کیفیّت تمام حرفه های موجود در جامعه رارشد داده امّا مدیریّت آموزشی در جامعه ی ما هنوز جایگاه شایسته ی خود را در نظام آموزشی پیدا نگرده است.

اکنون زمان آن است که مسأله ی مدیریّت و رهبری آموزشی مورد توجّه بیشتری قرار گیرد و افردی به عنوان مدیریّت آموزشگاه ها برگزیده شوند که نه تنها در امر تعلیم و تربیت مجرّب و صاحب نظر باشند بلکه در تشخیص مسایل و مشکلات اداری و سازمانی و به طور کلّی توانایی های مدیریّت، دقّت و مهارت داشته و همچنین از شغل خود رضایت داشته باشند و وظایف آموزشی و پژوهشی و رهبری و مدیریّت خود را در زمینه های اجتماعی، فرهنگی سیاسی و اقتصادی مدّ نظر قرار دهند.

بنابراین اطّلاع و توجّه نسبت به ویژگی های مطلوب در مدیریّت آموزشی و ایجاد زمینه هایی در جهت هر چه بیشتر فراهم آوردن زمینه های رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی دست اندر کاران را در جهت تربیت مدیران شایسته و کارآمد کمک خواهند نمود و از این طریق گامی مثبت در راستای بهبود و ارتقای سطح آموزشی برداشته خواهد شد.

اهداف تحقیق :

الف ) اهداف کلّی تحقیق :

از آنجایی که مدیریّت آموزشی یکی از چند پست مهم و اصلی در نظام آموزشی می باشد، بایستی در زمینه ی گزینش، آموزش، به کارگیری و ارتقای کیمی مدیران شایسته و توانمند از سوی نظام آموزش و پرورش و مراکز علمی، پژوهشی دانشگاهی اقدامات اساسی صورت گیرد و به تدریج زمینه ی تفکّر، تحقیق و ایجاد تغییرات آگاهانه و مناسب در مدیریّت نظام آموزشی فراهم گردد.

به همین منظور در تحقیق حاضر، هدف اصلی را شناخت عوامل مؤثّر بر میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی در سطح منطقه ی تبادکان و توجّه دادن دست اندر کاران به فراهم آوردن زمینه های رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی جهت بهبود و سطح آموزش در این منطقه، در نظر گرفته ایم.

ب ) اهداف ویژه ی تحقیق :

R شناخت عوامل مادّی و معنوی مؤثّر بر میزان رضایت شغلی مدیران واحد های آموزش منطقه ی تبدکان.

R آگاهی از تأثیر روابط انسانی مطلوب در محیط آموزشی بر میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی در منطقه ی تبادکان.

R شناخت میزان رابطه بین میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی مناطق با میزان سطح آموزش در منطقه ی تبادکان.

R آگاهی از تأثیر گذاری مدرک تحصیلی بر میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی.

فرضیه های تحقیق :

R بین میزان مطلوبیّت روابط انسانی در محیط آموزشی و میان رضایت شغلی مدیران واحدهای آموزشی رابطه ی معنا داری وجود دارد.

R بین سابقه ی مدیریّت و میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی رابطه ی معنا داری وجود دارد.

R انگیزه های معنوی بیش از انگیزه های مادّی باعث افزایش رضایت شغلی مدیران آموزشی در مدارس است.

R بین مدرک تحصیلی و میزان رضایت شغلی رابطه ی معنا داری وجود دارد.

R بین سبک مدیریّت در واحد های آموزشی و میزلن رضایت شغلی آنها رابطه ی معنا داری وجود دارد.

تعاریف واژه ها و اصطلاحات :

کارآیی : حدّی است که رفتار اجتماعی مشاهده شده مطابق با سرشت و نیاز فرد میباشد.

تجربه : عبارت است از بیان مشاهدات، تجزیه و تحلیل، اندازه گیری و ثبت مقایسه و تمثیل و طبقه بندی و تعریف فعل و انفعالات نمودها ( پرویزگار، کمال ).

