دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 70 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 87 |
مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی با دانشجویان دانشکده علوم پایه
دراین پژوهش به بررسی مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشانسی با دانشجویان دانشکده علوم پایه دانشگاه شهید بهشتی پرداخته شد سوالهایاین پژوهش آن بوده است که آیا بین سلامتی روانی دانشکده علوم تربیتی با دانشجویان علوم پایه تفاوت معنی داری وجود دارد ؛ و سوال دوم بهاین شکل بود که آیا بین سلامت روانی دانشجویان پسر دانشگاه علوم تربیتی روا نشناسی با دانشجویان پسر دانشگاه علوم پایه تفاوتهای معنا داری وجود دارد ؛و سوال سوم بهاین شکل بود که آیا بین سلامت روانی دانشجویان دختر دانشگاه علوم تربیتی با دانشجویان دختر علوم پایه تفاوت معنی داری وجود دارد؟ و سوال چهارم بهاین مورد پرداخته بود که آیا بین سلامتی روانی دانشجویان دختر دو دانشکده با دانشجویان پسردو دانشکده تفاوت معنی داری وجود دارد؟ جامعه آماریاین پژوهش همه دانشجویان دودانشکده بود که از بیناین دانشجویان دو دانشکده تعداد 100 نفر به ‹‹ عنوان نمونه، از هر دو دانشکده با روش نمونه برداری تصادفی ساده انتخاب شد ابزار گرد آوری اطلاعات دراین پژوهش عبارت بود از آزمون سلامت روانی (scl-90-R). روش تحقیق دراین پژوهش روش همبستگی بود. ـ آزمون t برای دو گروه مستقل.
بررسی سولات دراین پروژهش حاکی از آن است که ارتباط معنی داری بین سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و علوم پایه وجود نداشت و در مورد سوال دوّم و سوم هم سلامت روانی دانشجویان پسر و دانشجویان دختر دو دانشکده هم نتیجه مانند سوال اول بود یعنی تفاوت معنای داری بین سلامت روانی آنها وجود نداشت ولی در مورد سوال چهارم نتیجه بر عکس بود یعنیاینکه تفاوت معنای داری بین سلامت روانی دانشجویان دختر دو دانشکده در مقایسه با دانشجویان پسر دو دانشکده وجود داشت بهاین معنی که سلامت روانی دانشجویان پسر دو دانشکده بیشتر از سلامت روانی دانشجویان دختر دو دانشکده بوده است.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اوّل:
1- مقدمه ....................................................................................................... 2
2- بیان مسئله ............................................................................................. 10
3- سوالهای پژوهشی ................................................................................. 13
4- اهداف پژوهش ...................................................................................... 13
5- اهمیت و ضرورت پژوهش ................................................................... 14
6- متغیرها و تعاریف مفهومیو عملیاتی آنها ............................................. 15
7- خلاصه مباحث مطرح شده .................................................................... 17
فصل دوم:
8- پیشینه تحقیق ........................................................................................ 18
9- تاریخچه بهداشت روانی ........................................................................ 19
10- تعریف سلامت روانی و نظریه های شناختی ارائه شده ..................... 44
11-هدف اصلی بهداشت روانی و دیدگاههای روان تحلیلگری و انسانگری در مورد بهداشت روانی 44
الگوی شخصیت سالم از دیدگاه رفتارگرایی................................................ 52
11-الگوی شخصیت سالم از دیدگاه پرلز.................................................... 53
نظریه عقلانی هیجانی الیس ......................................................................... 55
12-دیدگاه اریسکون در مورد مشخصات افراد سالم................................. 57
انسانها دارای شخصیت سالم از نظر الکساندر........................................... 58
13-دیدگاه انجمن ملی بهداشت جهان درباره افراد دارای سلامت
ذهنی و روانی ............................................................................................. 59
14-دیدگاه های نظری دربارة سلامت روانی ............................................. 60
الف ـ نظریه سیستم ها ............................................................................. 60
ب ـ ودیکود اکولوژیکی ............................................................................ 62
ج ـ مفهوم تعادل حیاتی ............................................................................ 65
فصل سوم:
روش تحقیق ................................................................................................ 68
طرح تحقیق .................................................................................................. 69
انتخاب نمونه یا نمونه گیری ....................................................................... 70
جامعه آماری .............................................................................................. 70
تعداد نمونه .................................................................................................. 71
روش نمونه گیری ....................................................................................... 71
معرفی ابزار پژوهش و پایایی آنها .............................................................. 71
روش جمع آماری اطلاعات ......................................................................... 72
روش آماری ............................................................................................... 73
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل آماری ................................................................................. 74
فصل پنجم:
بحث و نتیجه گیری ..................................................................................... 88
پیوستها
منابع
فصل اول
مقدمه:
هزاره سوم میلادی در شرایطی آغاز میگردد که جهان کماکان درگیر مشکلات عدیدهای چون تغییرات اجتماعی و پیامدهای آن در ابعاد روانی ـ اجتماعی انسان است. پیشرفت و توسعه علی رغم آنکه تسهیلات فراوانی به همراه داشته است اما در برگیرنده مشکلات اساسی نیز هست. بدین ترتیب موضوع تغییرات اجتماعی و پیامدهای آن د رتعلیم و تربیت و سلامت روانی یا بیماریهای مرتبط با ان ،افزایش رضایتمندی از زندگی یا کاهش آن و هزاران موضوع دیگر ازاین دست پیش روی محققان است.
از آنجا که بهداشت روانی پدیدهای روانی ـ اجتماعی، نیازمند درک و تفسیر درست از مسائل مرتبط است و باید آن را در چهارچوب عوامل اساسی زمینه ساز و یا در ارتباط مستقیم با عوامل زیانبخش برای سلامتی مورد توجه استاین موضوع از آن جهت مهم است که فراتر از متغیرهای مستقل و جداگانهای که به طور طبیعی نقش اساسی خود را در سلامت روانی و یا بیماریایفا میکنند. عوامل مشترک را نیز را که درایجاد یا تسهیل اختلافات روانی برعهده دارد مورد توجه قرار داده است و با رویکردی کل نگر به تنظیم چهارچوب موثر میپردازیم.
تغییرات شرایط اجتماعی،طی دو دهه گذشته،موجب تغییرات بنیادین در سطح خانواده و دوستان از یک سو و نیز موجب تغییرات وسیعی در تعلیم و تربیت و شیوه های آن و نیز سبک های زندگی از سوی دیگر گردیده است صرف نظر از مشکلات جاری که میتواند ما حصل شرایط بد اقتصادی و توسعه نیافتگی باشد دگرگونی های پی در پی در الگوهای زندگی تغییر درمطالبات اجتماع از فرد، تغییر در ارزش ها، باورها و فرهنگ به گونهای است که که می تواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم توانایی های سازشی فرد را تحت تاثیر قرار دهد.
بدین ترتیب سطوح مختلف اجتماعی به ویژه کودکان و جوانان در مواجه با تغییرات پی در پی پیرامونی مشکلات متنوع را تجربه میکنند و با مسائلی درگیر میشوند که ابعاد آن برای بسیاری از خانواده ها و مسئولان امرناشناخته است.
توانایی انسان در بهم ارتباط دادن حوادث محیطی و نشان دادن واکنش منطقی به رشد روانشناسی کمک فراوان کرده است از همه جالب تراینکه توانایی ماست که با اشخاص مختلفایجاد رابطه میکنیم و در صورت ناامیدی از آنها فاصله میگیریم توانایی انسان در استفاده از خلاق از قوه تصور و فکر خود و برخورد واقع بینانه که با امور یکی دیگر از نشانه های بلوغ و رشد فکری ماست.
ناراحتی های روانی لزوماً حاصل نیروهای اسرار آمیز و نفوذ ناپذیر نیستند بلکه اغلب در فرایندهای معمولی مانند اشتباه در یادگیری، استنباطهای اشتباه براساس اطلاعات نادرست یا ناکافی و تمیز ندادن تصور از واقعیت بوجود میآیند از آن گذشته اندیشه ا گر حاصل فرضهای اشتباه باشد میتواندغیر واقع بینانه گردد و رفتار اگر مبتنی بر طرز تلقی های غیر منطقی باشد غیر عقلانی نظر بهاینکه خویشتن نگری،فراست - آزمون واقعیت ها و یادگیری اصولاً فرایندهای شناختی هستنداین طرز برخورد با بیماریهای روانی را شناخت درمانی نامیده است
روانشناسی قرن بیستم بیشتر بر هیجانات منفی نظیر افسردگی و اضطراب تمرکز یافته است تا بر هیجانات مثبتی نظیر شادی و بهزیستی. هدف مطالعات روانشناختی بیشتر بر آن بوده است که بیماریهای روانی را مورد بحث و گفتگو قرار دهد و درمان آنها هدف اصلی بوده است. به عبارتی دیگر تعریف سلامت روانی مترادف با فقدان بیماریهای روانی و یا علایم بیمارگونه تلقی شده است در حالیکه از دهه 1980 به بعد در تعریف سلامت تغییر و تحول بسیاری پدید آمده است. متون مربوط باروانشناسی سلامت تنها به جنبه های منفی و رفع آثار منفی در افراد محدود نمیشود همانطور که در تعریف سازمان بهداشت جهانی به سلامت از جنبه مثبت آن تأکید شده است و فردی واجد سلامت شناخته میشود که به لحاظ زیستی ـ روانی ـ اجتماعی از شرایط معینی برخوردار باشد (بوم و همکاران، 2001،نقل از کرمینوری و همکاران 1381).
اختلالات روانی مشکلات جدی و شایع بوده که در سراسر دنیا مشاهده میشود و یکی ازناتوان کننده ترین بیماریها در طب محسوب میشود که هزینه های زیادی را به جامعه تحمیل میکند. سابقه شناخت اختلالات روانی و در کنار آن بحث سلامتی روانی به سابقه تاریخ و شناخت بشر از خود و تغییر رفتاری بعضی از انسانها نسبت به انسانهای دیگر باز میگردد. گاه مرز بیناین دو یعنی سلامت روانی از اختلال روانی چنان درهم میآمیزد که اطلاقاینکه فردی سالم یا بیمار است مشکل به نظر میآیداینست که افراد و یا مراکز علمیزیادی کوشیده اند تا تعریف واضح و دقیقی از موضوع سلامت روانی و اختلال روانی ارائه دهند که البته کلیه تعاریف ارائه شده با توجه به شرایط و موقعیت های اجتماعی سنن و فرهنگ بوده و اصولاً از دید کسانی که نگرشی طبیعی به سوال نگاه میکنند کسی سالم و بیمار است که اگر بیمار نباشد ویا کسی که بیمار است که سالم نباشداین امر در بعضی بیماریها مانند بیمار روانپزشکان و کسانی که با طب پیشگیری سروکار دارند برای تعریف سلامت روانی و بهنجاری از میانگین نرمال یا زنگوله معروف منحنی توزیع عمومیاستفاده میکنند و افراد را با خصوصیات افراد میانگین مقایسه کرده کهاین جنبه بالینی و درمانی نداشته و صرفاً جنبه آماری دارد و البته تعیین خصوصیات افراد میانگین که از طریق آماری بدست میآید خود مسئله قابل بحث است.
اصولاً فردی از نظر روانی سالم است که تعادلی بین رفتارها و کنترل او در مواجه مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد. ازاین دیدگاه انسان و رفتارهای او در مجموع یک سیستم در نظر گرفته میشود که بر اساس کیفیت تاثیرمتقابل عمل میکند بااین دید سیستمیک ملاحظه میشود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و بالعکس از آن تاثیر میپذیرد.
به عبارت دیگر بهداشت و تعادل روانی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث قرار میگیرد پدیده هایی است که در اطراف او وجود دارند و بر جمع سیستم و نظام او تأثیر میگذارند و از آن متاثر میشوند.
کارشناسان سازمان بهداشت سلامت فکر و روان رااین چنین تعریف میکنند:
سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران تغییر و اصلاح فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی و عادلانه و مناسب (میلانی فر بهروز بهداشت روانی، نشر قدس 1370 ص 65ـ3)
لونسیون (Levinson) و همکارانش در سال 1962 سلامت روانی رااین چنین تعریف کرده اند: سلامت روانی عبارت است ازاینکه فرد چه احساسی نسبت به خود ـ دنیای اطراف ـ محل زندگی ـ اطرافیان و با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد. چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت زمانی و مکانی خویشتن.
کارل مینجر (Krlmeninger) میگوید سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان بطوریکه باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر به کامل شود.
واتسون (watson) موسس مکتب رفتارگرایی میگوید “ رفتار عادی نمودار شخصیت سالم انسان عادی است که موجب سازگاری او با محیط و با نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او میشود ”.
تعریف گینزبرگ (Ginsburg)این چینین است “ تسلط و مهارتاینکه در ارتباط صحیح با محیط در سه فضای مهم زندگی عشق، کار، تفریح. این شخص و همکارانش برای توضیح بیشتر میگویند استعداد یافتن و ادامه کار. داشتن خانواده. ایجاد محیط خانوادگی خرسند. فرار از مسایلی که با قانون درگیری دارد لذت بردن از زندگی و استفاده صحیح از فرصتها و سلامت روان است.
با تعریفی که از بهداشت روانی شد میتوان استنباط کرد که بهداشت روانی علمیاست برای بهتر زندگی کردن. رفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه دانشگاه محیط کار و نظایر آن را دربر میگیرد. در بهداشت روانی آنچه بیش از همه مورد نظر است (احترام به شخصیت و حیثیت انسانی است) و تا هنگامیکهاین حیثیت و احترام برقرار نشود سلامت فکر و روان و بهبود روابط انسانی معنی و مفهومینخواهد داشت.
شاملو در مورد اهداف بهداشت روانی و اصول آن مینویسد. هدف اصلی بهداشت روانی پیشگیری است واین منظور بوسیلهایجاد محیط فردی و اجتماعی مناسب حاصل میگردد و بنابراین بهداشت افراد اجتماع و تمام مردم بطور دسته جمعی منظور نظر بهداشت روانی است و اصول بهداشت روانی عبارت است از:
1- احترام به شخصیت خود و دیگران
2- شناختن محدودیتها در خود و افراد دیگر
3- دانستناین حقیقت که رفتار انسان تحت تأثیر عواملی است
4- آشنایی بهاینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست
5- شناسایی احتیاجات و محرکهایی که سببایجاد رفتار و اعمال گردد.
از آنجا که بهداشت روانی اجتماع را هم بطور انفرادی و هم بطور دسته جمعی در بر میگیرد لذا اصل کلی در بهداشت رو انی سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است و اصول فوق برای نیل بدین منظوربکار میرود.
احساس یاس و یا ناامیدی از خود یکی از بارزترین علائم غِِِیر عادی و عدم تعادل و روانی بوده و بنابراین لازمه برخورداری از سلامت روانیاین است که شخص به خود احترام گذارده و اعتماد به نفس درانجام کارها و در ورابط بین فردی و برخورد با دیگر افراد جامعه را داشته و خود را دوست بدارد. شخص سالم احساس میکند افراد اجتماع او را دوست دارند و به او احترام میگذارند و او نیز متقابلاً به آنها احترام گذاشته و آنها را دوست دارد. عدم اعتماد به نفس باعث میشود که فردمبتلا اظهار کند که به کسی اعتماد ندارد. اجتماع برای او ارزش قائل نیست و بنابراین از برخی از وظایف اجتماعی خود صرف نظر کرده و از قبول هر گونه مسئولیت شانه خالی میکند. بر عکس حالت فوق نیز ممکن است بوجود بیاید یعنی فرد با تصور غیر عادی از خود و برای جبران نقصیه خود نیروی خود را بیش از حد تصور مصرف کرده و دست به کارهای خطرناک بزند.
شخصی که از سلامت روانی برخودار هست همچنین بایستی خود را همانطور که هست بشناسد و قبول کند یعنی علاوه بر استفاده از خصوصیات مثبت و بر جسته به محدودیت و نواقص فرد نیز آشنایی کامل داشته باشد. پی بردن به شخصیت قابلیتها و تواناییها یا به عبارت دیگر خود پنداری از مهمترین مسائل بهداشت روانی است و چون خود پنداری در اثر یادگیری وجود میآید لذا تجارب گذشته و نقش اولیاء در تربیت فرزند اهمیت یافته و باعث میشود کودک به قضاوت دیگران در مورد خود پی برده و از خود ارزیابی به عمل آورد. خود پنداری همیشه قابل تغییر است و رابطه مستقیم با محیط و اطرافیان و طرز برخورد و رفتار آنان دارد. صمیمیت و محبت،استوار بودن خانواده و روابط صحیح بین اعضای خانواده باعث ثبات و پایداری شده و بالعکس از هم گسسته شدن خانواده و یا روابط نامطلوب اعضای آن باعث عدم ثبات خود پنداری و از دست دادن اعتماد به نفس شده و شخص در مقابله با مشکلات دچار نگرانی ـ اضطراب شده ـ و رفتارهای نامناسب از خود نشان می دهد.