علم : عبارت است از روش و طریقه ای منطقی که با برهان های مستند و مستدل ما را به دانستنیهای قابل اثبات نزدیک ساخته و پدیده های ناشناخته را با به کار بستن اصول و مفاهیم آن می شناساند. به زبان دیگر علم عبارت است از یکسری دانستنیهای مستدل جهت اکتشاف قوانین و واقعیّات ( پرهیزگار، کمال ).

روحیه : عبارت است از واکنش عاطفی و ذهنی که شخص درباره ی کار و حرفه اش دارد، به عبارت دیگر، روحیّه کیفیّتی است نا محسوس و نمی توان آن را به چشم مشاهده کرد ولی کیفیّت روحی را از راه مشاهده ی دقیق رفتار افراد معیّن و مشخّص کرد ( طوسی، محمّد علی ).

رضایت : احساس راحتی است که پس از ارضای یک خواسته تجربه می شود، به عبارت دیگر رضایت ار نتایج تجربه شده به وجود می آید.

روابط انسانی : اصطلاح روابط انسانی معمولاً برای توصیف شیوه ی رفتار و کنش متقابل مدیران با زیر دستان به کار می رود. منظور جوّ حاکم بر روابط بین کارکنان با کارکنان و کارکنان با مدیر واحد آموزشی می باشد.

رضایت شغلی : در حقیقت یک زمینه ی عاطفی، روانی و احساسی است که فرد در درون خود ب نسبت به کاری که پذیرفته است، دارد و به تحریک او در محیط آموزشی کمک می کند به علاوه داده ها و طرح های ماهرانه ی ابتکارات و استفاده از خلّاقیّتها در افزایش کارآیی یک سازمان آموزشی با رضایت شغلی فرد در ارتباط است ( فصلنامه ی مدیریّت در آموزش و پرورش.

انگیزه های معنوی : یک نیروی درونی می باشد که به فرد در جهت رسیدن به هدف، نیرو و انرژی می دهد.

پیشینه ی مدیریّت و رهبری :

مقدّمه

در جهان امروز و عصر کنونی و به خصوص در چند دهه ی اخیر، جهان به سرعت به سوی پیشرفت و ترقّی گام های اساسی برداشته است و در جهت رسیدن به جهانی مطلوب پیش می رود، پیش فرض ها و قوانین و روشهایی که در علم مدیریّت می آموزیم و یا در سطح سازمان ها به آن عمل می شود، قدیمی شده و جوابگوی نیازها و خواسته های بشر در عصر کنونی و در آینده نمی باشد و اگر خواسته باشیم با همان روشها به مدیریّت و رهبری بپردازیم موفّق نخواهیم بود. در این زمینه باید یاد آور شویم که اغلب مدیران با تجربه بر این باورند که تعداد کمی از خطّ مشی ها به مدّت 20 الی 30 سال دوام می آورند.

با کمی تأمّل در می یابیم که خطّ مشی هایی که الان مدیران می آموزند و به کار می بندند ( به خصوص در داخل ایران ) به صورت فزاینده ای با واقعیّت ها غیر مرتبط بوده و در نتیجه اثر بخش نمی باشد. و این خود بر می گردد به یک باور و اعتقد در سطح جامعه ی ایران که اغلب مواقع در مقابل تغییر و تحوّل و دگرگونی جبهه گرفته و همان روش سنّتی را پسندیده و به آن اکتفا کرده و حاضر نیستند که وضع موجود را تغییر دهند.

مباحث و مطالعات مدیریّتی به شکل امروزی و سازمان یافته با ظهور سازمان های بزرگ آغاز شد.


بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق با نگاهی به آمارها طلاق در ایران

هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق (مطالعه موردی شهرستان داراب)می باشد چارچوب نظری این پژوهش با توجه به تحقیقات پیشین و مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه هــای جامعه شـــناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد که از نظریه های مبادله، توسعه خانواده، نظام ها، نقش ها و نظریه شبکه ای در قسمت نظریه های جامع
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 135 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 52
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق با نگاهی به آمارها طلاق در ایران

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق با نگاهی به آمارها طلاق در ایران

چکیده

یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ذهن اکثر اندیشمندان و حتی عموم را به خود مشغول کرده است مسأله طلاق[1] می باشد. در حال حاضر این پدیده در ایران به شکل یک مسأله و معضل اجتماعی ،مشکلات زیادی را برای افراد و خانواده های در معرض طلاق به وجود آورده است .هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق (مطالعه موردی شهرستان داراب)می باشد. چارچوب نظری این پژوهش با توجه به تحقیقات پیشین و مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه هــای جامعه شـــناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد که از نظریه های مبادله، توسعه خانواده، نظام ها، نقش ها و نظریه شبکه ای در قسمت نظریه های جامعه شناسی خانواده و از نظریه های دورکیم و مرتن در قسمت انحرافات اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده روش پیمایشی می باشد. و تکنیک و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه همراه با مصاحبه حضوری بوده است.

در این تحقیق اطلاعات مورد نظر از کل افرادی که در شش ماهه دوم سال 1380 طلاق داده یا به دادگستری مراجعه کرده و دادخواست طلاق داده بودند جمع آوری شد که کل این افراد 150نفر می باشند که 115 نفر از آنها زن و 35 نفر دیگر مرد می باشند.متغیر وابسته تحقیق میزان گرایش به طلاق مباشدکه به صورت یک طیف در پرسشنامه آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که ابتدا در قسمت آمار توصیفی ، ویژگیهای جمعیتی ،اقتصادی و اجتماعی پاسخگویان توصیف وتشریح شده است و در قسمت آمار استنباطی با توجه به سطح اندازه گیری متغیرهای مستقل که 20 متغیر می باشد از رگرسیون دو متغیره، چند متغیره، تحلیل واریانس، آزمون تی(‏(T– test و آزمون اف test)- F ) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهند که :

در تحلیل رگرسیون دو متغیره، متغیرهای اختلاف تحصیلی زوجین، اختلاف سن زوجین، تحصیلات زن و سن ازدواج زن با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و مستقیمی دارند و متغیرهای میزان شناخت همسر قبل از ازدواج، مدت زندگی مشترک، تعداد فرزندان و مدت شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و معکوس دارند.

همچنین متغیرهای مدت شناخت و میزان شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش مردان به طلاق رابطه معنادار ومعکوس دارند. در بررسی تفاوت میانگین ها، تفاوت معناداری بین میانگین گرایش به طلاق زنان بر حسب، رابطه خویشاوندی با همسر، محل تولد زن، چند زنی بودن همسر ، علت اصلی طلاق و شیوه آشنایی دیده می شود.و برای مردان فقط رابطه خویشاوندی معنادار می باشد..

در تحلیل رگرسیون چند متغیره، در معادله پیش بینی گرایش به طلاق زنان متغیرهای مدت شناخت، اختلاف سن و مدت زندگی مشترک توانستند 64 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی کنند و در معادله پیش بینی گرایش به طلاق مردان سه متغیر مدت شناخت، اختلاف سن و تعداد فرزندان توانستند 77 درصد از تغییرات را پیش بینی کنند.

مقدمه

خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی، پایه و اساس ساخت اجتماع محسوب می شودخانواده شالوده هر جامعه متمدن است (مور، 1376: 29).

در واقع خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس آرامش و امنیت می دهد و طی قرن های متمادی به عنوان پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگیهای فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. از همین روست که تشکیل خانواده در همه ادیان بویژه دین مقدس اسلام از اهمیت والایی برخوردار است و از آن بعنوان کانون آسایش و آرامش نام برده شده است (ولی زاده، 1378: 20).

به طور کلی خانواده به وسیله یک رابطه قــانونی بین زن ومرد که ازدواج نام دارد شــــکل می گیرد،اما این رابطه قانونی به سه شکل ممکن است از هم گسیخته شود که عبارتند از :

1- فسخ ازدواج؛

2- مرگ یکی از زوجین؛

3- انحلال خانواده و از بین رفتن پیوند زناشوئی بوسیله طلاق زوجین؛ (Shryock,1975:333).

از آنجایی که فسخ ازدواج با دلایل مشخص می باشد و مرگ افراد هم یک امر طبیعی است این دو مورد هر چند باعث بروز مشکلاتی در خانواده می شوند ولی طلاق به دلیل خصوصیاتی که داردبیشتر ذهن خانواده ها و اندیشمندانرا به خود جلب کرده است.

" طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نکاح و رهائی از زناشوئی استَ (عمید، 1369: 894).

همچنین طلاق را آخرین راه انحلال قانونی ازدواج می دانند که شوهر و زن بوسیلة حکم قانونی از هم جدا می شوند(Shryock,1975:333).

از آنجا که یکی از عوامل مهم از هم گیسختگی مهمترین نهاد اجتماعی و اساس جامعه یعنی خانواده، طلاق می باشد، بررسی طلاق و بویژه عواملی که منجر به این امر می شوند خود به خود ضرورت پیدا می کند. همچنین بررسی عواملی که باعث گرایش زوجین به طلاق می شود بخاطر پیامدهایی که در پی دارد بیشتر حائز اهمیت است. بنابراین اهمیت موضوع طلاق را با در نظر گرفتن عواقب و آسیبهای آن می توان مطرح کرد، آسیبهای طلاق می تواند به صورت اعتیاد، بزهکاری، جرم و جنایت، خودکشی و… باشد(دانش، 1370: 32).

از طرف دیگر در عصر ما و بخصوص سالهای اخیر بیش از دوران دیگر آمارهای طلاق بالا رفته و به تبع آن آمار وارقام جرم وجنایتهای ناشی از آن نیز زیاد شده است بطوری که آمار طلاق در جوامع غربی و بویژه در آمریکا حدود 54 درصد می باشد، یعنی اینکه از هر 100 ازدواج 54 مورد به طلاق منجر می شود. در صورتی که این درصدها درسال 1964 حدود 36 درصد بوده است درصد بوده است[2](Weeks,1992:315-316).

در ایران نیز آمارها نشان میدهند که درصد طلاق سال 80 نسبت به سال79، 14 درصد رشد داشته است(به جدول ونمودار شماره 1 و ضمائم مراجعه شود) که این افزایش ناگهانی برای جامعه ایران به عنوان یک زنگ خطر می باشد که نباید ساده انگارانه از آن گذشت، بلکه باید با جدیت به دنبال ریشه های این مسأله بود.

هدف اصلی از انجام این تحقیق[3] بررسی علل و عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق در شهرستان داراب[4]می باشد.

جدول شماره 1: نسبت های طلاق به ازدواج کل کشور، استان فارس وشهرستان داراب بین سالهای 1379 -1348[5]