بیان مساله
بخش عمدهای زندگی آدمیبه عنوان موجودی اجتماعی در مناسبات و روابط متقابل او با دیگران خلاصه میشود امااین مناسبت متقابل نیز مانند سایر رفتارهای آدمیبدون حساب و کتاب و بدون نظم و قانون نیست. مثلاً نقشهای مختلفی که مادر در زندگی خود به عنوان فرزند یک خانواده پدر یا مادر معلم یا دانشجو و بالاخره عضوی از اعضای جامعه برعهده میگیریم در نظر بگیرید طبیعی است که رفتارهای ما تناسب هر یک از نقشهایی که بر عهده داریم متناوب است (کریمی1368)
از آنجایی که معلمان نا متعادل وبه ویژه در مقطع ابتدایی در زمینه رفتارهای چون بی ثباتی ـ اضطراب ـ تنفر و احساس حقارت میتوانند تأثیرات مخّربی بر روی دانش آموزان داشته باشند یا بلعکس در ابعاد مثبت،معلمان با ثبات و متعادل و سازگار نه تننها موجبات سلامتی روانی و بهداشت روانی دانش آموزان را در کلاسهای خود فراهم میسازند بلکه در کمک به سلامت روانی دانش آموزان بسیاری که دارای اختلالات روانی هستند نیز میتوانند نقش کمکی و درمانی چشمگیریایفا کنند ازاین جهت بررسی نقش متغیرهایی که برروی سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم پایه و علوم تربیتی و روانشاسی که اکثراً درآیندهای نزدیک به وظیفه خطیر تعلیم و تربیت دانش آموزان و دانشجویان اشتغال خواهند ورزید ـ اثر میگذارند از اهمیت خاصی برخودار است (ترابی نژاد 1371)
در جامعهای که در آن افراد از احساس مسئولیت برخودار باشند در مقابل انواع فشارهای روانی و تهدیدهای خارجی مقاومتر و پایدارتر خواهند بود واین موضوع در بین دانشجویان مراکز دانشکده های علوم تربیتی و علوم پایه شکوفایی استعداد ها ـ بروز خلاقیتها و پیشرفتاهای اجتماعی و فرهنگی را در پی خواهد داشت.
نتایج تحقیقات انجام شده در مورد ارتباط سلامت روانی احساس مسئولیت نشان میدهد که بیناین دو متغیر رابطه وجود دارد لیکن در کشور ما تحقیقی که قابلیت تعمیم داشته باشد انجام نشده است
جهت دریافت فایل مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی با دانشجویان دانشکده علوم پایه لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 64 |
مقایسه رضایت از زندگی زناشویی در زنان شاغل و خانه دار ساکن شهر تهران
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه ...................................................................................................................... 1
بیان مسئله .............................................................................................................. 3
سوالات پژوهش ...................................................................................................... 4
فرضیههای پژوهش ................................................................................................ 4
اهداف پژوهش ........................................................................................................ 4
اهمیت و ضرورت پژوهش ..................................................................................... 5
تعریف متغیرهای پژوهش ....................................................................................... 6
فصل دوم : پیشینههای پژوهش
مقدمه ...................................................................................................................... 7
تعریف ازدواج ......................................................................................................... 8
عشق و ازدواج ...................................................................................................... 10
مقاصد ازدواج ...................................................................................................... 10
رضایت زناشویی .................................................................................................. 11
12 نکته مهم مربوط به مکملهای زناشویی در ازدواج ....................................... 12
اشتغال زن ............................................................................................................ 14
تعریف شغل و اشتغال .......................................................................................... 14
علل کار کردن ....................................................................................................... 15
اشتغال زنان و برداشتهای متعدد ......................................................................... 16
انگیزهها و عوامل اشتغال زن ............................................................................... 17
آثار و نتایج اشتغال زن ........................................................................................ 18
اثرات اشتغال زن بر شوهر................................................................................... 19
زنان شاغل و رضایت از زندگی زناشویی ........................................................... 20
مروری بر پژوهشهای داخلی ............................................................................. 21
مروری بر پژوهشهای خارجی ........................................................................... 22
فصل سوم : روش پژوهش
مقدمه .................................................................................................................... 24
طرح پژوهش ......................................................................................................... 24
جامعه آماری ........................................................................................................ 24
روش نمونه برداری ............................................................................................. 25
ابزار پژوهش ........................................................................................................ 25
پرسشنامة رضایت زناشویی اینریچ ..................................................................... 25
روایی و اعتبار پرسشنامه اینریچ ......................................................................... 27
روش ارائه و نمره گذاری پرسشنامه .................................................................. 27
روش گردآوری دادهها ........................................................................................ 27
روش تحلیل آماری ............................................................................................... 28
فصل چهارم : یافتههای پژوهش
مقدمه .................................................................................................................... 29
جدول 4-1 ............................................................................................................ 29
جدول 4-2 ............................................................................................................ 30
جدول 4-3 ............................................................................................................ 31
جدول 4-4 ............................................................................................................ 32
جدول 4-5 ............................................................................................................ 33
جدول 4-6 ............................................................................................................ 34
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
مقدمه .................................................................................................................... 35
خلاصه تحقیق ....................................................................................................... 35
نتیجه گیری ........................................................................................................... 36
پیشنهادها .............................................................................................................. 37
محدودیت ها ......................................................................................................... 37
منابع ..................................................................................................................... 39
پیوست .................................................................................................................. 40
پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ ..................................................................... 41
کلید پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ .............................................................. 43
فصل یک:
کلیات پژوهش
مقدمه
انسان به طورکلی موجودی اجتماعی است.این صفت باعث شده که انسان به طرف ایجاد روابط روابط با محیط و روابط با هم نوع خود جذب شود.از دیرباز تا اکنون این غریزه اجتماعی بودن انسان به چشم میخورد و مطالب بسیاری در کتابها و مقاله ها در این مورد نوشته شده است.
شاید این ارتباطات و نزدیکی ها به نوعی آرامش را برای او به ارمغان آورده باشد.همچنین به نظر بسیاری از صاحبنظران از جمله مزلو انسان دارای نیازهای فراوانی است که در راس آن نیازهای جسمانی است سپس عاطفی اما برآورده شدن نیازهای جسمانی به اندازه نیازهای عاطفی مشکل نیست. (قبادیان-1379)
از جمله نیازهای عاطفی انسان نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن است به طوری که انسان برای به دست آوردن آن تلاش میکند. از تلاش هایی که یک انسان برای رسیدن به عشق و مورد محبت واقع شدن انجام میدهد شریک شدن با کسی در جنبه های مختلف زندگی است.این شریک شدن و زیر یک سقف زندگی کردن جنبه رسمی و اجتماعی پیدا کرده و بهازدواج شهرت پیدا کرده است.
همچنین جنبه دیگر این نیازها در اشتغال و کار بیرون از منزل برآورد میشود که اینها هم جز نیازهای عاطفی ومعنوی انسان است و موجب روابط با همنوع ودرنتیجه علاقه محبت میشود. (بک-ترجمه:قراچه داغی-1378)
مسلما زمانی زوجین به وظایف خود به طور کامل عمل خواهند کرد که احساس رضایتمندی از زندگی زناشویی خود داشته باشند.امکان توجه به تامین نیازهای روانی عاطفی و جسمانی فرزندان و تربیت صحیح آنها منوط به داشتن احساس رضایتمندی از زندگی زناشویی میباشد.
احساس رضایتمندی همچنین توان مقابله دربرابر مشکلات وفشارهای روانی راافزایش میدهد
و سبب ارتقاء سطح بهداشت روانی و جسمانی زوجین و نهایتا افراد جامعه خواهد گردید. (غفوری- 1356)
زناشویی به لحاظ اثری که در زمینه های گوناگون زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه دارد از دیدگاههای مختلف اهمیت یافته و مور د برسی قرار میگیرد . این پدیده باعث تغییر در متغیرهای جمعیتی میشود . از طرفی شرایط اجتماعی و اقتصادی جاممعه اثر آنرا نشان میدهد و از طرف دیگردر ساختار اقتصادی جامعه تغییراتی حاصل شده که فرصتهای شغلی برای زنان ایجاد کرده است.
زنان دامنه فعالیت خود را از محدوده خانه فراتر میبرند و به نظام های شغلی میپیوندند پیوستن آنها در جامعه تغییراتی در نقشهای سنتی زنان ایجاد کرده است و این جنبه دیگراز اجتماعی شدن است.
اشتغال جنبه دیگری ازفرایند اجتماعی شدن است. این فرایند برای مردان پذیرفته شده است وو گویا در طول تاریخ کار بیرون را برای مردان ثبت کرده اند که دستمزد حاصل از آن در راه رفاه زن و فرزندان مصرف میشود. ولی امروزه همانتورکه عنوان شد به دلیل تغییراتی در ساختار اقتصاذدی جوامع دیدن زن در بازارهای تجاری و اماکن شخصی باعث تعجب نمیشود و گهگاه به دلیل نبودن مرد در عرصه زندگی زناشویی هزینه زندگی به عهده زن است.(رسول زاده-1371 )
چگونه است این فرایند اجتمایی شدن که بسیار از آن سخن گفته اند زمانی خوب وزمانی بد است؟ مگر نه ابن که اشتغال شاید تنها انگیزه ارتباط زن با محیط بیرون از حانه است پس چرا این نیاز که قابل احترام است در بسیاری از موارد باعث اختلافاتی میشود؟
آیا باید این اجازه بیشتر به زنان داده شود؟ آیا واقعا اشتغال زنان به زندگی شخصی و زناشویی آنها لطمه وارد میکند؟ لذا برای پاسخ گیری به سوالات متعدد و انجام پژوهشی در مورد تاثیر اشتغال زنان بررضایتمندی یا نارضایتی زندگی زناشویی انها لازم به نظرمیرسد.
1-1 بیان مساله
همانطور که گفته شد یکی ازاختلافاتی که درجریان ازدواج و زناشویی به وجود می آید مربوط به نقشهای برابر زن ومرد در زندگی است. منظوراز این نقشهای برابرنقشهایی است که برای هر دو جنس در زندگی مطرح استمثل پدریا مادر بودن ولی چیزی که دراینجامورد نظر میباشد
نقش نان آور خانه بودن است که امروزه در جوامع نوین زنان این نقش را نیز ایفا میکنند.
کار بسیاری از زوجها بر سر تقسیم وظایف و اینکه زن و شوهر هر کدام موظف به انجام چه مسئولیتهایی هستند به اختلاف میکشد.
از دیر باز بر اساس یک رسم متداول نقش مرد در خانواده تحصیل درآمد و نقش زن انجام کارهای خانه و نگهداری از بچه ها بوده است. اما وقتی هر دو بیرون از خانه کار میکنند زن اغلب مسئولیت دوگانه ای پیدا میکند. امروزه زن وشوهر در کار تامین درآمد و انجام وظایف خانهداری با هم مشارکت میکنند و گاه زن و شوهر در انجام این وظایف یکدیگر را متهم به زیر پا گذاشتن پیمان نامه ازدواج میکنند.(بک-ترجمه:قراچه داغی-1378)
با توجه به این مورد می خواهیم در این پژوهش به این نتیجه برسیم که آیا اساسا اشتغال زن در زندگی خصوصی او تاثیرگذار است ؟ آیا اشتغال زن کمک کننده است یا آزار دهنده ؟ آیا آیا زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار رضایتمندی بیشتری درزندگی زناشویی خود احساس میکنند ؟ آیا زنان خانه دار با توجه به وقت بیشتری که برای انجام امور منزل دارند از زندگی زناشویی خودراضی هستند ؟ آیا شوهران زنان خامه داراز آنها بیشتر راضی هستند؟
به طور کلی مساله این است که آیا اشتغال یا عدم اشتغال زن تاثیری در روابط زناشویی آنها و رضایت از آن دارد ؟ و اگر تاثیر دارد در چه زمینه هایی دیده میشود ؟
1-2- سوالات پژوهشی
1-آیا میزلن رضایت زناشوویی زنان شاغل و خانه دار متفاوت است ؟
2-آیا بین میزان تحصیلات در رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد؟
3-آیا بین داشتن فرزند در رضلیتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد ؟
4-آیا بین میزان درآمد در رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد ؟
5-آیا بین سابقه ازدواج و رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد ؟
2-2 فرضیه های پژوهشی
1-یبن میزان رضایت زناشویی زنان شاغل و خانه دار تفاوت وجود دارد .
2-بین میزان تحصیلات در رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد .
3-بین داشتن فرزند در زضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد.
4-بین میزان درآمد در رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد.
5-بین سابقه ازدواج و زضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار رابطه وجود دارد.
3-2 اهداف پژوهشی
1-برسی و مقایسه رضایت زناشویی در زنان شاغل و خانه دار ساکن شهر تهران
2-برسی میزان تحصیلات در رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار
3-برسی داشتن فرزند در رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار
4-برسی میزان درآمد در رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار
5-برسی سابقه ازدواج در رضایتمندی زناشویی زنان شاغل و خانه دار
4-2 اهمیت و ضرورت پژوهش
ازآنجایی که خانواده اساس و پایه زندگی اجتماعی ودرواقع کوچکترین نهاداجتماعی است پس برسی عواملی که به استحکام آن کمک میکند وهمچنین مسائلی که باعث زوال وازهم پاچیدگی آن میشود مهم به نظرمیرسند لذا برسی وضعیت اشتغال زنان ویا خانه داربودن آنها به عنوان شاید عاملی که بتواند مشکلاتی در زندگی زناشویی بوجود بیاورد و یا بر عکس باعث رشد خانواده شود حائز اهمیت است .
بیش از هر چیز باید برای سلامت خانواده تلاش کرد چرا که اگر خانواده سالم باشد افراد سالم وارد اجتماع میشوند واگر برعکس نا سالم باشند افزایش جنایات وبیماریهای روانی والکلیسم و اعتیاد را به دنبال خواهد داشت . (سعادتمند-1376)
وقایع بسیاری درداخل یا خارج ازرابطه زناشویی یا خانواده الگوی رضایت اززندگی زناشویی زن و مرد را تحت الشعاع قرار میدهند . بالا بودن آمار طلاق در سالهای اخیر دلیل مبهمی بر عدم زضایت زناشویی است . با شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی زناشویی می توان در جهت تقویت و تثبیت پایه های خانواده گامهای موثر برداشته و برای کاهش طلاق در بین زوجها با استفاده از یافته های این پژوهش ها برنامه ریزی کرد.
از انجا که احساس خوشبختی یکی از عوامل انسجام خانواده است برسی این مطلب که اشتغال زن موجب استحکام یا سبب از هم گسیختگی آن می شود حائز اهمیت است. در واقع میتوان گفت هدف از این پزوهش بالا بردن سطح پویایی زندگی زناشویی و پیشگیری از جدایی زوجین است .(باویلی نژاد-1350)
5-2 تعریف متغیرهای پژوهشی
الف) تعریف مفهومی متغیرها :
1-رضایت1 در فرهنگ عمید به معنی خشنودی می باشد. رضایت هیجانی است که با رسیدن به یک هدف پدید می آید.(عمید-1376)
2-رضایت از زندگی زناشویی 2 : به نقل از وینچ 3 و همکاران (1986) رضایت از زندگی زناشویی را انطباق بین وضعیتی که وجود دارد و وضعیتی که مورد انتظاراست تعریف میکتد به عبارت دیگر رضایتمندی تابع تلاشها و انتظارات فرد است.(سلیمان-1373)
3-شغل : کاری است که در مقابل مزذ یا حقوق ممنظمی انجام میشود. از نظر لغوی به معنای به کار گماردن در جایی و آن مورد است که باعث مشغولیت فرد میشود.(شفیع آبادی-1375)
4-اشتغال : هر فعالیت فکری و عملی است که قانونا مجاز باشد و به منظور کسب درآمد (نقدی و یا غیرنقدی)صورت گیرد.(باقریان-1380)
ب) تعریف عملیاتی متغیرها :
عبارت است از نمره احراز شده توسط ازمونی در پرسشنامه اینریچ4 [1]
|
فصل دوم:
پیشینه پژوهش
مقدمه
زناشویی به دلیل اثری که در زمینه های گوناگون زندگی اقتصادی جامعه دارد از دیدگاه های مختلف اهمیت یافته مورد برسی قرار گیرد .این پدیده ازطرفی باعث تغییردرمتغیرهای جمعیتی میشود واز طرف دیگر شرایط اجتماعی واقتصادی جامعه اثر و نشان خود را درآن به خوبی نشان میدهد.
یکی از اصیل ترین رفتارهای اجتماعی انسان تشکیل خانواده و تلاش برای حفظ بقا است نگاهی اجمالی به تاریخ تمدن بشری نشان می دهد که با وجود اختالافات بسیار درآداب و سنن جوامع گوناگون و تغییرات چشمگیر آنها در بستر زمان ازدواج یکی از مراسم منحصر به فردی است که همواره با بشر بوده است . (حق دوست-1364)
از دیدگاه برخی صاحب نظران خانواده معیار شناخت و سنجش آسیب های اجتماعی است .
روانشناسانی که با زوجها کار درمانی میکنند به روشنی شاهد این مدعا هستند که آشفتگی در روابط زناشویی تا چه عمق و سطح وسیعی می تواند موجبات یک محیط آسیب زا را چه برای زوجها و چه برای فرزندان فراهم سازد .
درمانگران ترجیح میدهن د که زن و شوهر هر دو را برای درمان ملاقات کنند زیرا اگر تنها یکی ازآنها بداند که چگونه احساسات خود را ابراز داردو دیگری نتواند این کاررا بکندزندگی زناشویی بیشتر دچار مخاطره میگردد . (قاضی-1369)
رابطه زناشویی هسته مرکزی نظام خانواده است و اختلال در آن به منزله تهدیدی برای بقای خانواده است . نارضایتی زوجها از یکدیگر و از زندگی مشترک پریشانی را در خانواده باعث می شود و این امری است که تاثیرات سوء آن بر جامعه خانواده و افراد قابل انکار نیست .
در طول نیم قرن امکانات شغلی سرگرمیها علایق شرایط اجتماعی وضع جسمانی زن وشوهر و بسیاری چیزها عوض میشود. لذا زن وسوهر باید آماده این تغییرات باشند و روابط متقابل خودشان را با این تحولات تطبیق دهند . (ثنایی – 1375)
2-1 تعریف ازدواج
زندگی یک رازاست ناشناخته ترین راز خلقت دومخلوقی که اغلب هیچ نسبتی با هم نداشته اند و با نشستن بر سر سفره عقد سرنوشتشان را با هم گره می زنند و با هم پیمان می بندند که تا پایان عمر در خوشی ها و مصائب یار وغمخوار یکدیگر باشند و پای به خانه ای می گذارند که آشیانه محبتشان است وهر کدام با هزاران امید به آن وارد شده اند وهیچ یک ازآنها قصدی به جز خوشبخت شدن و خوشبخت کردن دیگری ندارد.آشیانه ای که ستونش برعشق و محبت است و نباید کلید آن را به دست نا اهلان سپرد . (لئو بوسکالیا 1- 1378)
ازدواج عملی است که پیوند بین دوجنس مخالف رابر پایه روابط پایای جنسی موجب می شود بنابراین رابطه دو فرد از یک جنس چه به طور موقت و چه دائم ازدواج خوانده نمیشود از سوی دیگر در تعریف ازدواج روابط جسمانی بین دو انسان از دو جنس مخالف به خودی خود کافی به نظر نمی رسد چه ازدواج مستلزم انعقاد قرارداد اجتماعی است که مشروعیت روابط جسمانی را موجب گردد . به بیان دیگر در راه تحقق ازدواج باید شاهد تصویب جامعه نیز باشیم .
کارلسون1 در اثر انطباق پذیری و ارتباط در ازدواج این تعریف را از ازدواج به دست میدهد:
((ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین دو فرد یک مرد و یک زن که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود بر پا داشته اند و به طور کلی عمل آنان مورد پذیرش قانون قرار گرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است .))
کلودلوی استروس معتقد است ازدواج برخوردی است دراماتیک بین فرهنگ و طبیعت یا میان قواعد اجتماعی و کشش جنسی .
گونتر3اثرش را به نام ازدواج اشکال ومنشا آن با بحث از حیات و روابط جنسی بین حیوانات آغاز می کند و این از آن رو است که ازدواج منشا زیستی و جسمانی دارد اما بر این حیات زیستی و حیوانی فرهنگ نیز افزوده می شود تا به زعم ( لوی استروس) در اثرش ساختهای اساس خویشاوندی موجبات دگرگونی حیات طبیعی را فراهم می آورد ودر نتیجه فرآیندی نو پدید می آید تمامی این فرآیند منبعث از این واقعیت است که انسان هم موجودی است
اجتماعی .گذشته از این صفات ازدواج ارتباطی را می رساند که در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی دارای است بی نظیر . دیگر ارتباطات انسانی هر یک بعدی از ابعاد حیات را می پوشاند و حال آنکه زوجیت دارای ابعاد زیستی اقتصادی عاطفی ونیز روانی واجتماعی [2]است. به بیان دیگر همزیستی زوجین در درون خانواده آنان را چنان درگردونه ای ازارتباطات مختلف قرار می دهد که بی هیچ شبه قابل مقایسه با هیچیک از دیگر ارتباطات انسانی نیست .
ازدواج و قرارداد ناشی از آن دارای نوعی تقدس است . برخی تا آنجا پیش میروند که تقدس زوجیت را مهمترین وجه تمایز آن از دیگر روابط بین انسانها می دانند.حال که روابط زناشویی و قرارداد آن دارای قداست است پس نباید هرگز دچار شکست یا گسست شود . با توجه به ورود فرهنگ به حریم زوجیت میتوان گفت ازدواج به تمام معنی یک پدیده اجتماعی است .
هیچ جامعه ای نمی تواند در برابر ازدواج بی توجه بماند . پیدایش ممنوعیت ها و محدودیتها و مشکلات در راه گزینش همسر در همین راستا است. (ساروخانی - 1385)
با این همه جامعه همواره ترجیح داده است ازدواج اعضای خود را با مراسمی خاص و گاه با اهمیت بسیار برگزار کند. بسیاری را عقیده براین است که باید کارازدواج به سادگی وبدون هیچ مراسمی صورت پذیرد بدون آنکه هزینه های سنگین را در راه گزینش همسرمفید بدانیم زیرا اولا : مراسم ازدواج موجبات برخورد آشنایی وتماس دوگروه بزرگ خویشاوند را فراهم می سازد . دوما:مراسم ازدواج برعظمت واقعی زوجیت صحه میگزارد.سوما:مراسم ازدواج نمادی از توجه خاص جامعه در کار همسر گزینی است . خصلت اجتماعی ازدواج و اثری که گروه بر اعضای خود به هنگام گزینش همسر می گزارد توسط پژوهشگران بسیاری مطرح گردیده است .
این دانشمندان ضمن کوشش برای یافتن هنجاری که در اثر انتخاب همسر در جوامع جدید دخالت دارد به مفهوم همسان همسری اجتماعی دست یافته اند . افلاطون می گوید : برای آنکه یک جمهوری خوب سازمان یابد باید قوانین اصلی آن قوانینی باشند که زناشویی را سامان بخشند . (گیدنز-ترجمه:صبوری-1383)
درنهایت برای پایان دادن به نابسامانی های روابط انسانی اسلام امربه تشکیل خانواده می دهد در قران کریم در آیه 21 سوره روم خداوند می فرماید یکی از نشانه های لطف الهی آن است که برای شما آدمیان از جنس خودتان همسرانی آفرید که در کنار او آرامش یافته با هم انس بگیرید و میان شما الفت و مهربانی قرار داد در این امر نشانه هایی است برای آنان که تفکر می کنند .با توجه به آیه فوق می توان گفت در زناشویی هدف ارضای نیازهای روانی جسمانی و آرامش و فراهم ساختن امکانات رشد تعالی مرد وزن می باشد.زناشویی باید براساس محبت همکاری همدردی تفاهم گذشت و فداکاری متقابل زن وشوهر استوار باشد. بنابراین عدول از هدف های فوق زندگی را به طرف نابسامانی و جدایی سوق خواهد داد . (صادقکار- 1385)
2-2 مقاصد ازدواج
به طور کلی مقاصد ازدواج را می توان در اصول زیر خلاصه کرد :
1- یافتن آرامش وسکون
الف ) غریزه جنسی : ارضای این غریزه مایه آرامش روانی و فکری فرد می شود .
ب ) اتکاء زوجین به یکدیگر :زندگی انسان درطول زمان به دلایل متفاوت دارای فرازونشیب است . بهترین فرد برای اتکاء در این فراز و نشیب همسراست که این همراهی موجب آرامش روانی و جسمانی انسان خواهد شد
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 335 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 144 |
میزان برخورداری از ویژگیهای سازمان یادگیرنده
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق............................................................................ 1
تعریف و بیان مسأله.................................................................................. 2
اهمیت مسأله.............................................................................................. 5
هدف تحقیق................................................................................................ 9
سوالات تحقیق............................................................................................ 9
تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق............................................................. 10
فصل دوم: ادبیات تحقیق........................................................................ 14
بخش اول: پیشینه نظری تحقیق.......................................................... 18
سیر تحولات نظریههای سازمان ومدیریت.............................................. 18
سابقه سازمان یادگیرنده......................................................................... 21
تئوری یادگیری سازمانی........................................................................ 24
تعاریفی از یادگیری سازمانی.................................................................. 25
سازمان یادگیرنده................................................................................... 28
یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده.................................................. 34
عنوان صفحه
نقش مکاتب فکری در سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی............... 37
اصول سازمانهای فراگیر از نظر «پیترسنج»......................................... 40
تفاوت سازمانهای یادگیرنده با سازمانهای سنتی................................. 54
بررسی و مقایسه نظریه پیترسنج با نظریه صاحبنظران دیگر................ 58
چگونه یک سازمان یادگیرنده با سازمانهای دیگر متفاوت است؟......... 60
اجزای سازنده سازمان یادگیرنده........................................................... 66
سازمان یادگیرنده در آینده..................................................................... 69
راهبردهای ایجاد و گسترش سازمان یادگیرنده..................................... 70
راهکارهای اجرایی سازمانهای یادگیرنده............................................. 75
مزایای ایجاد سازمان یادگیرنده.............................................................. 76
تغیرات ساختاری لازم براساس سازمان یادگیرنده در درون سازمان موجود (مدارس) 78
مدارس یادگیرنده.................................................................................... 80
ویژگیهای مدرسه یادگیرنده.................................................................. 89
مقایسه مدارس دولتی و غیرانتفاعی........................................................ 96
بخش دوم: بررسی پیشینه تحقیق........................................................ 99
نتیجهگیری............................................................................................. 114
عنوان صفحه
فصل سوم: روش تحقیق...................................................................... 118
روش تحقیق......................................................................................... 119
جامعه آماری......................................................................................... 120
نمونه و روش نمونهگیری..................................................................... 120
روش جمعآوری اطلاعات .................................................................... 121
روش تجزیه و تحلیل دادهها................................................................. 122
فصل چهارم: تجزیه وتحلیل یافتهها.................................................... 123
اطلاعات توصیفی گروه نمونه.............................................................. 124
جمعبندی............................................................................................... 131
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات................................................. 132
بحث و نتیجهگیری................................................................................. 133
محدودیتهای پژوهشی......................................................................... 134
فهرست منابع......................................................................................... 137
ضمائم................................................................................................... 142
چکیده:
امروزه مفهوم نوینی که با پیچیده شدن محیط سازمانها مطرح میشود، مفهوم «سازمان یادگیرنده» میباشد. هر چقدر عدم اطمینان محیطی (پیچیدگی وتغییرات محیطی) بالا باشد، سازمانها نیاز بیشتری به دانستن و آگاهی گسترده از عوامل محیطی دارند تا بتوانند خود را با تغییرات و تحولات محیطی تطبیق دهند. سازمان یادگیرنده را نوعی از سازمان به شمار میآورند که هدف اصلی آن یادگیری است و آموزش و یادگیری در آن نهادینه شده است..
«سازمان یادگیرنده» در طول زمان میآموزد، تغییر میکند و عملکردش را متحول میسازد. «سازمان یادگیرنده» سازمانی است که عملکردهایش از طریق آگاه شدن و درک بهتر بهبود مییابد و اصلاح میشود (الوانی، 1378-ص3)
برای ایجاد و توسعه سازمانهای یادگیرنده لازم است گامهای اولیه را از مدارس و ایجاد عادت به تفکر خلاق و یادگیری دائمی در تربیت شوندگان آغاز کنیم. کسب اطلاعات درست یادگیری در سنین خردسالی و در سالهای نخستین مدرسه شکل میگیرد و در طول حیات ادامه مییابد. مهارتهای شناختی درست لازمه پیشرفت تحصیلی و ایجاد رغبت و انگیزه برای یادگیری میباشد. یادگیری تنها به سالهایی که در مدرسه میگذرد اختصاص ندارد ایجاد فرهنگ یادگیری و تبدیل مدارس به سازمانهای یادگیری مستلزم نگاهی دیگر به آموزش وبرنامهریزی آن است. (مشایخ، 1380- ص135-164)
در تحقیق حاضر، حجم نمونه تحقیق 94نفر شامل 75 دبیر و 19 مدیر بوده که البته این افراد از 7 دبیرستان یعنی 2 دولتی و 5 غیرانتفاعی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از جامعه 25 مدرسهای انتخاب شده است. با استفاده از روش تحقیق توصیفی و به کاربردن پرسشنامهای که حاوی 30 سوال 5 گزینهای بود، دیدگاه دبیران ومدیران دبیرستانهای دخترانه منطقه 2 شهرتهران، نسبت به یادگیرنده بودن سازمانشان (مدرسه) سنجیده شد. اطلاعات حاصله با بهرهگیری از آمار توصیفی (فراوانی،درصد، جداول، نمودارها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از تجزیه وتحلیل دیدگاه دبیران و مدیران، رشته تحصیلی، مدرک تحصیلی، سابقه خدمت و ... نتایج زیر به دست آمد.
1- مدارس غیرانتفاعی منطقه 2 شهر تهران بیش از مدارس دولتی این منطقه از ویژگیها و اصول یک سازمان یادگیرنده برخوردارند.
2- اصول و ویژگیهای سازمان یادگیرنده در گروه دبیران بیش از گروه مدیران است.
3- با بالا رفتن سابقه خدمت و مدرک تحصیلی افراد به سمت ویژگیها واصول سازمان یادگیرنده میروند.
4- با توجه به رشته تحصیلی بیشترین افراد نمونه از رشته علوم انسانی هستند که این نشان دهنده بالاتر بودن این ویژگیها در این گروه است.
«مقدمه»
سازمان یادگیرنده سازمانی است که با ارتقای دائمی ویادگیری فردی، گروهی ودر نتیجه یادگیری سازمانی کارکنان، موجبات تکامل وبالندگی و پویایی افراد و سازمان را در تعادل با محیط متغیر فراهم میسازد. در یادگیری سازمانی ترتیبی اتخاذ میشود که با ایجاد ارتباط بین آگاهیها و دانش فردی اعضای سازمان که از تجربیات کاری و سایر مجاری کسب دانش فرا گرفته شده «نوعی دانش جمعی و سازمانی حاصل آید. (الوانی، 1383-ص21)
سازمان یادگیرنده مفهوم نوینی است که همراه با پیچیده شدن محیط سازمانها مطرح شده است. هر چقدر عدم اطمینان محیطی ناشی از پچیدگی و تغییرات آن بالاتر باشد سازمانها برای تطبیق خود با تحولات محیطی نیاز شدیدتری به دانش و آگاهی گسترده از عوامل محیطی پیدا میکنند.
مفهوم سازمان یادگیرنده با توجه به پیچیدگی روزافزون محیط سازمانی و افزایش عدم اطمینان در محیط، مفهوم بسیار معتبری است توانایی سازگاری سازمان با محیط متغیر به یادگیری بستگی دارد. برای رقابت با سازمانهای دیگر،یک سازمان باید بهتر از آنها یاد بگیرد و دانش خود را سریعتر و گستردهتر از آنها در سراسر سازمان به کار بندد. امروزه، سازمانها و کارکنان آنها، باید پیوسته خود را با شرایط و موقعیتهای جدید سازگار سازند تا بتوانند در دراز مدت دوام بیاورند. این، واقعیت سازمانهای جدید است (علاقهبند، 1385)
فصل اول
کلیات تحقیق
تعریف و بیان مسئله:
از مباحث جدید مدیریت این است که سازمان باید به طور دائم در حال یادگیری باشد. (بهرامزاده، 1379، ص 52) هیچ سازمانی را نخواهیم یافت که بدون آموختن و یادگیری بتواند لحظهای دوام داشته باشد. سازمانها باید یاد بگیرند که چگونه بیاموزند و از تمامی شیوههای یادگیری به بهترین وجه بهره گیرند. دنیا در حال تغییر و تحولی بس شتابان است و هیچ نیرویی قادرنیست مانع این تغییر و تحول گردد. سازمانها باید بیاموزند و در راه آموختن از هر شیوه و ابزاری که میتواند به آنها یاد دهد بهره گیرند.(شفاعی، 1380، ص 58) در یک دنیای نامطمئن جایی که همه ما به تعیین میدانیم که هیچ چیز مطمئن نیست، به سازمانهایی نیاز داریم که به طور مستمر خودشان را از نو بسازند، خود را از نوکشف کنند و به خودشان مجدداً نیرو بخشند. اینها سازمانهای یادگیرندهاند یعنی سازمانهایی که عادت به یادگیری دارند.مفهوم اصلی سازمان یادگیرنده یعنی سازمانی که به طور مستمر ظرفیت خود را برای ایجاد آینده دلخواه خویش بالا میبرد. (موسوی، 1379-ص76) صاحبنظران اینامر ویژگیهایی را برای سازمان یادگیرنده برشمردهاند که راهنمای خوبی برای مدیران سازمان خواهد بود تا وضعیت سازمان خود را با ویژگی مذکور مقایسه کنند و شرایط لازم جهت برخورداری از آن ویژگیها را برای سازمان فراهم آورند. پیترسنج با کتاب پنج فرمان خود مشهورترین نویسندهای است که در ارتباط با سازمان یادگیرنده مطرح است،وی عناصر یا اجزای تشکیل دهنده سازمان یادگیرنده را چنین مطرح کرده است:
1- تفکر سیستمی (system thinking): روشی از تفکر است که در آن برتری کل بر جزء تصدیق میشود و هر جزء در رابطه با کل اجزاء به عنوان یک سیستم نگریسته میشود.(هر کس یاد میگیرد و میداند که کل سازمان چگونه کار میکند.)