سال

کل کشور

استان فارس

شهرستان داراب

کل

شهری

روستایی

کل

شهری

روستایی

کل

شهری

روستایی

1348

5/10

5/15

2/15

-

-

-

-

-

-

1349

6/9

8/10

7/4

-

-

-

-

-

-

1350

6/9

0/16

7/4

-

-

-

-

-

-

1351

0/10

0/16

5/3

-

-

-

-

-

-

1352

3/9

8/14

1/3

-

-

-

-

-

-

1353

3/9

9/14

0/3

-

-

-

-

-

-

1354

0/11

9/15

5/4

-

-

-

-

-

-

1355

7/10

4/14

7/4

-

-

-

-

-

-

1356

5/9

7/13

3/4

0/8

-

-

-

-

-

1357

1/8

3/10

4/4

8/7

-

-

-

-

-

1358

3/7

2/10

9/3

7/5

-

-

-

-

-

1359

1/7

7/9

8/2

6/7

-

-

-

-

-

1360

1/8

9/10

6/3

3/5

-

-

-

-

-

1361

8/8

0/12

6/3

8/6

-

-

-

-

-

1362

8/8

0/12

3/3

3/4

6/6

73/0

-

-

-

1363

1/9

7/11

5/4

5/7

-

-

-

-

-

1364

5/9

1/12

9/4

9

-

6

-

-

-

1365

3/10

1/13

1/5

2/8

5/12

-

-

-

-

1366

6/9

2/12

8/4

6/10

-

-

-

-

-

1367

1/9

2/11

1/5

5/8

-

-

-

-

-

1368

4/7

3/9

9/3

8/4

3/7

84/0

-

-

-

1369

3/8

9/9

9/4

6/5

3/8

7/1

-

-

-

1370

8/8

7/10

4/4

9/6

2/10

8/1

-

-

-

1371

04/8

4/9

6/4

1/6

-

-

-

-

-

1372

3/6

7/7

9/2

3/5

0/6

0/4

-

-

-

1373

2/7

6/8

2/3

8/5

6/7

8/1

2/2

4/6

-

1374

5/7

9/8

4/3

6/5

7/6

5/2

5/3

3/9

-

1375

9/7

2/9

2/4

8/6

3/8

5/2

-

-

-

1376

2/8

4/9

3/4

4/6

1/7

3/4

-

-

-

1377

0/8

1/9

0/4

6/7

5/8

7/4

6/4

2/4

9/4

1378

2/8

5/9

3/4

7/7

9/8

3/4

4

7/4

6/3

1379

3/8

6/9

4

7/7

3/9

1/3

9

4/14

8/6


تحقیقات پیشین

مطالعه درباره طلاق در طی چند دهة اخیر محققین زیادی را به خود مشغول داشته است. این مطالعات نه تنها بوسیله جامعه شناسان بلکه بوسیله حقوقدانان، قضات، مددکاران اجتماعی، روان درمان ها، پزشکان و سایرین صورت گرفته است((Good,1965:3. از آنجا که علم خاصیت انباشتی دارد، تحقیقات پیشین در زمینه موضوع مورد نظر می تواند منبع با ارزش در هدایت تحقیق و معرفی نظریه هایی برای آزمون و تفسیرهای احتمالی از مشاهدات باشند (دواس، 1376 : 33).



بررسی عوامل موثر بر اختلالات یادگیری دانش آموزان

عملکرد تحصیلی‌ پایین، بر‌تری‌ حافظه‌ کوتاه‌ مدت‌، اختلالات‌ زبان‌ شامل اختلال‌ در زبان‌ درونی‌، زبان‌دریافتی‌ شنیداری‌، وارونگی‌ کلمات‌، بازشناسی‌ ضعیف‌ کلمات‌، رشد نایافتگی‌ زبان‌ بیانی‌، اشکال‌ در حافظه‌زبان‌ گفتاری‌، اختلال‌ خواندن‌، پاسخ‌ نامربوط به‌ موضوع‌ مورد بحث‌، استفاده‌ از انگشتان‌ به‌ هنگام‌ حساب‌کردن‌، اشکال‌ در نمادسازی‌، حواس‌ پرتی‌
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 50 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
بررسی عوامل موثر بر اختلالات یادگیری دانش آموزان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی عوامل موثر بر اختلالات یادگیری دانش آموزان

فصل اول : کلیات

عنوان :

«بررسی عوامل مؤثر بر اختلالات یادگیری در بین دانش آموزان پایه‌های سوم و چهارم ابتدایی استان قزوین در سال تحصیلی 87-1388»

مقدمه وبیان‌ مسئله‌

اختلالات‌ یادگیری‌ از جمله‌ مسائلی‌ هستند که‌ استعداد و توانایی کودکان‌ را تحت‌ تأثیر قرار داده‌ و سبب‌بروز مشکلات‌ رفتاری‌ و روان‌ شناختی‌، نظیر اضطراب‌، افسردگی‌، فرار از مدرسه‌، اختلال‌ در خوردن و خوابیدن‌ وغیره‌ در آن‌ها می‌شوند. مطالعات انجام‌ شده‌ در کشورهای مختلف‌ نشان‌ می‌دهد که‌ حدود ده‌ درصد از کودکان‌نوعی‌ مشکل‌ ویژه یادگیری‌ دارند.با این‌ حال‌، این‌ موضوع‌ نباید مایه ی‌ ناامیدی‌ والدین‌ و مربیان‌ گردد؛ چرا که‌تجارب‌ چندین‌ ساله‌ ی‌ متخصصانی‌ که‌ با چنین کودکانی‌ سروکار داشته‌اند، نشان‌ می‌دهد که‌ چنین‌ کودکانی‌ به‌شرط تشخیص‌ زود هنگام‌ توسط والدین‌ و مربیان‌ و ارجاع‌ آن‌ها به‌ متخصصان قابل‌ درمان‌ هستند.، دانش‌ آموزان LD و دارای اختلالات‌ یادگیری‌، از بهره‌ هوشی‌ تقریبا متوسط یا بالاتر از متوسط برخوردارند؛ از نظر حواس‌ مختلف‌ بینایی‌، شنوایی‌و... سالم‌ اند؛از امکانات‌ محیطی‌ و آموزشی‌ نسبتا مناسبی‌ برخوردارند؛ دارای‌ نابهنجاری‌های‌ شدید رفتاری‌ نیستند و پیشرفت‌ آموزشی‌ این‌ کودکان‌ به‌ طور قابل‌ملاحظه‌ای‌ از بهره‌ هوشی‌، سن‌ و امکانات‌ آموزشی‌ که‌ از آن‌ برخوردارند، کمتر است (باباپور خیرالدین‌ و صبحی‌قراملکی‌، 1379).