2- تسلط فردی (personal mastery): هر فرد باید در یک زمینه و یا زمینههای گوناگون مرتبط به هم مشخص شود کنجکاو یا افراد برای یادگیری مداوم، روحیه یادگیری از این اصل نشأت میگیرد. (هر کس نسبت به خود آگاه میشود وبا دیگران با گشودگی رفتار میکند.)
3- مدلهای ذهنی (Mental model): مدلهای ذهنی مفروضات اساسی وحک شده در ذهن انسان بوده و تعیین کننده چگونگی تفکر و عمل هر فرد هستند. بنابراین باید مثبت باشند. (هر کس روش قدیمی تفکر را کنار میگذارد.)
4- نگاه مشترک به آینده (دیدگاه توام با بصیرت مشترک) (shared vision): بینش، دانستن تصور ذهنی روشن است.بینش به مفهوم دور نماست و جهتگیری آتی سازمان را به تصویر میکشد ومنبع انرژی برای یادگیری است.(هر کس برنامه سازمان را میفهمد و با آن موافق است)
5- یادگیری سیستمی (Team Learning): یادگیری تیمی فرآیند یکسو کردن وتوسعه توانایی تیم برای رسیدن به اهداف است. یادگیری تیمی عاملی حیاتی است زیرا تیمها واحدهای یادگیری بنیادی در سازمانهایی نوین هستند. (همه با هم کار میکنند تا برنامه سازمان عملی شود.)
سازمان آموزش و پرورش و مدارس که زیر سیستم این سازمان به شمار میآیند باید حتماً یادگیرنده باشند تا بقا ودوام یابند. با بررسی این ایدة سازمان یادگیرنده در سازمانهای آموزشی و پژوهشی به این اصل پی میبریم که آیا واقعاً اینها زندهاند یا اینکه نقش یک موجود زنده یادگیرنده را بازی میکنند واز همه مهمتر باید به دنبال راهکارهایی برای بهبود سازمانهای موجود خود باشیم و آنها را به سوی سازمانهای یادگیرنده هدایت کنیم. از آنجا که در سالهای اخیر با پیدایش مدارس غیرانتفاعی بسیاری از افراد تصور میکنند که این مدارس با دریافت هزینههای هنگفت میتوانند نیازهای آموزشی دانشآموزان را برآورده کنند یا اینکه دبیران و پرسنل خود را به لحاظ آموزشی به روز نگهدارند، تحقیق حاضر درصدد است بررسی کند که مدارس مقطع متوسطه عمومی منطقه 2 شهر تهران اعم از (دولتی و غیرانتفاعی) تا چه از حد از ویژگیهای سازمانی که پیش از این ذکر شد برخوردارند؟
لذا جالب است بدانیم آیا مدارس ما میتوانند جزء سازمان یادگیرنده قلمداد شوند و برخی ابعاد و ویژگیها را دارا هستند یا خیر؟
«اهمیت مسئله»:
امروزه با توجه به تغییرات سریع محیطی، شرایط ناپایدار،پیشرفت سریع علم و دانش و فرآیند پیچیدهی ارتباطات، مقداری اثربخشی مدارس به گونهای که بتوان برای مسائل، پاسخ مناسب و به هنگام داشته باشند،مورد بحث بسیاری از کارشناسان و طراحان نظام آموزشی است. همانگونه که دنیای ما به نحو فرآیندهای پیچیدهتر میشود، به همان اندازه نیز محیط درونی و بیرونی مدارس به نحو تصاعدی پیچیدهتر میشود از یک طرف بسیاری از خواستهها و انتظارات جامعه از مدارس وفرهنگ پاسخگویی در دنیای مرتبط امروز، در مقایسه با گذشته تفاوت کرده است. جلب رضایت اولیای دانشآموزان به سادگی قبل از طریق اعتماد آنها به اینکه مدارس وظیفهاش را خوب میداند و خوب هم انجام میدهد.امکانپذیر نیست. از طرف دیگر وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وتکنولوژیکی جامعه ما نیز بسیار متحول و متفاوت از گذشته شده است. امروزه فنآوری ارتباطات واطلاعات در جامعهی ما رو به گسترش است که تاثیر آن در همهی سازمانها و از جمله مدارس به نحو چشمگیری مشهود میباشد. به این تریتب در ادامه فعالیت و بقای خود باشرایط متغیر محیطی سازگار شوند تا بتوانند با اثر بخشی فعالیت کرده و در دراز مدت دوام بیاورند. (علاقهبند، 1385)
در چنین شرایطی نظام تعلیم و تربیت کشور نیازمند مدارسی است که واجد شرایط و مهارتهایی باشند که در گذشته نزدیک چندان ضروری به نظر نمیرسید. وجود چنین شرایط و مهارتهایی مدارس به به سمت سازمانهای یادگیرنده سوق میدهد کمه درآن یادگیری همه اعضایش اعم از کادر مدیریتی، آموزشی، اداری، پشتیبابی و شاگردان تسهیل میکند، و خود را به طورمستمر دگرگون میسازد.در مدارس وسازمانهای آموزشی، کارورزان و کارگزاران آموزش و پرورش میتوانند از طریق نوسازی خویشتن مدارس خود را به سازمانهای یادگیرنده مبدل سازند.
«جایگاه سازمان یادگیرنده در آموزش و پرورش»:
سازمان یادگیرنده در اصل نوعی خاص از سازمان است که حاصل یادگیری سازمانی است که البته یادگیری سازمانی یک بعد از سازمان یادگیرنده است و سازمان یادگیرنده نسبت به یادگیری سازمانی مفهومی وسیعتر دارد. «استربای و اسمیت» در سال 1997 بیان کردند که آن سازمانی باید سازمان یادگیرنده نامیده شود که فرآیند یادگیری در آن دائمی باشد. (شفائی، 1380، ص35). از آنجا که سازمان آموزش و پرورش با مفهوم آموزش هویت پیدا میکند میتوان دریافت که امر آموزش و به تبع آن یادگیری با این سازمان عجین شده است. این سازمان و زیرسیستمهای آن بدون آموزش و یادگیری معنی و مفهوم و کلاً هویت خود را از دست خواهند داد. آموزش و پرورش و سایر زیرسیستمهای آن باید یک سازمان یادگیرنده باشند یعنی باید ابزارهای جدید برای یادگیری را به کار گرفته و از ابزارهای نسل پیشین بهره ببرند. (موسوی، علی 1379، ص 133) تا اینکه در دنیای رقابتی امکان توفیق یابند و بتوانند ماموریتهای خود را محقق سازند.
صاحبنظران مختلف از سازمان یادگیرنده تعاریف متعددی ارایه کردهاند:
- سازمان یادگیرنده جایی است که الگوهای جدید تفکر رشد مییابند، اندیشههای جمعی و گروهی ترویج میشوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم میآموزند. (الوانی، 1377، ص326).
- سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن یادگیری نیاز همیشگی کلیه کارکنان تلقی میشود و در آن ضمن تاکید بر «آموختن چگونه آموختن» و جذب و توزی دانش نو، به خلق و تولید اطلاعات ودانش جدید و مورد نیاز پرداخته میشود و تمامی این دانشها در رفتارها و عملکردها متجلی می گردد تا از این راه ضمن نهادینه سازی آموزش و یادگیری در کلیه سطوح سازمانی، زمین لازم را برای اصلاح مستمر ساتارها و فرآیندها و در نتیجه افزایش کارایی و اثر بخشی سازمان فراهم آورد. (قهرمانی، 1380، ص82).
- پیترسنج سازمان یادگیرنده را مکانی میداند که افراد در آن مستمراً ظرفیتهای یادگیری خود را توسعه میدهند تا به نتایج دلخواه خود برسند. وی سازمان یادگیرنده را الگوی زنده و جامع از یک آرمانشهر (مدینه فاضله) میبیند که افراد آن به یادگیری جمعی اشتیاق فراوان دارند و یاد میگیرند که چگونه با یکدیگر تعامل بهتری داشته باشند. (پگز، 1381، 121).
- سازمان یادگیرنده سازمانی است که در ایجاد، کسب و انتقال دانش و اصلاح رفتار خود در واکنش به دانش و بصیرتهای جدید مهارت دارد. (گارونین،1993).
«هدف تحقیق»:
مقایسه دبیرستانهای دخترانه دولتی و غیر انتفاعی منطقه 2 تهران از نظر میزان برخورداری از ویژگیهای سازمان یادگیرنده.
«سوالات تحقیق»
1- آیا بین دبیرستانهای دخترانه دولتی وغیرانتفاعی منطقه 2 تهران از نظر میزان برخورداری از اصول و ویژگیهای سازمان یادگیرنده تفاوتی وجود دارد؟
2- آیا بین دبیران ومدیران این مدارس از نظر میزان برخورداری از اصول و ویژگیهای سازمان یادگیرنده تفاوتی وجود دارد؟
3- آیا با بالا رفتن سابقه خدمت ومدرک تحصیلی افراد در میزان برخورداری آنها از اصول و.ویژگیهای سازمان یادگیرنده تفاوتی حاصل میشود؟
4- ـآیا رشته تحصیلی (اعم از علوم انسانی، علوم پایه، فنی مهندسی و...) افراد در میزان برخوردرای آنها از اصول وویژگیهای سازمان یادگیرنده تاثیری دارد؟
«تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق»
1- مدرسه دولتی: مدارسی که به موجب قانون به وسیله دولت ایجاد و ارایه میشوند. (معینی، 1382، ص15)
2- مدرسه غیر انتفاعی: مدارسی که از طریق مشارکت مردم مطابق اهداف، ضوابط، برنامهها و دستورالعملهای عمومی وزارت آموزش و پرورش تحت نظارت آن وزارتخانه تاسیس و اداره میشوند. (معینی، 1382، ص15).
3- سازمان یادگیرنده: سازمانی که به طور مستمر از طریق خلق و پرورش قابلیتهای مورد نیاز جهت دستیابی به موقعیتهای آتی توسعه مییابد. (سنج، 1990، ص 186).
4- تفکر سیستمی: یکی از شاخصهای 5 گانه سازمان یادگیرنده است و ازطریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1. تشخیص و در ارتباط قرار دادن (موردتوسط دبیران ومدیران، 2. توجه به فرآیندها، 3. دوری از نگرش تک بعدی، 4. توجه به جنبههای مختلف در برنامهریزی و تصمیمگیری، 5. انجام کارها توسط مدیران ودبیران همانند اعضاء یک ارکستر.
5- تسلط فردی: یکی از شاخصهای 5 گانه سازمان یادگیرنده است واز طریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1.احساس مسئولیت مدیران و دبیران، 2. تسلط بر کارها 3. توانا بودن مدیران ودبیران 4. عمقنگری در زمینه حرفهای و شغلی 5. اشتیاق به یادگیری 6. کاربرد اطلاعات در مهارتهای مرتبط با کار توسط مدیران و دبیران
6- مدلهای ذهنی پویا: یکی از شاخصهای 5گانه سازمان یادگیرنده است واز طریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1. بیان آزادانه افرکا توسط مدیران و دبیران، 2. دوری از مدل ذهنی خشک ومتعصبانه، 3. تامل وپرسش در برار مشکلات، 4. دوری از تعصب در تحقیقات.
7- نگاه مشترک به آینده: یکی از شاخصهای 5گانه سازمان یادگیرنده است واز طریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1. وجود آرمان مشترک در مدرسه، 2. ایجاد آرمان مشترک توسط مدیران ودبیران در مدرسه، 3. مرتبط بودن آرمان مشترک گروه در مدرسه با آرمان شخصی افراد، 4. تحقق یافتن آرزوهای افراد در مدسه، 5. مشورت با مدیران و دبیران در شکلگیری آرمان مشترک مدرسه،
6. همسوئی اهداف کارکنان و اهداف مدرسه.
8- یادگیری تیمی: یکی از شاخصهای 5گانه سازمان یادگیرنده است و از طریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1. خوب عمل کردن دبیران در کارهای محوله، 2. حس مشارکت بین دبیران و مدیران، 3. انتقادپذیری مدیران، 4. تمایل به بحث در مورد اشتباهات توسط مدیران ودبیران، 5. رقابت سالم در میان دبیران، 6. امکان پیشرفت دبیران در میان گروه.
9- یادگیری سازمانی: فرآیندی است که سازمانها ایجاد و سازماندهی میکنند تا دانش مربوط به فعالیتهایشان و کارایی سازمان را از طریق بهبود به کارگیری مهارتهای گسترده فردی کارشان توسعه بخشند.(داکسون، 1993).
10- تفاوت بین دو مفهوم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده: باید بین 2 مفهوم «یادگیری سازمانی» و «سازمان یادگیرنده» تفاوت قایل شد. اولی یک فراگرد و دومی یک ساختار است.سازمان یادگیرنده، سازمانی است که یادگیری را تجربه و عمل میکند. برعکس یادگیری سازمانی، یک رفتار سازمانی شاخص است که در سازمان یادگیرنده عملاً بروز میکند. سازمان یادگیرنده یک موجودیت است در حالیکه یادگیری سازمانی یک فراگرد یا مجموعهای از اعمال واکنشها محسوب میشود. (علاقهبند، 1385).
فصل دوم
ادبیات تحقیق
سازمانهای آینده به دلیل ماهیت عمری که در آن به سر میبریم، تفاوتهای بسیار زیادی با سازمانهای گذشته دارند. عصر حاضر را میتوان با 2 مشخصهی اصلی آن، یعنی شتاب فراوان تغییرات وا فزایش عدم قطعیت تعریف نمود، به تبع این ویژگیهای محیطی،ادارهی سازمانهای امروز بسیار پیچیده شده وراهحلهای دیروز ضرورتاً به کار حل مسائل امروز نمیآیند. به قول تافلر: «در شرایط امروز هیچ چیز خطرناکتر از دلبستن به کامیابیهای دیروز نیست» در سازمانهای امروز وظایف پیچیده و فکری، جایگزین وظایف ساده و فیزیکی قبل شده است. کارکنان تحصیل کرده ومتخصص در جای کارگران بدون سواد و بیمهارت گذشته قرار گرفتهاند. برای شناخت، فهم مسائل و ویژگیهای سازمانها، اطالع از روند تغییرات در سازمانهای امروزی وتوسعهی افق دید به سازمانهای فردا،ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران است.در بررسی نظر محققین و مطالعاتی که پیرامون تغییرات سازمانها و مدیریت آنها با توجه به تحولات سریع جهانی پرداختهاند،دو نکته را در مییابیم یکی آنکه سازمانها مثل گذشته قابل پیشبینی نیستند و امروزه نامهای دیگری متناسب با عصر حاضر به خود گرفتهاند سازمانهایی با عنوانهای سازمانهای یادگیرنده، فراجو، فراگیر، پیشگام، اعتماد آفرین، دانایی محور، بدون مدیر، تندآموز، یادگیری محور، دانش مدار، سازمان فردا ، ... و بدنبال آن مدیریت دانش مطرح شده است و طراحان آنها به بیان ویژگیهای این سازمانها و مدیریت در آنها پرداختهاند اما آنچه مشترک بین مباحث مطرح شده این سازمانها بوده و ویژگی اساسی همه این سازمانها میباشد تاکید بر امر یادگیری و یادگیرنده بودن در سازمان است و بیاغراق هم طراحان و تخصصین سازمانهای مطرح شده، یادگیری در سازمان را اساس و بنیان سازمانهای عصر تحولات پیچیده میشمرند و باید اعتراف کرد که سازمانهای کامیاب آینده با هر نامی که باشند باید سازمانی یادگیرنده باشند و یعنی باید یادگیری در این سازمانها اصل اساسی معرفی شود که نهایت منجر به پیدایش سازمان مطلوب گردد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 187 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 169 |
مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه استان بوشهر
فهرست |
صفحه |
|
جدول شماره 3 ـ1 |
دامنه نمره خلاقیت ................................................................................................................................................................................................... |
76 |
جدول شماره 3 ـ2 |
دامنه نمره انگیزه پیشرفت .................................................................................................................................................................................... |
76 |
جدول شماره 4 ـ 1 |
توزیع فراوانی میزان خلاقیت آزمودنیها ...................................................................................................................................................... |
78 |
جدول شماره 4 ـ2 |
توزیع فراوانی میزان خلاقیت آزمودنیهای خلاق .................................................................................................................................... |
80 |
جدول شماره 4 ـ3 |
توزیع فراوانی میزان خلاقیت آزمودنی های عادی .................................................................................................................................. |
80 |
جدول شماره 4 ـ4 |
توزیع فراوانی میزان انگیزه پیشرفت آزمودنی های پسر به تفکیک خلاق و عادی .............................................................. |
81 |
جدول شماره 4 ـ5 |
توزیع فراوانی میزان انگیزه پیشرفت آزمودنیهای دختر به تفکیک خلاق و عادی .............................................................. |
82 |
جدول شماره 4 ـ6 |
توزیع فراوانی میزان علاقهمندی آزمودنیهای به امور فرهنگی هنری ......................................................................................... |
84 |
جدول شماره 4 ـ7 |
توزیع فراوانی به خاطر آوردن دوران کودکی .............................................................................................................................................. |
84 |
جدول شماره 4 ـ8 |
توزیع فراوانی تداعی دوران کودکانه توسط بازیهای کودکانه .......................................................................................................... |
85 |
جدول شماره 4 ـ9 |
توزیع فراوانی علاقهمندی پاسخگویان به بازیها ...................................................................................................................................... |
86 |
جدول شماره 4 ـ10 |
توزیع فراوانی انجام دادن کارهای فرهنگی ـ هنری ................................................................................................................................. |
86 |
جدول شماره 4 ـ11 |
توزیع فراوانی وضعیت تحصیلات اولیه آزمودنی ها ............................................................................................................................... |
87 |
جدول شماره 4 ـ12 |
میزان علاقهمندی دانشآموزان به مطالعه کتاب و روزنامه .................................................................................................................... |
87 |
جدول شماره 4 ـ13 |
توزیع فراوانی میزان گذران اوقات فراغت آزمودنی ها .......................................................................................................................... |
88 |
جدول شماره 4 ـ14 |
میزان علاقهمندی به شنیدن قصه و داستان .................................................................................................................................................... |
88 |
جدول شماره 4 ـ15 |
میزان خستگی نسبت به نوشتن دفتر خاطرات، یادداشت یا هر گونه تمرین نوشتاری .......................................................... |
89 |
جدول شماره 4 ـ16 |
میزان تشویق پاسخگویان به انجام مهارت نوشتن ..................................................................................................................................... |
90 |
جدول شماره 4 ـ17 |
توزیع فراوانی شرکت در دورههای آموزش ویژه ...................................................................................................................................... |
90 |
جدول شماره 4 ـ18 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی تفاوت انگیزه پیشرفت در دانش آموزان خلاق و عادی .................... |
91 |
جدول شماره 4 ـ19 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی تفاوت خلاقیت در دانش آموزان خلاق و عادی ................................. |
91 |
جدول شماره 4 ـ20 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی تفاوت تکرار و تمرین نوشتن در دانش آموزان خلاق و عادی ... |
92 |
جدول شماره 4 ـ21 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی تفاوت مطالعه کتب غیر درسی در دانش آموزان خلاق و عادی . |
93 |
جدول شماره 4 ـ22 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی تفاوت میانگین قصه گویی والدین و ... برای دانش آموزان خلاق و عادی |
93 |
جدول شماره 4 ـ23 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی تفاوت میزان تشویق و ترغیب دانش آموزان خلاق و عادی ............................. |
94 |
جدول شماره 4 ـ24 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی تفاوت علاقه به بازی در دانش آموزان خلاق و عادی ........................................ |
94 |
جدول شماره 4 ـ25 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی میزان اوقات فراغت دانش آموزان خلاق و عادی .................................................. |
95 |
جدول شماره 4 ـ26 |
خلاصه نتایج آزمون t انجام شده برای بررسی تفاوت علاقمندی به فعالیت های هنری در دانش آموزان خلاق و عادی .... |
96 |
فهرست نمودارها |
||
نمودار ستونی 4ـ1 |
میزان خلاقیت دانشآموزان خلاق و عادی به تفکیک جنسیت ............................................................................................................ |
79 |
نمودار ستونی 4ـ2 |
میزان انگیزه پیشرفت دانشآموزان خلاق و عادی به تفکیک جنسیت ........................................................................................................ |
83 |
1ـ1 مقدمه
|
جامعهی پویا [1]و پرتلاش امروزی یک لحظه درنگ نمی کند تا بتواند به فنون جدید و قدرت والای علمی دست پیدا کند . در چنین عصری که عصر شکوفایی و بهره جستن از نبوغ بزرگان علمی، پژوهندگان ،مخترعین ، مبتکرین، صنعتگران و... است برای اداره سازمانهای اجتماعی ـ فرهنگی ـ اقتصادی و آموزش جامعه به فکر و ذهن افراد خلاق [2] نیاز است ، تا بتوان همگام و همپای پیشرفت جامعه به پرورش[3] افراد خلاق اقدام نمود.
بسیاری بر این عقیدهاند که خلاقیت[4] امری ذاتی است و فقط خداوند این ودیعه خود را به عدهای از انسانها بخشیده و قابل آموزش و آموختنی نیست . عدهای با این عقیده مخالفند و ابراز می دارند خداوند به همه انسانها یکسان نعمت بخشیده این افراد (خلاقان) از این نبوغ خدادادی خود ، بیشترین بهره را بردهاند و نیز معتقدند که خلاقیت صفت مشترک تمامی انسانها است که با پرورش آن می توان آن را از حالت رکود درآورد و از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کرد و بالعکس میتوان خلاقیت را با آموزش ناصحیح و غلط از ریشه خشکاند. تحقیقات ادعای گروه دوم را تصدیق کرده و خلاقیت را صفت مشترک تمام انسانها دانسته ، اما مقدار و نوع خلاقیت از فردی به فرد دیگر متفاوت میدانند و هر انسانی به نوعی از خلاقیت خود بهره میبرد یکی زیاد یکی کم(پیرخایفی،1376). این تحقیقات نشان داده است که رشد و پرورش خلاقیت از همان بدو تولد و دوران کودکی آغاز میشود و در دوران دبیرستان به مرحله شکوفائی خود نزدیک میشود. البته اگر این توانایی در انسان پرورش یابد تا پایان عمر به غنای والای علمی آن افزوده میشود.
پیرخایفی (1376) آموزش خلاقیت را امری حیاتی میداند که باید در سطوح مختلف تحصیلی به صورت همگانی انجام گیرد و این آموزش همگانی متضمن انعطاف پذیری ذهن ، توانمندی شخصیت انسان (پرورش روحیهی استقلال و اعتماد به نفس) و ایجاد زمینه و بسترهای مناسب اجتماعی فردی و خانوادگی است. جدای از آموزش همگانی و عمومی آموزش ویژه نیز از ضروریات است . با آموزش ویژه، فکر به طور خاص در یک زمینه ، مهارت مطلوب و مناسب را کسب میکندو به اصطلاح اهل علم تخصص مییابد. تفاوت اساسی موجود میان آموزش همگانی و آموزش ویژه این است که در آموزش همگانی فرد یاد میگیرد که چگونه در خدمت خود باشد و قابلیتهای خود را بشناسد و به استعدادهایش در زمینههای مختلف پی ببرد، امّا در پرورش ویژه فرد علاوه بر شناخت قابلیتهای خود به خدمات اجتماعی نیز توجه میکند و یاد میگیرد که چگونه در خدمت جامعه باشد و خود را وقف اجتماع نماید . فرد به صرف داشتن اندیشههای خلاق به ما تضمین نمیدهد که حتماً این اندیشه را در هر سطحی از خلاقیت که میخواهد باشد میتواند به مرحله بازدهی و تولید برساند قطعاً در این راه عوامل شخصیتی بسیاری وجود دارند که مانع از به نتیجه رسیدن اندیشه خلاق افراد میشوند. عواملی چون ـ اعتماد به نفس پایین ـ نبود اراده و پشتکار ـ اضطراب ـ تشویش خاطر ـ دل نگرانی ـ وسواس ـ خود کم بینی ـ حساس نبودن نسبت به پدیدهها ـ تمایل به همرنگی و یکنواختی فکر از عواملی به شمار میروند که راه را بر اندیشه خلاق میبندد . از این رو تدارک دیدن زمینهای که باعث برطرف ساختن عوامل شخصیتی ذکر شده میشود ، مهمترین قدم برای رشد اندیشه به شمار میرود. در این میان تأکید ویژه بر نقش خانواده و در مرحلهی دوم مدرسه است .
ادیسون (به نقل از میرزا آقایی ، 1382) اظهار میدارد که : تمام پیشرفتهای عالم گیرش من جمله اختراع برق را مدیون تفکر منظم و یادداشت برداری دقیق است . این گفته ادیسون نقش نوشتن را واضح و روشن بیان میکند.
انسان با نوشتن باعث میشود که کلمات بر روی کاغذ نقش بگیرند و جاودانه شوند و چشمان آدمی را بار دیگر وادار به تحریک کنند و به دنبال آن ، نگاهها به حرکت در میآیند و چرخهای از نگاه ها ـ سکوت ـ تفکر و نوشتن شکل بگیرند . اگر انسان بخواهد به افکار نو برسد باید بنویسد و لحظاتی از عمر خویش را (چه روز و چه شب) به نوشتن اختصاص دهد. او با نوشتن ، درست فکر میکند و با ظهور افکار جدید، چرخی را به حرکت وا میدارد که انتهایش رسیدن به کلمات جدید است انسان با نوشتن تلاش میکندبا خود صحبت کند. زمانی را که آدمی صادقانه با خود شروع به صحبت کردن میکند و ارتباطی با درون خود بر قرار میکند، سبب بیداری درونش میشود. تکامل بشر از طریق کشف و ثبت تجربیات صورت پذیرفته است. زمانی که انسان با نوشتن به افکار خویش وسعت میدهد این اقدام زمینه ساز جهت وجود دیگری در انسان میشود. در چرخه نگاه ـ سکوت ـ تفکر محصول زیبایی بنام هنر نوشتن نهفته است . نوشتن میتواند زمینه ساز شکوفایی افکار نو در انسان شود (میرزا آقایی ، 1382).
واقعیتی که نمیتوان از آن فرار کرد این است که توفیق در نوشتن شباهت زیادی به توفیق در هر کار مشکل دارد. این توفیق مستلزم گذراندن یک دوره طولانی کار آموزی است که طی آن، شخص مبانی هنر نوشتن میآموزد و با اصول پر رمز و راز آن آشنا میگردد. انسان برای التیام درون خود مینویسد اگر چه در عالم رؤیا سیر میکند . او بدون توجه به پاداش به تلاش میپردازد تا بتواند خود را باور کند و ذهن خود را بارور سازد. البته نقش قریحه و استعداد فردی در کسب این مهارت بسیار مهم است.با نویسندگی میتوان به صورت چشمگیری قدرت تصور را پرورش داد و آزمایشهای علمی ، سیال بودن[5] در نویسندگی را به عنوان شاخص اساسی استعداد خلاقیت ارزیابی نموده است (اسبورن ، 1966 ، ص44).
نوشتن به انسان گشادگی فکر و وسعت دید میدهد . انسان هر گاه به بازی با کلمات میپردازد از میان حصار درون خارج شده و به کاوش در درون دیگران میپردازد و از دسترنج آنها استفاده میبرد و به توسعه فکردیگران میپردازد.
بارها شاهد بودهایم که نویسندهای به دلایلی نتوانسته کتابی را به پایان برساند ولی دیگری به نحوی شاید مطلوبتر ادامه میدهد یا نویسندهای به زبان شیرینتر داستانی را به زبان خود با بهره گیری از کتاب دیگری نقل میکند.این نمونهای از گشادگی فکر است.
اسبورن[6] (1966) معتقد است : « گشادگی فکر برای خلاقیت آنقدر مهم است که باید عواملی را که ممکن است راه نفوذ مغز را در جستجوی ایدهها ببندد از خود دور کنیم . برای پاستور وقتی که به جنوب فرانسه برای نجات مردم رفت آسان بود که علت بیماری کرم ابریشم را کشف شده تلقی کند پرورش دهندگان کرم ابریشم کوشیدند که نظریات خود را در زمینه این بیماری که چه بود و چه چیزهایی باعث آن میشوند به او بقبولانند اگر وی تئوریهای آنان را در این مورد قبول میکرد هرگز قادر به یافتن پاسخی که برای کشورش آنقدر با ارزش بود نمیشد» (ص68) .
عدهای معتقدند کوشش فکری کار آسانی است اما با وجود این اعتقاد کمتر به کوشش فکری حساب شده دست میزنند . شاهد این مدعا این است که بارها دیدهایم همزمان با پخش آهنگ یا تصنیفی شنونده به همنوایی با خواننده میپردازد ولی به محض خاموش گشتن صدا ـ صدای زبان همراه از حرکت میافتد حتی اگر بارها آهنگ را زمزمه کرده باشد . این سکوت و سقوط نتیجهی عدم کوشش فکر و تفکر عمیق است (اسبورن ، 1966 ، ص165).
اگر به جمع دانشجویان سال آخر دانشگاهها بروید و از سختی دوران تحصیل از ایشان سوال کنید اکثر آنها از مشقت و سختی نوشتن پایان نامه یاد می کنند . آیا آنها از جمعآوری اطلاعات و پیشینه تحقیق عاجزند؟ آیا از انجام کارهای آماری رایج و یا از نوشتن و شروع آن ؟ تمام جواب آن است که یقیناً از شروع نوشتن.
|
ویلیام جیمز [7] (به نقل از اسبورن ، 1966)گفته است : «در نهان خانه تاریک مغزمان میدانیم که چه باید بکنیم لیکن به نحوی نمیتوانیم (نمیدانیم) از کجا شروع کنیم. هر لحظه در انتظار طلسم شدن هستیم. لیکن لحظهای بعد این انتظار تمام شده و در مسیر آن غوطه وریم» . (ص 120)
گر چه نوشتن و انشاء جملات برای ما پرورش یافتگان نظام آموزشی ، کاری سخت و طاقت فرسا است اما بیان عواطف، احساسات درونی و مکنونات قلبی تسکین بخش آلام و آمال انسانهاست .
در این عصری که جوان غرق در ماهواره و سخت افزار گشته و نوشتن را به فراموشی سپرده است به سختی میتوان از خلاقیت در نوشتن آن هم به این نرمی و آسودگی خاطر ، سخن راند چرا که دلهای رایانهای و چشمهای ماهوارهای زبان محاورهای و ذهن پویا و خلاق نوشتاری را از مردمان گرفته است و راه را بر پویندگان راه دانش بسته و اجازه ورود به اندک طالبان هنرمند نداده و نمیدهد.جهان با سیر شتابنده و صعودی خود راه را میپیماید و ما با تکیه به دانستهها ؛ داشتهها و نوشتههای گذشتگانمان سیر نزولی را طی میکنیم . هدف از بیان این سطور این نیست که ما خاطرات جاوید گذشتگانمان را به فراموشی بسپاریم و پیشینه شگرفمان را هیچ پنداریم یا بالعکس دست به کار شگرفی بزنیم و تک تک دانشآموزان را نویسندگان و اندیشمندان نظریه پردازآینده بکنیم ؛ هدف آن است که فاصله نوشتن و گفتن را کم کنیم و دلهره و هراس از نوشتن را کاهش دهیم.
1ـ2 بیان مسئله تحقیق
تردیدی نیست که دوام و بقای کشورهای مترقی مدیون نوآوری نیروهای خلاق آن کشورهاست تقلید و استفاده و کپی کردن از کشفیات دیگران واماندگی و وابستگی علمی فرهنگی را به دنبال دارد امروز زمین و زمان در سلطهی اندیشههای مبتکران و مخترعان نوین است. « در کشورهای پیشرفته اعتقاد بر این است که امروزه به جای تولید کالا باید به تولید دانش فنی و به جای اندیشههای مصرفی، به تولید اندیشههای بدیع و ناب و جدید اقدام کرد. اولین شرط اجرای چنین سیاستی ، ایجاد زمینه مناسب برای پرورش خلاقیتهاست برای انجام این مهم ، باید هدفهای آموزشی یک جامعه حامل پیامهای خلاق باشد» (کیامنش و شهرآراء ، 1378) .
آمابلی[8] (1989) خلاقیت را سه جزئی میداند : کسب مهارت در یک زمینه علمی و مهارتهای تفکر و رفتار و عملکرد خلاق و انگیزه درونی[9] از اجزاء تشکیل دهنده خلاقیت است. در این پژوهش[10] ، مهارت نوشتن خلاق که یکی از اجزاء تشکیل دهنده خلاقیت است را انتخاب نمودهایم . پس در اولین گام باید مهارت نوشتن خلاق را با تعریفی روشن تبیین نماییم . میتوان مهارت نوشتن خلاق را بدین گونه تعریف کرد: مهارت بکارگیری حواس، استفاده از صوت و لفظ برای بیان مفاهیم و حقایق و انعکاس احساسات و عواطف ؛ خلق و آفرینش اثر هنری نوشتاری.
تعریف یاد شده از عناصری چون : حواس ـ خلق اثر هنری و انعکاس احساس تشکیل شده برای تبیین تعریف فوق تعریف عناصر ذیل ضروری است:
مهارت[11] : مجموعهای از آموزشهای نظری و عملی که به تدریج انسان را قادر میسازد حقایقی را که به خوبی نمیشناسد یا نمیتواند انجام دهد به نحو مطلوبی انجام دهد (عطار، 1375).
حواس[12] : انجام هر گونه مهارتی چه یدی و چه ذهنی که نیاز به بکارگیری قوای حس شنیداری ـ دیداری و گویایی دارد . همچنین حواس چشایی و لامسه در ارتباط آدمی با جهان خارج از محیط طبیعی کاری کمتر از سه حس ذکر شده انجام نمیدهند (عطار، 1375).
انعکاس احساس[13] از آنجا که نوشتن نیاز به بکارگیری هر چه بهتر حواس دارد؛ در بیان احساسات نقش نوشتن به دلیل پایداری بسیار ارزشمند و خطیر است(عطار، 1375).