باباپور و قراملکی‌ (1379) برخی‌ از ویژگی‌های‌ کودکان‌ مبتلا به‌ اختلالات‌ یادگیری‌ را به‌ شرح‌ زیر عنوان‌کرده‌اند:

عملکرد تحصیلی‌ پایین، بر‌تری‌ حافظه‌ کوتاه‌ مدت‌، اختلالات‌ زبان‌ شامل اختلال‌ در زبان‌ درونی‌، زبان‌دریافتی‌ شنیداری‌، وارونگی‌ کلمات‌، بازشناسی‌ ضعیف‌ کلمات‌، رشد نایافتگی‌ زبان‌ بیانی‌، اشکال‌ در حافظه‌زبان‌ گفتاری‌، اختلال‌ خواندن‌، پاسخ‌ نامربوط به‌ موضوع‌ مورد بحث‌، استفاده‌ از انگشتان‌ به‌ هنگام‌ حساب‌کردن‌، اشکال‌ در نمادسازی‌، حواس‌ پرتی‌ و فراموشی‌ جزئیات‌ مهم‌، دست‌ پاچگی‌، هماهنگی‌ ضعیف‌ چشم‌ ودست‌، اعتماد به‌ نفس‌ پایین‌، فقدان‌ انگیزه‌، مداومت‌ کاری‌، ناتوانی‌ در جفت‌ و جور کردن‌ رنگ‌ها و شکل‌ها،حرکات‌ چشمی‌ نامنظم‌، اشکال‌ درجهت‌ یابی‌، بیش‌ فعالی‌ یا برعکس‌ فعالیت‌ کمتر، عمل‌ تکانشی‌، علایم‌مشکوک‌ عصب‌ شناختی‌، اختلال‌ هیجانی‌، پرخاشگری‌، خیالاتی‌ بودن‌، بی‌توجهی‌ و ناتوانی‌ در تمرکز روی‌بخشی‌ از موضوع‌، تأخیر در انجام‌ و اتمام‌ کارها، فراخنای‌ کوتاه‌ حافظه‌، اشکال‌ در ادراک‌ زمان‌ و مکان‌ و تخمین‌زمان‌.

ویژه‌:

ـ بررسی‌ ارتباط آسیب‌های‌ مغزی‌ در دوران‌ رشد و اختلال‌های‌ یادگیری‌.

ـ بررسی‌ ارتباط ابتلای مادر به‌ بیماری‌های عفونی‌ در دوران‌ بارداری‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌.

ـ بررسی‌ ارتباط جانبی‌ شدن‌ مغز و اختلال‌های‌ یادگیری‌.

ـ بررسی‌ ارتباط اختلال‌ در ادراک‌ بینایی‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌.

ـ بررسی‌ میزان‌ و سهم‌ عوامل‌ مختلف‌ در اختلال‌های‌ یادگیری‌.

فرضیه‌های‌ تحقیق‌:

1 ـ بین‌ آسیب‌های‌ مغزی‌ در دوران‌ رشد و اختلال‌های‌ یادگیری‌ ارتباط معنی‌ داری‌ وجود دارد.

2 ـ بین‌ ابتلای مادر به‌ بیماری‌های‌ عفونی‌ در دوران‌ بارداری‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌ رابطه‌ معنی‌ داری‌ وجوددارد.