خلق اثر هنری[14] خلق اثر هنری درتدوین یک کتاب ارزشمند یاترسیم اثر هنری و... خلاصه نشده است . کودکی که با کلمات قصار خود نظر معلم ،والدین را جلب میکند یا هنرمندی که با بازی زیبای خود عواطف بینندگان را تحریک میکند همه و همه خالق اثر هنری هستند .مهارت نوشتن خلاق، یکی از حوزههای خاص مهارت است که مراحل پنجگانه فرآیند خلاقیت را دارا است. در پشت نگاه ، تأمل و تفکر انسان مسئلهها نهفته است . آدمی برای حل مسئلههایش ، برای به نمایش گذاشتن افکار و اندیشههایش به جمع آوری اطلاعات و منابع میپردازد و خود را آماده نوشتن[15] میکند. داشتن ایدههای بدیع و نوین و منحصر به فرد از درون انسان تراوش میکند. گاه این ایده قدم به عرصه وجود نمیگذارد و هویدا نمیگردد و در بطن آدمی میمیرد. گاه با تولید اندیشه نوین تحول شگرفی در جامعه صورت میپذیرد (آمابلی ، 1989 ، ص 57).
نویسندگان بعد از ایجاد ایده به اعتباریابی میپردازند . اینان چون آشپزی که غذای در حال تهیه خود را میچشد تا ببیند خوب شده است یا نه عمل میکنند. ارزیابی[16] از نوشته آخرین گام نوشتن است که نویسندهبر میدارد یا نوشتن را متوقف میکند و مسئله را از نو تعریف میکند و یا لبخند رضایت بر لبانش نقش میبندد و ادامه میدهد. داشتن استعداد اندک میتواند پایه گذار مهارت نوشتن خلاق باشد . همان کاری که سکوت ـ تفکر و تکرار و تمرین در تداوم نوشتن انجام میدهند. قلمرو مهارتها به منزله مواد اولیه ـ استعداد ـ آمـوزش و تجـربه در یک حوزه خاص میباشد. این قلمرو تا حدودی ذاتی است کودکان مطمئناً با درجات متفاوتی از استعداد به دنیا میآیند . آموزش و تجربه میتواند حتی در سطوح نسبتاً کمی از استعداد راه بلندی را به سوی پیشرفت طی کند (آمابلی ، 1989 ، ص 58).
واضح است که انسان قبل از آنکه بتواند در یک زمینه خلاق گردد باید دارای مهارت باشد که اکثر ما آن را نادیده میگیریم اما چه کسی شنیده است که دانشمندی بدون فرا گرفتن فیزیک اتمی بتواند در زمینه علم فیزیک اتمی خلاق گردد و هیچ کودکی قادر به انجام کاری خلاق در زمینه نقاشی نخواهد بود مگر آنکه طرز به دست گرفتن قلممو ترکیب رنگها و کشیدن خطوطی را که قصد دارد برروی کاغذ بیاورد را بیاموزد.جالب اینجاست که توانایی در یک زمینه الزاماً به توانایی درسایرزمینهها مربوط نمیگردد (آمابلی ، 1989 ، ص 59) .
آیا نویسندهی هر نوشتهای را میتوان خلاق شمرد؟ این سؤالی است که ذهن خوانندگان کتب و نشریات را به خود مشغول داشته است و پاسخ ثابتی نیافته است. با توجه به آنچه گفته شد نویسنده خلاق ، نویسندهای است که بدون تکلف بتواند افکار و اندیشههایش را به نمایش بگذارد و نوشته خلاقانه نوشتهای است که از درون افراد سرچشمه گرفته باشد و بر درون دیگران حکمفرمایی کند تاریخ شاهد تحولات عظیمی بواسطه درخشش نویسندگان خلاق بوده و خواهد بود . بسیار دیده شده است که نویسندگان خلاقی سر خود را بواسطه نوشتن حقانیت از دست دادهاندو بر خلاف آن نویسندگانی هم بودهاند که حتی با نوشتن یک کتاب سر میلیونها نفر از زیر شمشیر جلادان زمان بیرون کشیدهاند.
در این تحقیق پژوهشگر به دنبال ارائهی پاسخهایی مناسب برای پرسشهای ذیل است :
1ـ آیا بین میزان انگیزه پیشرفت دانشآموزان خلاق (نویسنده) و عادی تفاوتی وجود دارد؟
2 ـآیا بین میزان خلاقیت دانشآموزان خلاق نویسنده و عادی تفاوتی وجود دارد ؟
3 ـ آیا بین میزان تکرار و تمرین دانشآموزان خلاق و عادی تفاوتی وجود دارد ؟
4 ـ آیا بین میزان مطالعه کتب غیر درسی دانشآموزان خلاق و عادی تفاوتی وجود دارد؟
5 ـ آیا بین میزان قصه گویی (والدین ،دوستان، نزدیکان و معلمین)برای دانشآموزان خلاق و عادی تفاوتی وجود دارد؟
6ـ آیا بین میزان تشویق و ترغیب دانشآموزان خلاق و عادی تفاوتی وجود دارد؟
7ـ آیا بین میزان بازیهای کودکانه دانشآموزان خلاق و عادی تفاوتی وجود دارد؟
8 ـ آیا بین میزان اوقات فراغت دانشآموزان خلاق و عادی تفاوتی وجود دارد؟
9 ـ آیا بین میزان فعالیتهای هنری دانشآموزان خلاق و عادی تفاوتی وجود دارد؟
1ـ3 اهمیت و ضرورت پژوهش
تردیدی نیست که مهمترین نقشی که والدین میتوانند در تربیت کودکان ایفا کنند ، پرورش توانایی خلاقیت آنهاست زیرا خلاقیت به نحوی از انحاء عامل کلیه پیشرفتهای بشری است و امکان بروز خلاقیت افراد وقتی مهارتها و انگیزهی خلاقیت در کودکی پرورش یابد بسیار بیشتر است واقعیت از این مهمتر این که ، بسیاری از روان شناسان تأکید دارند خلاقیت و سلامت روح و روان همراه و همگاماند . خلاقیت کلید طلایی خوشبختی است (آمابلی ، 1989 ، ص 7) .
خلاقیت حوزه افراد «تیزهوش»و با استعداد نیست. مهمترین عامل در خلاقیت، انگیزه برای انجام کارهای خلاق است.
استعداد ـ ویژگیهای شخصیتی و مهارتی به والدین و مربیان نشان میدهد که کودک چه کاری میتواند انجام دهد ولی انگیزه نشان میدهد چه کاری انجام خواهد شد. انطباق انگیزهها با استعداد و مهارتهای کودکان است که در خلاقیت کارساز میباشد (آمابلی ، 1989 ، ص 7). آیا نوشتن میتواند فشار روحی را کاهش داده لطمات گذشته را درمان کرده دردها را تسکین داده و روحیه انسان را بشاش و عالی نماید؟ بسیار دیده شده است که افراد با داشتن یک دفتر خاطرات و نوشتن آلام و امیال خود در آن دفتر ، خود را سبکبال و سبک بار میکنند. نوشتن مهارت است و کسب مهارت نیاز به آموزش دارد . نوشتن و نویسندگی یکی از مقولههای آموزش زبان فارسی است درس انشاء امروزه نقش یک کار تفننی به خود گرفته است . مدیران مراکز آموزشی از معلمان ادبیات میخواهند جهت بالا بردن نمره معدل سالانه دانش آموز حداکثر نمره دانش آموز را بدهند . همه محصلین به نوشتن نیاز دارند این نیاز از کارهای ساده نگارشی شروع میشود تا به پیشرفتهترین آثار ادبی و هنری میرسد. ما توفیق تمدن اسلامی و غنای آن را در آثار بزرگان و نوشتههای اندیشمندان آن دوران میبینیم .هر گاه قدم به جلو میگذاریم با غفلت در برنامه ریزی آموزش و پرورش روبرو میشویم . اگر آموزش و پرورش ما امروز به چنین امری توجه نکند فردا بسیار دیر خواهد شد(میرزا آقایی ، 1381) . اکتفا نمودن به برگزاری مسابقات انشاء نویسی ـ مقاله نویسی ـ پژوهش و تحقیق ـ سرودن شعر و قصه یعنی ایستایی و رکود .
جوامعی که بتوانند خلاقیت نسل جوان را احیاء و شکوفا سازند از میزان قابل توجه توسعه، رشد و شکوفایی علمی برخوردار خواهند شد و هر میزان که خلاقیت پرورش و تعالی نیابد رکود علمی ـ صنعتی و فرهنگی را باید برای آن جامعه انتظار داشت (نوکنده ، 1383 ، ص 35) .
1ـ4 اهداف پژوهش
در نظام آموزشی ایران به تفکر منطقی، توانایی بیان کلامی، خوب خواندن توجه بیشتری نسبت به توانایی فضایی، خلاقیت و تفکر شهودی میشود . این توجه نباید راه را بر هنرمندان و خلاقان مسدود نماید چرا که جامعه همانگونه که به علم و منطق نیاز دارد به هنر و خلاقیت نیز احتیاج دارد.
هدف کلی از این پژوهش عبارتست از بررسی عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانشآموزان مقطع متوسطه که در راستای این هدف کلی، اهداف جزئی زیر مد نظر میباشد :
1ـ بررسی و شناخت میزان تأثیر انگیزه پیشرفت بر نوشتن خلاق دانشآموزان
2ـ بررسی و شناخت میزان خلاقیت دانشآموزان خلاق نویسنده و عادی
3ـ بررسی و شناخت میزان تأثیرتکرار و تمرین بر نوشتن خلاق دانشآموزان
4 ـ بررسی و شناخت میزان تأثیرمطالعه کتب غیر درسی بر نوشتن خلاق دانشآموزان
5 ـ بررسی و شناخت میزان تأثیرقصه گویی(والدین، دوستان، نزدیکان، معلمین) بر نوشتن خلاق دانشآموزان
6ـ بررسی و شناخت میزان تأثیرتشویق و ترغیب بر نوشتن خلاق دانشآموزان
7ـ بررسی و شناخت میزان تأثیربازیهای کودکانه بر نوشتن خلاق دانشآموزان
8 ـ بررسی و شناخت میزان تأثیراوقات فراغت بر نوشتن خلاق دانشآموزان
9ـ بررسی و شناخت میزان تأثیرفعالیتهای هنری بر نوشتن خلاق دانشآموزان
1ـ 5 فرضیههای پژوهش
1ـ بین میزان انگیزه پیشرفت دانشآموزان خلاق نویسنده و عادی تفاوت وجود دارد.
2 ـ بین میزان خلاقیت دانشآموزان خلاق نویسنده و عادی تفاوت وجود دارد .
3 ـ بین میزان تکرار و تمرین دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد.
4ـ بین میزان مطالعه کتب غیر درسی دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد.
5 ـ بین میزان قصه گویی (والدین ، دوستان، نزدیکان ومعلمین) برای دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد.
6ـ بین میزان تشویق وترغیبدانشآموزان خلاقوعادی تفاوت وجود دارد.
7ـ بین میزان بازی های کودکانه دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد.
8 ـ بین میزان اوقات فراغت دانشآموزانخلاق و عادی تفاوت وجود دارد.
9ـ بین میزان علاقهمندی به فعالیتهای هنری دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد.
1ـ6 تعاریف عملیاتی متغیرها و مفاهیم تحقیق
1ـ6ـ1 نوع متغیرهای تحقیق
این تحقیق از نوع تحقیقات غیر آزمایشی است . در تحقیق غیر آزمایشی روابط بین متغیرهای دستکاری نشده ، مطالعه میشود بدین معنا که محقق متغیرهای مورد مطالعه را شخصاً دستکاری نمیکند، بلکه آنها را به گونهای که در گذشته اتفاق افتاده بررسی میکند و تأثیر آنها را بر یکدیگر و یا در سایر متغیرهای مورد نظر مورد مشاهده قرار میدهد.
غیر آزمایشی بودن پژوهش حاضر با توجه به عدم امکان دستکاری متغیرها معلوم میباشد. در این پژوهش ما با دو نوع متغیر از نظر نقش آنها سر و کار داریم :
1ـ متغیرهای مستقل[17] 2 ـ متغیر وابسته[18]
در تعریف متغیر مستقل می توان گفت متغیر مستقل متغیری است که میتواند بر متغیرهای دیگر تأثیر گذار یا علّت وقوع یا افزایش یک رویداد شود . در این پژوهش متغیرهای مستقل عبارتند از:
1ـ انگیزه پیشرفت
2ـ تکرار و تمرین نوشتن
3ـ بازیهای کودکانه
4 ـ کارهای هنری
5 ـ اوقات فراغت
6 ـ قصه گویی والدین ، معلمین، دوستان و ...
7ـ تشویق و ترغیب والدین
8 ـ مطالعه کتب غیر درسی
9ـ میزان خلاقیت
متغیر وابسته: منظور متغیری است که تحت تأثیر متغیر یا متغیرهای مستقل قرار میگیرد.
متغیر وابسته در این پژوهش مهارت نوشتن خلاق در دانشآموزان متوسطهی استان بوشهر میباشد . از نظر اندازهگیری متغیرهای موجود ، با توجه به نظم رتبهای[19] که افراد مورد مطالعه از آن برخوردار هستند این متغیرها جزء متغیرهای کمّی قرار میگیرند .
1ـ 6 ـ2 مراحل اندازه گیری[20] متغیرها
از آنجا که هدف پژوهش کشف روابط بین متغیرهاست،برای کشف این روابط ناچاریم به اندازهگیری متغیرها بپردازیم میدانیم شناخت هر فرد یا گروهی از افراد مستلزم جمع آوری اطلاعات لازم در مورد آنان بر اساس روش علمی یعنی اندازه گیری است. همانگونه که قبلاً گفته شد در این پژوهش اندازه گیری به صورت کمی انجام گرفته بر همین اساس به صفات یا خصایص افراد بر اساس قواعدی معین ، اعداد معین و مقادیر کمی نسبت داده شده است.
1ـ6 ـ3 تعریف متغیرها
نخستین گام برای اندازه گیری هر متغیر، تعریف دقیق آن است . قبل از هر کاری اول باید بدانیم که در واقع چه چیزی را میخواهیم اندازه گیری کنیم .گاهی اوقات دشواری حل مسائل و پاسخ دادن به پرسشها به دلیل مبهم بودن متغیرهای آن است. متغیرهایی که نزد افراد مختلف معانی متفاوت دارند، چنانچه پژوهشگر تعریف دقیق و روشنی از آنها نداشته باشد قادر به اندازهگیری آن نخواهد بود .
برای سهولت در انجام اندازهگیری متغیرها ابتدا به تعریف مفهومی متغیرها سپس به تعریف عملیاتی آنها میپردازیم .
ـ انگیزه پیشرفت : میل یا اراده تسلط بر اطلاعات و دانشهای نظری در یک زمینهی معین ؛
ـ تکرار وتمرین : انجام دوباره یک عمل و توسعه یادگیری با توجه به یافتههای قبلی؛
ـ میزان خلاقیت : میزان تحولات دامنهدار و جهشی در فکر و اندیشه انسان به طوری که حائز توانایی در ترکیب عوامل قبلی به طرق جدید باشد (آقایی فیشانی ، 1377).
ـ بازیهای کودکانه : فعالیتها و تمایلات طبیعی فرد در زمان کودکی است که اساسیترین پایه رشد کودک محسوب میشود (عطاران ، 1375).
ـ مطالعه کتب غیر درسی: نگرش در کتب غیر درسی برای وقوف در آنها ؛
ـ فعالیتهای هنری : به هر گونه فعالیتی که به ذوق و قریحهی هنری فرد مربوط شود گویند .
ـ قصهگویی و داستان پردازی : بیان داستان، حکایت و قصه برای برخورداری از تجارب دیگران؛
ـ اوقات فراغت : انتخاب آگـاهانه توأم با انگیزهی لازم و آزادی کـامل به منظور گذر از یک فعالیت اجباری و بدون تمایل به فعالیتی دلخواه و مورد رضایت با هدف استفادهی بهینه از زمان و فرصت جهت رشد فکر ، جسم ، تعالی روح و روان شخص یا به تعریف دیگر زمان آسایش و استراحت بعد از انجام کار و فعالیت اجباری (رستمی ، 1379) ؛
ـ تشویق و ترغیب والدین : بشوق انداختن و راغب کردن والدین فرزندان را، جهت انجام کاری؛
دانشآموز خلاق : دانشآموز خلاق کسی است که قادر است بیشترین راهحل مناسب را مطرح کند تا مسئلهی مورد نظر را تحلیل نماید . یا به تعریف دیگر ، دانشآموز خلاق آگاهانه یا به طور ناخودآگاه افکار (اسبورن ، 1966)خود را در تمام جهات به کار میاندازد و خطر انحراف از راهحلهای سنتی را به جان میخرد و برای رسیدن به نتیجه از مشارکت ، مشابهت ، محدودیت و ... استفاده میکند (امیر حسینی ، 1384) .
دانشآموز عادی : به دانشآموزی گفته میشود که بر مبنای قیاسهای نزدیک و استمرار بر این کار و عدم استمرار بر مبنای استدلال و حساسیّت در برابر رویدادهای بیرونی ، به تفکر و عمل میپردازد (امیر حسینی ، 1384) .
ب) تعریف عملیاتی[22]
هدف از تعریف عملیاتی قابل مشاهده کردن و اندازهگیری متغیرهاست.
ـ انگیزه پیشرفت : کسب نمرهی متوسط از آزمون انگیزهی پیشرفت ؛
ـ تکرار و تمرین : داشتن دفتر خاطرات و نوشتن مسایل و رخدادهای روزانه در آن و استمرار در انجام این عمل را وسیلهی سنجش این متغیر قرار دادهایم.
ـ بازیهای کودکانه : انجام بازیهایی در فضای آزاد ، گل بازی ، خمیر بازی و ... نمونههایی از بازیهای کودکانه انجام گرفته در زمان کودکی است که میتواند وسیلهی سنجش این متغیر قرار گیرد .
ـ کارهای هنری : پرداختن به نقاشی، خطاطی، سفالگری، هنرهای دستی، نمایشی .... راهی برای عملیاتی کردن این متغیر است.
ـ اوقات فراغت : برای عملیاتی نمودن این متغیر از شاخصهایی نظیر با دوستان بودن، میزان تماشای تلویزیون و بازی و سرگرمی و مطالعه استفاده شده است.
ـ قصهگویی : میزان علاقهمندی به شنیدن قصه از زبان والدین ، دوستان، معلمین راهی برای عملیاتی کردن این متغیر بوده است.
جهت دریافت فایلمطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه استان بوشهر لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 84 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 136 |
بررسی ارتباط آموزشهای فنی و حرفه ای رسمی (بخش صنعت) با نیازهای بازار کار
فهرست مطالب
عنوان |
صفحه |
فصل اول: کلیات تحقیق |
|
مقدمه |
2 |
بیان مسئله |
5 |
اهمیت و ضرورت پژوهش |
6 |
اهداف تحقیق |
7 |
سؤالات تحقیق |
8 |
تعاریف عملیاتی واژه ها |
11 |
فصل دوم: مطالعه منابع مربوط به موضوع تحقیق |
|
مقدمه |
13 |
مفهوم رشد و توسعة اقتصادی |
14 |
عوامل توسعه اقتصادی |
15 |
نقش منابع انسانی در توسعة اقتصادی |
15 |
آموزش |
18 |
تعریف آموزش و پرورش |
20 |
مفهوم برنامه ریزی آموزشی |
23 |
جایگاه نیازسنجی در برنامه ریزی آموزشی |
24 |
نیازسنجی آموزشی |
27 |
مفهوم نیاز |
29 |
منابع نیازهای آموزشی |
30 |
انواع نیازسنجی |
32 |
کار |
34 |
عرضة نیروی کار |
37 |
بازار کار |
38 |
نیاز بازار کار |
39 |
مسایل موجود در ارتباط نظام آموزشی و بازار کار |
44 |
ضرورت تحکیم پیوند نظام آموزشی و بازار کار |
48 |
تعاریف آموزش فنی و حرفه ای |
49 |
رویکردهای عمده در آموزش فنی و حرفه ای |
51 |
نارسائی هاومسائل آموزش فنی وحرفه ای در ارتباط با بازار کار |
57 |
آموزش فنی و حرفه ای در ایران |
59 |
سیر تحول آموزش فنی و حرفه ای در ایران
|
59
|
تحولات گذشته تحلیل مشکلات و چشم انداز آینده آموزش فنی و حرفهای در برنامه سوم توسعه… مشکلات و تنگناها نقاط ضعف مشکلات تنگناها چالشهای آینده بخش فنی و حرفهای سیاستهای استراتژیک بخش آموزش فنی و حرفه ای سیاست های اجرای آموزش فنی و حرفه ای راهکارهای اجرایی |
63 64 65 68 69 70 72 |
تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات چیست؟ |
78 |
مشخصه های تکنولوژی ارتباطات |
81 |
ویژگیهای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات |
89 |
دلایل استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات |
82 |
تکنولوژی اطلاعات وارتباطات چه تغییری درآموزش ایجادمیکند |
82 |
روش های اجرایی برای بکارگیری تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات چه تغییراتی برای به کارگیری تکنولوژی اطلاعات و ارتباط (ICT ) در آموزشهای آکادمیک لازم است |
83
84 |
پیشینة پژوهش |
85 |
فصل سوم: روش اجرای تحقیق |
|
مقدمه |
93 |
جامعة آماری |
94 |
نمونة آماری |
95 |
روش تحقیق |
96 |
ابزار جمع آوری اطلاعات |
96 |
اعتبار و پایائی پرسشنامه |
97 |
روش تجزیه و تحلیل داده ها |
99 |
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده |
101 |
آزمون مربوط به سؤال اول تحقیق |
102 |
آزمون مربوط به سؤال دوم تحقیق |
104 |
آزمون مربوط به سؤال سوم تحقیق |
106 |
آزمون مربوط به سؤال چهارم تحقیق |
108 |
آزمون مربوط به سؤال پنجم تحقیق |
110 |
آزمون مربوط به سؤال ششم تحقیق |
111 |
آزمون مربوط به سؤال هفتم تحقیق |
112 |
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری |
115 |
نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات مربوط به سؤال اول و دوم تحقیق |
116 |
نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات مربوط به سؤال سوم و چهارم تحقیق |
120 |
نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات مربوط به سؤال پنجم تحقیق |
122 |
نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات مربوط به سؤال ششم تحقیق |
123 |
نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات مربوط به سؤال هفتم تحقیق |
124 |
محدودیتها و تنگناهای پژوهش |
126 |
پیشنهادات برای پژوهشهای آتی |
127 |
منابع و مأخذ |
128 |
- پیوستها |
|
فهرست جداول
عنوان |
صفحه |
جدول 1-2: عملکرد آموزشهای کوتاه مدت فنی و حرفه ای 74-1367 |
63 |
جدول 4-1: مربوط به آزمون سؤال تحقیق اول |
103 |
جدول 4-2: مربوط به آزمون سؤال تحقیق اول |
103 |
جدول 4-3: مربوط به آزمون سؤال تحقیق اول |
103 |
جدول 4-4: مربوط به آزمون سؤال تحقیق دوم |
105 |
جدول 4-5: مربوط به آزمون سؤال تحقیق دوم |
105 |
جدول 4-6: مربوط به آزمون سؤال تحقیق دوم |
105 |
جدول 4-7: مربوط به آزمون سؤال تحقیق سوم |
107 |
جدول 4-8: مربوط به آزمون سؤال تحقیق سوم |
107 |
جدول 4-9: مربوط به آزمون سؤال تحقیق سوم |
107 |
جدول 4-10: مربوط به آزمون سؤال تحقیق چهارم |
109 |
جدول 4-11: مربوط به آزمون سؤال تحقیق چهارم |
109 |
جدول 4-12: مربوط به آزمون سؤال تحقیق چهارم |
109 |
جدول 4-13: مربوط به آزمون سؤال تحقیق پنجم |
110 |
جدول 4-14: مربوط به آزمون سؤال تحقیق پنجم |
111 |
جدول 4-15: مربوط به آزمون سؤال تحقیق ششم |
112 |
جدول 4-16: مربوط به آزمون سؤال تحقیق ششم |
112 |
جدول 4-17: مربوط به آزمون سؤال تحقیق هفتم |
113 |
جدول 4-18: مربوط به آزمون سؤال تحقیق هفتم |
114 |
جدول 4-19: مربوط به آزمون سؤال تحقیق هفتم |
114 |
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
تاریخ رشد و توسعه اقتصادی، با هماهنگی و ترکیب دانش فنی و به کارگیری منابع و نیز وابستگی روزافزون به کاربرد تکنولوژی همراه بوده است.
استفاده از تکنولوژی و دانش فنی در سازمانها، شرکتها و جوامع همواره متفاوت بوده و تا حدود زیادی بستگی به جدیت و مهارتهای خلاق منابع انسانی و عوامل فرهنگی و اجتماعی داشته است. (سبحان الهی، مدیریت و توسعه)
عملکرد یک سازمان وقتی می تواند مطلوب و مناسب باشد که نیروهایی ذیصلاح و با کیفیت در آن وجود داشته باشند و سازمان بتواند از آن در مناسب ترین شغل استفاده کند.
در واقع نیروی پیش برندة ماشین و تکنولوژی انسانها هستند. امروزه برای ادامة حیات در بازار رقابت فقط استفاده از تکنولوژی و دانش فنی کافی نیست، چرا که سرعت رشد به اندازه ای است که فرصت یادگیری را بسیار کوتاهتر و درنتیجه، استفادة به موقع و به روز از تکنولوژی را برای رقابت پیچیده تر کرده است. لذا تولید دانش فنی و تکنولوژی برای رقابت، از عوامل اساسی برای ادامة حیات هر سازمان، شرکت و جامعه محسوب می شود.
این کار فقط با منابع انسانی مستعد و با کیفیت و در اختیار داشتن ابزار مناسب و لازم عملی است. لذا ثروت اساسی یک سازمان، نیروی انسانی با دانش و مهارت (یعنی سرمایه های فکری) آن سازمان است.
علی رغم نقش کلیدی آموزش فنی و حرفه ای در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور که مورد اذعان و حتی تاکید اغلب سیاستمداران و صاحبنظران است. این آموزش های پرهزینه از لحاظ پاسخ گوئی به انتظارات جامعه و سؤال اصلی نظام آموزشی (= چه آموزشی با چه کیفیتی و به چه میزان؟?) در موقعیت قابل دفاع قرار ندارد. زیرا هرساله خسارت های بسیار زیادی از این بابت به کشور وارد می آید ولی این روند رو به رشد تداوم دارد، که این وضعیت ریشه در نگرش نادرست به آموزش فنی و حرفه ای دارد. علت بروز معضل آموزش فنی و حرفه ای این است که به هر صورت، تعاملی بودن این آموزش ها به دست فراموشی سپرده شده است. مجریان آموزش فنی و حرفه ای، آن را پدیده ای صرفاً آموزشی می بینند. تصمیمات آموزشی تنها توسط مقامات آموزشی و اغلب بدون اطلاع کافی از نیازهای شغلی و نظر طرف های ذینفع اتخاذ می شود. (ملکی، 1381، صفحة 186)
آموزش به حکم انجام تکلیف، عادت، امکانات موجود و یا روحیه توسعه طلبی تحقق می یابد و بر همین اساس نیز به سؤالات اصلی نظام آموزش فنی و حرفه ای پاسخ داده می شود. اما آموزش فنی و حرفه ای دارای دو وجه توأمان آموزشی و شغلی است که میان آنها به صورت بالقوه تعامل برقرار است. لذا مزیت قابلیت استفاده از اطلاعات بازخوردی و مکانیسم خوداصلاحی می تواند در عمل وجود داشته باشد. در آموزش فنی و حرفه ای نظامند زمینه مشارکت در تصمیم گیری و انجام هزینه فراهم است.
رشته های آموزشی، مواد آموزشی، تعداد آموزش گیرنده، محل اشتغال و … از نتیجه تعامل و عوامل طرف های آموزشی (دستگاهای مجری آموزش) و طرف های شغلی (دستگاههای بهره بردار از محصول آموزش، کارآموزان، اولیا، کارفرمایان و …) تعیین می شود.
لذا نواقص و اشکالات آموزش به تدریج در طول زمان رفع می شود و ناهماهنگی دانش و توانمندیهای آموزش دیدگان فنی و حرفه ای از لحاظ کمی و کیفی و از نظر مکانی یا زمانی با خواسته متقاضیان کم تر رخ خواهد داد. به این دلایل تعاملی دیدن آموزش فنی و حرفه ای و فراهم کردن امکان تحقق هرچه بیشتر آن، اساسی ترین قدم برای اصلاح این آموزش ها خواهد بود.
بیان مسئله:
چنین به نظر می رسد که هنرجویان فنی و حرفه ای به جایگاه و پایگاه شغلی قابل ملاحظه ای که نمود موجهی در بازار کار کشور داتشه باشد، دست نیافتهاند. و به رغم هزینه های سرشاری که صرف تجهیز این نیروها شده، در بازار کار ایران بها و اهمیت مناسبی بدان داده نشده است، در حالی که، از طریق تجهیز و تربیت این گونه نیروها می توان سریع تر به پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی مورد نظر رسید. چون آموزش های فنی و حرفه ای، در قیاس با آموزش های عالی از مزیت و قابلیتهایی به شرح زیر برخوردار است:
الف) هزینه بری اقتصادی کمتر فرآیند تجهیزات
ب) بازدهی سریع تر اقتصادی
ج) پاسخ دهی و ارضاء سریع تر نیازها و احتیاجات فوری و آنی بازار کار به مهارت ها و حرفه ها
د) انعطاف پذیری و قابلیت انطباق با تغییرات تکنولوژی
هـ) تنها منبع تکمیل کننده حلقه ارتباطی بین نیروی انسانی سطوح بالا و سطوح پائین جامعه شغلی
و) بالا بودن زمینه های خوداتکایی شغلی و کارآفرینی و در نتیجه وابستگی کمتر به نظام های مزد و حقوق بگیری و …
شاید به خاطر همین ویژگی های ارزنده است که امروزه در بسیاری از جوامع در حال رشد به خصوص آن ها که دچار تنگناهای مالی و سرمایه ای شدیدتری، هستند، ایجاد انگیزه هایی که مشوق روی آوری و گرایش منابع انسانی به آموزش های فنی و حرفه ای شود، به کانونی ترین دلمشغولی های سیاست های توأم آموزش و اشتغال و مطمئن ترین راه غلبه بر بحران های ناشی از کمبود کادرهای ماهر و پدیده شکل گیری مازاد نیروی کار تبدیل شده است. (متوسلی، صفحه 24)
آنچه این تحقیق به دنبال آن است، بررسی ارتباط آموزشهای فنی و حرفه ای رسمی (رشته های الکترونیک و الکتروتکنیک) با نیازهای بازار کار می باشد. در این تحقیق دیدگاه مدیران تولید، فنی و آموزش کارخانه ها و مؤسسات تولیدی، به دلیل مشاهدة عینی و عملی دانش و مهارت فارغ التحصیلان این رشته ها و همچنین مطلع بودن از میزان دانش و مهارت مورد نیاز در صنایع، با توجه به تغییرات تکنولوژی، مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است.
اهمیت و ضرورت پژوهش
در مسیر انتقال نوین و متغیر تکنولوژی و صنعت در هزاره سوم که بنیانهای فلسفی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع دچار دگرگونیهای عمیق خواهد شد و جوامع بشری عملاً ویژگی های دورة پست مدرنیسم را در خود تجلی می دهند، جوامع با چالش های متعددی مواجه خواهند شد.
نظام آموزشی می تواند در انطباق، هماهنگی و اعتدال مجدد جوامع با شرایط جدید نقش مهمی را ایفا نماید. در این رهگذر یکی از مقولات مهم، رسالت بسیار اساسی نظام آموزشی، فراهم کردن شرایطی است که در آن نیروهای تحصیلکرده بتوانند از مهارتها، توانائیها و قابلیت های کلیدی متناسب با نیازها و شرایط دنیای صنعت و بازار مشاغل فردا برخوردار شوند. (عزیزی، 1381)
بنابراین باید با تحقیق و پژوهش در مورد دانش ها و مهارتهای مورد نیاز بازار کار، برنامه های آموزش فنی و حرفه ای به سوی همگام شدن با پیشرفت های تکنولوژی سوق داده شود، تا با تربیت نیروی انسانی کارآمد که یکی از مؤلفه های مهم توسعه می باشد، میزان رشد و توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را تسهیل و تسریع نمائیم.
اهداف تحقیق:
اهداف این تحقیق شامل:
1- بررسی میزان دانش و مهارت فارغ التحصیلان رشته های الکترونیک و الکتروتکنیک، هنرستانهای رسمی.
2- بررسی میزان مطلع بودن مدیران صنایع مؤسسات تولیدی الکترونیک از برنامه های آموزشی هنرستانهای فنی و حرفه ای رسمی.
3- بررسی میزان تطابق مهارتهای آموزشی فارغ التحصیلان فنی و حرفه ای رسمی (رشته های الکترونیک و الکتروتکنیک) با پیشرفتهای فناوری
4- بررسی نقش، فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در کمک کردن به انطباق بیشتر دانش و مهارت تخصصی این فارغ التحصیلان با نیازهای بازار کار.
این تحقیق در تبیین و ارائه راهکارهای مناسب، جهت تربیت و آموزش نیروهای ماهری که مطابقت بیشتری با نیازهای بازار کار و پیشرفت فناوری روز داشته باشند، تأثیرگذار خواهد بود.