3 ـ بین‌ اختلال‌ در برتری‌ جانبی‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌ ارتباط معنی‌ داری‌ وجود دارد.

4 ـ بین‌ اختلال‌ در ادراک‌ بینایی‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌ ارتباط معنی‌داری‌ وجود دارد.

5 ـ بین‌ اختلال‌ در حافظه‌ دیداری‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌ ارتباط معنی‌داری‌ وجود دارد.

سؤال‌های‌ پژوهشی‌:

1 ـ آیا بین‌ آسیب‌ مغزی‌، بیماری‌های‌ عفونی‌ مادر، برتری‌ جانبی‌، ادراک‌ بینایی‌ و... دانش‌آموزان‌ مبتلا به‌ناتوانی‌های‌ یادگیری‌ و دانش‌ آموزان‌ عادی‌ تفاوت‌ معنی‌داری‌ وجود دارد؟

2 ـ سهم‌ هر یک‌ از عوامل‌ مختلف‌ در اختلال‌های‌ یادگیری‌ به‌ چه‌ میزان‌ است‌؟

متغیرهای‌ پژوهش‌:

1 ـ متغیر وابسته: اختلال‌های‌ یادگیری‌

2ـ متغیرهای‌ مستقل‌: شامل‌ آسیب‌ مغزی‌، بیماری‌های‌ عفونی‌ مادر در دوران‌ بارداری‌، برتری‌ جانبی‌ وادراک‌ بینایی و استفاده از فورسپس و تأخیر در تنفس

3 ـ متغیرهای‌ کنترل‌: هوش‌، جنس‌، سن‌، پایه‌ تحصیلی‌

q تعاریف‌ مفهومی‌ و عملیاتی‌ متغیرها

فصل دوم : پیشینه تحقیق

اختلال‌ یادگیری‌

کمیته‌ مشاوره‌ ملی‌ کودکان‌ معلول‌ تعریف‌ زیر را ارائه‌ نموده‌ است‌:

((کودکان‌ مبتلا به‌ اختلال‌ یادگیری‌ در یک‌ یا چند فرایند اساسی‌ روان‌ شناختی‌ از قبیل‌ فهم‌ مطالب‌ زبان‌گفتاری‌ یا نوشتاری‌ مشکل‌ دارند، این‌ اشکالات‌ به‌ صورت‌ اختلالاتی‌ در گوش‌ دادن‌، فکر کردن‌، صحبت‌ کردن‌،خواندن‌، نوشتن‌، هجی‌ کردن‌ یا حساب‌ کردن‌ ظاهر می‌شود. این‌ تعریف‌ شامل‌ مشکلات‌ ادراکی‌، آسیب‌ مغزی‌،اختلال‌ جزئی‌ مغز، اختلال‌ خواندن‌، زبان‌ پریشی‌ تحولی‌ و غیره‌ می‌شود، اما آن‌ دسته‌ از مشکلات‌ یادگیری‌ را که‌نتیجه‌ نقص‌ بینایی‌، شنوایی‌ یا حرکتی‌، عقب‌ ماندگی‌ ذهنی‌، اختلالات‌ هیجانی‌ یا محرومیت‌های‌ محیطی‌است‌، شامل‌ نمی‌شود (اداره‌ آموزش‌و پرورش‌ آمریکا، 1968، به‌ نقل‌ از لرنر، 1993).

در این ‌پژوهش‌ دانش‌آموز مبتلا به‌ اختلال ‌در یادگیری‌ به ‌دانش‌آموزی ‌اطلاق‌ می‌شود که‌ملاک‌های‌ زیر را دارا باشد:

ـ دارا بودن‌ هوش بهر متوسط یا بالاتر.

ـ دارا بودن‌ نمره‌ 2 انحراف‌ معیار پایین‌تر از میانگین‌ کلاس‌ در دروس‌ انشا، قرائت‌، املا و ریاضی‌ که‌ در کارنامه‌تحصیلی‌ درج‌ شده‌ است‌.

ـ کسب‌ نمره‌ خطای‌ حداقل‌ یک‌ نمره‌ انحراف‌ معیار بیش‌ از میانگین‌ در آزمون‌ بندر گشتالت‌.