سؤالات تحقیق:
1- از نظر مدیران صنایع (مدیران فنی، تولید و آموزش)، فارغ التحصیلان فنی و حرفه ای رسمی رشتة الکترونیک، تا چه اندازه از دانش کافی جهت اشتغال در مراکز صنعتی مرتبط، برخوردار هستند؟
2- از نظر مدیران صنایع (مدیران فنی، تولید و آموزش)، فارغ التحصیلان فنی و حرفه ای رسمی رشته الکتروتکنیک، تا چه اندازه از دانش کافی جهت اشتغال در مراکز صنعتی مرتبط برخوردار هستند؟
3- از نظر مدیران صنایع (مدیران فنی، تولید و آموزش)، فارغ التحصیلان فنی و حرفه ای رسمی رشتة الکترونیک، تا چه اندازه از مهارت جهت اشتغال در مراکز صنعتی مرتبط برخوردار هستند؟
4- از نظر مدیران صنایع (مدیران فنی، تولید و آموزش)، فارغ التحصیلان فنی و حرفه ای رسمی رشتة الکتروتکنیک، تا چه اندازه از مهارت کافی جهت اشتغال در مراکز صنعتی مرتبط برخوردار هستند؟
5- تا چه اندازه مدیران صنایع (مدیران فنی، تولید و آموزش) مناطق 9 و 10 شهر تهران (مؤسسات و کارخانه های مرتبط با رشته های الکترونیک و الکتروتکنیک) نسبت به برنامه های آموزشی مراکز آموزش فنی و حرفه ای رسمی شناخت دارند؟
6- از نظر مدیران صنایع (مدیران فنی، تولید و آموزش)، کارخانه ها و مؤسسات مرتبط مناطق. 9 و 10 شهر تهران، تا چه اندازه مهارتهای آموزشی فارغ التحصیلان مراکز آموزشی فنی و حرفه ای رسمی (رشته های الکترونیک و الکتروتکنیک)، با پیشرفتهای فناوری قابل انطباق است؟
7- از نظر مدیران صنایع (مدیران فنی، تولید و آموزش) شهر تهران، مهارت داشتن فارغ التحصیلان هنرستانهای فنی و حرفه ای رسمی (رشته های الکترونیک و الکتروتکنیک) در فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) تا چه اندازه می تواند به انطباق بیشتر دانش و مهارت تخصصی آنها با نیازهای بازار کار، تأثیر داشته باشد؟
تعاریف عملیاتی:
آموزش فنی و حرفه ای:
آن نوع فعالیت هائی است که می تواند فرد را برای احراز شغل، حرفه، کسب و کاری آماده کند و یا کارائی و توانائی فرد را در انجام امور تقویت نماید. (ناصر حق جو، فصلنامة هماهنگ).
بازار کار:
شامل تمام مؤسسات، کارگاهها و کارخانه هائی که از 100 نفر بیشتر پرسنل داشته و به نحوی با رشته های الکترونیک و الکتروتکنیک مرتبط باشند و در بخش صنعت کشور اعم از دولتی و خصوصی به ویژه در مناطق 9 و 10 شهر تهران فعالیت می نمایند.
نیاز:
نیاز در ساده ترین شکل آن، فلاصله بین آنچه هست و آنچه که باید باشد، است. یا فاصله میان نتایج جاری و نتایج مورد نظر مطلوب (راجر کافمن و جری هرمن)
پیشرفتهای فناوری:
منظور پیشرفت هائی است که در دستگاهها و ابزارآلات جدید صورت می گیرد، که لازمة استفاده از آنها، داشتن دانش و مهارت ویژه است.
مدیران صنایع: شامل مدیران آموزش، مدیران تولید و مدیران فنی مؤسسات و کارخانه های مرتبط با رشته های الکترونیک و الکتروتکنیک مناطق 9 و 10 شهر تهران.
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1]
ICT تکنولوژی های بسیار جدیدی را بخدمت گرفته است که فرایند آموزش، صنعت، مدیریت، تولید و … را به چالش می خواند و دسترسی سهل و ساده را به زنجیره ای از اطلاعات ارزشمند فراهم می سازد (جاریانی، 1381)
فصل دوم
مطالعه منابع مربوط به موضوع تحقیق
مقدمه:
همانگونه که شاهد هستیم یکی از هدفهای غایی نظام آموزشی کارآمد، رسیدن به رشد و توسعة اقتصادی است. بنابراین با ارائه مطالبی در بارة رشد و توسعة اقتصادی و همچنین ذکر عوامل توسعة اقتصادی و بیان نقش منابع انسانی در توسعه اقتصادی در این فصل به روشن شدن رابطة این امور با نظام آموزشی پرداخته ایم. سپس با توجه به اینکه یک نظام آموزشی کارآمد در سایة برنامه ریزی آموزشی صحیح شکل می گیرد، مطالبی در مورد برنامه ریزی آموزشی و ذکر مراحل آن به خصوص نیازسنجی که اولین قدم و زیربنای برنامه ریزی آموزشی است، آورده شده است. و بعد از آن به ذکر مطالبی در مورد کار، عرضة نیروی کار، بازار کار، نیاز بازار کار و … پرداخته ایم.
همچنین لازم به ذکر است چون یکی از سؤالات تحقیق در مورد نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاء سطح کیفی آموزش فارغ التحصیلان فنی و حرفه ای می باشد، بنابراین مطالبی نیز در این مورد آورده شده است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
بررسی نگرش دانشجویان روان شناسی نسبت به بیماری ایدز
چکیده
و ما اصابکم من مصیبه فبما کسب ایدیکم و بعفو عن کثیر (1)
«هر بلایی که به شما می رسد به سبب آنچه است که به دست خود کرده اید و حال آنکه خدا از بسیاری از کرده های شما در می گذرد.»[1]
در بهار سال 1980، پزشکان و اپیدمیولوژیست های مراکز پزشکی در لوس آنجلس، سانفرانسیسکو، و نیویورک به مرکز کنترل بیماریهای (CDS) در آتلانتا 26 مورد سارکوم کاپوسی و 15 مورد پنومونی پنومویستین کارینی را در مردان هموسکشوئل جوانی که قبلا سالم بوده اند گزارش نمودند. از نقطه مطالعات ایمونولوژیک. کلیه بیماران اختلال عمیق در انفوسیت های وابسته به تیفوس را نشان می دادند پس از تشخیص بیماری اولیه در این مبتلایان عفونت های شدید فرصت طلب دیگری نیز به طور مکرر مشاهده گردید.
بروز سارکوم کاپوسی، پنومونی پنومویستین کارینی و دیگر عفونت های سخت فرصت طلب در مردان هموکسکوئل جوان که یک رویداد غیرمعمول تلقی گردید، دست یابی به پاسخ فوری را برای ضعف سلامت عمومی طلب نمود. گزارشات اولیه از این موارد در ماه ژوئن و جولای 1981 انتشار یافت.
مقدمه
بیماری « نارسایی سیستم مصونیت بدن در مقابل میکروبها» را در زبان انگلیسی به طور
خلاصه ایدز می گویند.
اما فرانسویها «سیدا» می خوانند و در آفریقا «بیماری لاغر کننده» و مرکز پیشگیری و کنترل بیماریها در امریکا در انگلستان بیماری «ایدز» را چنین تعریف می کنند:
سندرم نقصان اکتسابی «ایدز»
اکتسابی = یعنی مادرزادی نیست
ایمنی = نظام ایمنی بدنی
نقص = به خوبی کار نمی کند
عوارض= مجموعه علائم و عوارض
ایدز به عنوان یک بیماری کشنده با مختل ساختن سیستم دفاعی بدن آدمی را در رویارویی با انواع عفونت ها و سرطانها به آسانی به کام مرگ می کشاند. عامل این بیماری ویروس به نام (H.I.V) است و در واقع ایدز را با مرحله نهایی آلودگی به این ویروس یعنی هنگامی که نظام دفاعی بدن به اندازه ای ضعیف شود که شخص به عفونت های فرصت طلب و یا سرطانهای مختلف مبتلا شود در هنگام ورود ویروس مورد اشاره تا ظهور نشانی های بیماری ایدز ممکن است در این مدت عامل انتقال بیماری به دیگران باشد. عوارض و عواقب این ویروس مخرب و مهلک به همین جا ختم نمیشود: او بشریت و جامعه بشری را به دو پاره کرده است و از هر دو پاره قربانی می گیرد، 1- مبتلایان 2- کسانی که هنوز مبتلا نشده اند. ترس از «ایدز» در میان مردم به ویژه آمریکا ارتباطات مردم را به هم ریخته آنها می ترسند با یکدیگر دست بدهند. یا از لیوان هم آب بخورند، یا با خیال راحت به رستوران بروند یا به دندان پزشک مراجعه کنند. دندان پزشک ها هم می ترسند. مبتلایان مطرود شده اند. هر جا که ظاهر بشوند وحشت و اضطراب می آفرینند. «یکی از آنها (کن میکز) بود. او که مرگ را در برابر خود می دید از افکار عمومی تقاضا میکند یا ایدزها انسانی تر رفتار کنند و آنها را از خود طرد نکنند. او در سپتامبر 1986 مرد»
در سالهای اخیر که به دنبال غفلت درازمدت، بشر با خطر جدی روبه رو گردیده و علیرغم به کارگیری تمام توان خود در این رویارویی نه تنها به پیروزی نرسیده بلکه همچنان شاهد گسترش دامنه این خطر در سراسر کره زمین است - اندیشه در ریشه یابی ها و ماهیت و چگونگی شکل گیری و مهار کرده این خطر یک ضرورت است به همین سبب در زمان ما تقریبا در سراسر گیتی سازمانهای گوناگون آموزشی و پژوهشی بخش بزرگی از توان خودش را در این زمینه به خدمت گرفته اند. اما هنوز آدمی نتوانسته به اطمینان خاطر و آرامشی که برخاسته از احساس امنیت در برابر تهاجم گسترده ویروس بیماری ایدز باشد داست یابد. درست است که امروز تمام موارد ابتلاء به بیماری در بی بند باری جنسی بالاترین سهم را در این مصیبت بزرگ و جهانگیر را دارد بعد او ریشه یابی سایر موارد نیز نشان میدهد که غالباً آغازگر ابتلاء همین تبعیت از هوای نفس و شکستن حریم امر و نهی الهی بوده تدریجا از طرق دیگر مثلا استفاده از فرآورده های خونی یا وسایل تزریقی مشترک و مانند اینها افراد بی گناهی را از پای در آورده است.
طی مطالعات و تحقیقات بسیار وسیعی که تا سال 1986 انجام یافته بود یافته های زیر در مورد این بیماری نوظهور یعنی ایدز به دست آمد.
ایدز یک بیماری مسری است. راههای سرایت آن از طریق مطالعات اپیدمیولوژی تجربی کشف گردید.
ایدز یک بیماری ویروس نوظهور است. مشخصات مولکولی ویروس به طور وسیله و م فصل مورد بررسی قرار گرفت و بسیاری از مجهولات این ویروس روشن شد.
آزمایشهای دقیق سرولوژی، ایمونولوژی و بیولوژی مولکولی برای تشخیص آن به وجود آمد.
اعضاء سلولهای هدف و همچنین بسیاری از اثرات ایمونولوژیکی ویروس برای آنها شناخته شد.
ولی در این تحقیقات وسیع علمی در موارد زیر ناکام مانده است:
موضوع: موضوع پژوهش بررسی نگرش دانشجویان روان شناسی نسبت به بیماری ایدز میباشد.
ایدز به عنوان یک بیماری کشنده با مختل ساختن سیستم دفاعی بدن آدمی را در رویارویی با انواع عفونت ها و سرطانها به آسانی به کام مرگ می کشاند. عامل این بیماری ویروس به نام (H.I.V) است و در واقع ایدز را باید مرحله نهایی آلودگی به این ویروس یعنی هنگامی که نظام دفاعی بدن به اندازه ایی ضعیف میشود که شخص به عفونت های فرصت طلب و یا سرطانهای مختلف مبتلا شود. این بیماری از طریق ارتباط جنسی ، خون و فرآورده های خونی و از مادر به کودک منتقل میشود.
حال برای پژوهشگر این سئوالات را مطرح میشود که :
1) آیا روابط نامطولب جنسی یکی از عوامل انتشار بیماری ایدز است؟
2) آیا معتادین تزریق یکی از عوامل انتشار بیماری ایدز است؟
3) آیا عدم رعایت ارزشهای اخلاقی یکی از عوامل انتشار بیماری ایدز است؟
4) آیا آمیزش جنسی یکی از راههای انتشار بیماری ایدز است؟
5) آیا استفاده از فرآورده های خونی یکی از عوامل انتشار بیماری ایدز است؟
6) آیا بین مشاوره کردن با بیماران مبتلا به ایدز و پیشگیری بیماری ایدز رابطه وجود دارد؟
7) آیا فرد مبتلا به بیماری ایدز میتواند به کار خود ادامه دهد؟
8) آیا بهترین راه پیشگیری افراد قرنطینه کردن مبتلا به ایدز است؟
9) آیا همجنس بازان مسئول اپیدمی ایدز هستند؟
فایده و اهمیت تحقیق
«و اتقو فتنه لایتبن منکم خاصه» [2]
«از آن فتنه برحذر باشید که تنها دامنگیر گروهی که ستم کردند نمیشود»
با توجه به مسئله تهاجم فرهنگی و این که یکی از مشخصه های این تهاجم، روی محور مسائل جنسی دور می زند و از طرفی بیشتر از انحرافات جنسی نیز در بین گروههای نوجوان و جوان است و ضمن اینکه بیماری ایدز بیشترین قربانیان خود را در سراسر جهان از بین گروههای سنی 15 تا 24 سال تشکیل میدهد روی این اصل اهمیت این پژوهش در لزوم گسترش اخلاق و رعایت ارزشها و سنن الهی و هنجارهای اجتماعی نقش دارد. و باید از عوامل اجتماعی و انگیزه هایی که باعث بروز این نابسامانی اجتماعی میشود جلوگیری کرد. و شاید بهای سنگینی که بشریت به پای یک ویروسی ناچیز پرداختهو می پردازد برای بیدار کردن آدمی به ضرورت رعایت نسبت های الهی و آموزش های اخلاقی کفایت کند.
اهداف تحقیق
با توجه به گسترش سریع این بیماری در جهان به خصوص کشورهای جهان سوم من جمله کشور خودمان ایران و با توجه به عدم آگاه افراد جامعه از این بیماری و اینک هنوز واکسن این بیماری کشف نشده است لذا پیشگیری و آگاه کردن افراد جامعه از ضروریات به نظر می رسد.
اهدافی که در این پژوهش مورد اهمیت است از این قرار است:
1) کمک به آموزش بهداشت عمومی در سطح جامعه در نتیجه کاهش خطر آلودگی افراد.
2) باید به عموم مردم در جریان ماهیت و خطرات حاصله از بی بند و باری روابط جنسی قرار گیرند. به خصوص نوجوانان که بیشتری قربانیان ایدز را تشکیل می دهند.
3) با آموزش کافی زدودن وحشت ناشی از بیماری ایدز و جلوگیری از زیانهای اغراق امیز آن.
4) ارائه رساله ای برای پایان تحصیلی در زمینه روان شناسی در موضوعی که در جامعه ما تحقیق آن جنبه ابتدایی داشته وباید روی آن خیلی زیادتر کار شود.
فرضیه تحقیق
1) روابط نامطلوب جنسی یکی از عوامل انتشار بیماری ایدز است.
2) معتادین تزریقی یکی از عوامل انتشار بیماری ایدز است.
3) عدم رعایت ارزشهای اخلاقی یکی از عومال انتشار بیماری ایدز است.
4) آمیزش جنسی یکی از راههای انتشار بیماری ایدز است.
5) استفاده از فرآورده های خونی یکی از عوامل انتشار ایدز است.
6) بین مشاوره کردن با بیماران مبتلا به ایدز و پیشگیری بیماری ایدز رابطه وجود دارد.
7) فرد مبتلا به بیماری ایدز میتواند به کار خود ادامه دهد.
8) بهترین راه پیشگیری افراد قرنطینه کردن مبتلایان به ایدز است.
9) همجنس بازان مسئول اپیدمی ایدز هستند.
متغییرها
در این تحقیق متغییرهای مستقل و وابسته عبارتند از:
مستقل: بیماری ایدز
وابسته : نگرش دانشجویان که شامل روابط نامطلوب جنسی - معتادین تزریقی- عدم رعایت ارزشهای اخلاقی - آمیزش جنسی - استفاده از فرآورده های خونی و همجنس بازان میباشد.
تعاریف عملیاتی
بیماری ایدز : HIV یک بیماری مسری و کشنده است که از انسان به انسان قابل سرایت است این بیماری با مختل ساختن سیستم دفاعی بدن، آدمی را با انواع عفونت ها و سرطانها به آسانی به کام مرگ می کشاند و از بدو ورود به بدن انسان تا زمان مرگ میتوان این ویروس کشنده HIV را منتقل کند.
نگرش نسبت به ایدز:
نمره ایی است که دانشجو از طریق پرسشنامه مربوط به ایدز به دست می آورد.
مقدمه
بیماری ایدز اولین بار در سال 1981 میلادی در بین همجنس بازان آمریکا دیده شد در آن هنگام رسانه های گروهی مردم را از این بیماری خطرناک و کشنده آگاه ساختند.
در اوایل شیوع ایدز بسیاری از مردم جهان مخصوصا در جهان سوم، فکر می کردند ایدز فقط یک بیماری در همجنس بازان است و فقط در کشورهای غربی وجود دارد. لیکن انتشار سریع آن در آمریکا و آمریکای جنوبی و افریقا و آسیا ثابت شد ایدز هیچگونه نژاد - مرز - کشور - جنس و سنی را نمی شناسد و ایمن نمی گذارد. به نحوی که اولین امواج اپیدمی در آمریکای شمالی و اروپای غربی و به دنبال آن خاور دور اروپای شرقی بنا به عقیده متخصصین بهداشت جهانی چهارمین موج همه گیری در خاور میانه و آسیای مرکزی ظاهر خواهد شد.
جهت دریافت فایل بررسی نگرش دانشجویان روان شناسی نسبت به بیماری ایدزلطفا آن را خریداری نمایید